واضح آرشیو وب فارسی:اشراق آنلاین: جمعی از بانوان شهرستان خدابنده،به مناسبت همدردی به دیدار مادر شهید محمدی،شهید ۱۶ ساله قیداری که تازه تفحص شده و نزدیک یک هفته است که در زادگاهش،روستای گوندره آرام گرفته است رفتند. به گزارش اشراق۲۴،امروز جمعی از بانوان شهرستان خدابنده،به مناسبت همدردی به دیدار مادر شهید محمدی،شهید ۱۶ ساله قیداری که تازه تفحص شده و نزدیک یک هفته است که در زادگاهش،روستای گوندره آرام گرفته است رفتند. در حاشیه این دیدار خبرنگار اشراق۲۴ گفت و گویی را با مادر این شهید انجام داده است. مادر شهید محمد محمدی درباره فرزندش اینگونه گفت: محمد در سال۱۳۵۰در خانواده ای مذهبی در روستای گوندره شهرستان خدابنده به دنیا آمد و پس از ورود به کلاس اول دبیرستان در حالی که ۱۶سال بیشتر نداشت علی رغم تلاش های من و پدرش برای نرفتن به جبهه از طریق بسیج دانش آموزی شهرستان خدابنده به مناطق جنگی اعزام شد. وی افزود: پسرم بسیار خوش اخلاق و مهربان بود و نماز اول وقتش هیچ گاه ترک نمی شد و همه فامیل و همسایگان از وی راضی بودند و در جواب من که می گفتم به جبهه نرو می گفت که امام خمینی(ره)امر کرده اند و الان زمان جنگ است و باید به ندای امامم لبیک بگویم. این مادر شهید در ادامه از خاطرات فرزند شهیدش گفت:درسش بسیار خوب بود و معدلش در کلاس اول دبیرستان۱۹/۹۴ بود و کارنامه اش در بنیاد شهید است و دیگر اینکه زمانی که می خواست به جبهه برود پنج روز مانده به عاشورا بود و گفت من می روم و پس از عاشورا می آیم ولی وقتی به جبهه رفت برای عاشورا نیامد و در نامه ای که برایمان فرستاده بود گفت که قرار است عملیاتی انجام شود و پس از آن عملیات می آید ولی هرگز نیامد. مادر شهید محمدی ادمه داد: در آن زمانی که محمد درجبهه بود پدر و برادرش هم در جبهه حضور داشتند ولی آنها پس از چند روز شبانه به خانه بازگشتند و من تا۱۰سال هر شب به امید اینکه شاید او هم نیمه شب بر گردد در خانه را نمی بستم و چشم به راهش بودم و تمام وسایلش از جمله کتاب هایش و لباس هایش و بخصوص کفش هایش که پدرش از مکه برایش آورده ود را نگه داشتم تا وی بیایید. این مادر شهید اضافه کرد: هر موقع شهیدی را به روستایمان می آوردند می گفت این ها چه سعادتی شامل حالشان شده است و چه غزتمند هستند ای کاش من هم شهید می شدم و همیشه می گفت امام خمینی(ره)بزرگ ما ست و هرچه ایشان می گویند باید اطاعت کنیم و اولین عکس ایشان را محمد به خانه ما آورد. مادر شهید محمدی در حالی که گریه می کرد ادامه داد: بالاخره محمدم در سال ۶۶ درعملیات نصر ۷ درمنطقه بل فتح به درجه رفیع شهادت نائل شد و روستای گون دره شهرستان خدابنده هزار و دویست نفرجمعیت دارد و این شهید ۱۶ ساله هجدهمین شهید روستا است. وی سپس همه چیزهایی که از آن شهید نگه داشته بود به همراه وصیت نامه اش را آورد و در حالی که صدا و دستانش می لرزید آنها را به همه بانوانی که به دیدارش رفته بودن نشان داد و فضای معنوی خاصی حاکم شد به گونه ای که همه گریه می کردند و صدای یازها و یا حسین به گوش می رسید.
دوشنبه ، ۴آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اشراق آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]