واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: کاپیتولاسیون در ایران از آغاز تا پایان اعتراض افشاگرانه امام خمینی به «سند بردگی ملت ایران» با پیروزی انقلاب اکتبر 1917 روسیه و سقوط سلطنت تزارها و روی کار آمدن حکومت سوسیالیستی در روسیه حکومت جدید لغو کلیه امتیازات اخذ شده در ایران را اعلام کرد. بالاخره طی عهدنامه¬ای که بین ایران و شوروی در 16 فوریه 1921 در مسکو امضا شد، دولت روسیه از کلیه منافع و امتیازات روسیه تزاری در ایران چشم پوشید؛ اما شوروی که به قول دکتر مصدق «برای وی ناگوار بود که سایر دول اتباع خود را برای محاکمه و مجازات از ایران ببرند؛ ولی اتباع آن دولت که لازم بود تبلیغاتی در ایران بکنند گرفتار شوند و بر طبق قوانین مملکت محاکمه و محکوم شوند» در پی استفاده مجدد از حقوق کاپیتولاسیون در ایران بود.
۱۳۹۴ دوشنبه ۴ آبان ساعت 08:44
به گزارش خبرنگار سیاسی پانا، اولین دولت بعد از مشروطیت که الغای کاپیتولاسیون را در ایران اعلام کرد، دولت سپهدار تنکابنی در 1328ق بود. اعلام الغاء آن به علت اوج مداخلات روس و انگلیس در ایران بود و به قول مخبرالسلطنه «گر چه در آن وقت بی¬تدارک بود؛ ولی نغمه¬ای بود در گوش ها». بعدها در کابینه صمصام¬السلطنه در 1918م، کابینه وثوق-الدوله که طرح الغاء آن در کنفرانس صلح پاریس در 1919 و در مذاکرات قرارداد 1919 بین وثوق¬الدوله و سرپرسی کاکس، در کابینه سید ضیاء در 1920 و سرانجام تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بین الملل پس از جنگ جهانی اول، در تاریخ 27 آوریل 1927م (16/02/1306ش) طی فرمانی رضاشاه خطاب به رئیس¬الوزرای وقت، مستوفی-الممالک، خواستار فراهم شدن موجبات عملی الغای نهایی کاپیتولاسیون از طرف دولت شد و الغاء آن در واقع حذف مصونیت قضایی اتباع بیگانه در ایران بود.
احیاء مجدد کاپیتولاسیون در ایران
چند دهه بعد از الغاء کاپیتولاسیون، محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. البته شرایط احیای مجدد آن چندین سال قبل و با استخدام مستشاران آمریکایی در ایران فراهم شد. پیشنهاد استخدام مستشاران آمریکایی برای دولت ایران در زمان جنگ جهانی دوم و پس از خروج رضاشاه از ایران، اولین بار توسط «سرریدربولارد» عنوان شد. بولارد به ابتکار خود در فوریه 1942م (بهمن 1320) به محمدعلی فروغی، نخست وزیر ایران، پیشنهاد کرد تا نسبت به استخدام مستشاران آمریکایی اقدام نماید. بولارد پیشنهاد خود را به اطلاع وزارت خارجه انگلستان نیز رساند. هر دو دولت ایران و انگلستان با آن موافقت کردند. قطعا حضور مستشاران به عنوان نیروهای نظامی پیامدهایی داشت، از جمله اعطای مصونیت قضایی به آنان یا به عبارتی احیای کاپیتولاسیون در ایران.
دی ماه 1339ش. «کندی» به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد و دولت¬های جهان سوم تحت حمایت را، مجبور به انجام یک رشته اصلاحات صوری نمود. در پی این هدف، محمدرضاشاه، علی امینی، چهره مورد نظر آمریکا را به نخست وزیری انتخاب کرد (اردیبهشت 1340). وی با انحلال مجلسین به سرعت شروع به انجام اصلاحات مورد نظر کندی که مأموریت اصلی وی اصلاحات اراضی بود، کرد. چندی بعد دولت کندی پیشنهاد اعطای مصونیت به مستشاران نظامی آمریکا را داد؛ اما امینی که از سابقه کاپیتولاسیون در ایران آگاه بود، نمی¬خواست احیاگر مجدد آن باشد. شاه، اسدالله علم را در تیرماه 1341ش. به نخست وزیری برگزید. علم پیشنهاد آمریکا را برای اعطای مصونیت به مستشاران پذیرفت (20/12/1341).
تصویب قانون کاپیتولاسیون
لایحه مصونیت مستشاران و تبعه آمریکا، در سیزدهم مهرماه 1342 (در زمانی که حضرت امام در زندان بودند) در کابینه علم، در مجلس شورای ملی علیه حاکمیت ملت ایران به تصویب رسید و پس از چندی که مجلس تشریفاتی سنا نیز بر آن صحّه گذارد، در زمان نخست¬وزیری منصور در بیست و یکم مهرماه 1343 دوباره در مجلس شورای ملی مورد تصویب ننگین نمایندگان شاه قرار گرفت.
واکنش صریح امام به موضوع کاپیتولاسیون
پس از چندی که خبر به امام رسید، ایشان حرکت قهرآمیزی علیه امپریالیسم آمریکا در رابطه با احیای کاپیتولاسیون آغاز کردند. تصویب لایحه کاپیتولاسیون جرقه¬ای دیگر بود تا باز نهضت به روزهای اوج خود، قبل از 15 خرداد، نزدیک شود. امام برای افشای خیانت شاه و دار و دسته¬اش به کشور، بر آن شدند که با ایراد نطقی حاد و اعلامیه¬ای افشاگر، همگان را به حرکت و خروش و مقابله با توطئه شاه و آمریکا فرا خوانند. ابتدا ایشان پیک¬هایی را برای آگاه ساختن علما و روحانیون به شهرهای دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتگو نشستند و با فراهم آمدن زمینه¬های لازم، 4 آبان 43 (روز تولد حضرت فاطمه(س)) برای ایراد سخنرانی تعیین شد. سیل جمعیت از گوشه و کنار کشور برای شنیدن سخنان رهبر نهضت به قم سرازیر شد. امام با آگاهی از نقطه ضعف رژیم در سخنان پر شور خود، حمله را مستقیما متوجه آمریکا کردند و ایالات متحده را با شدیدترین لحن به باد انتقاد و اعتراض گرفتند. حضرت امام با ایراد سخنرانی کوبنده¬ای، موضع نهضت را در برابر استکبار غرب و شرق روشن و رسوایی جدید رژیم را افشا کردند. امام طی سخنانی که در حضور جمع کثیری از روحانیون و مردم قم ایراد کرد، گفت: «... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین ...که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید...»
امام افزود: «امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از همه بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست. با آمریکاست. رئیسجمهور آمریکا بداند، این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما... تمام گرفتاری ما از این آمریکاست. تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است، اسرائیل هم از آمریکاست...» امام همچنین در بیانیهای که همان روز صادر کرده بود، تاکید کرد: «دنیا بداند که هر گرفتاریای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از آمریکا خصوصاً متنفر است.» امام در این بیانیه از کاپیتولاسیون به عنوان «سند بردگی ملت ایران» یاد کرده بود. متن سخنرانی امام از سوی ریاست ساواک تهران به مدیر کل اداره سوم ساواک ارسال شد. بعد از این سخنرانی اعلامیه شدیداللحنی نیز از طرف ایشان در محکومیت عمل مجلس شورای ملی در تصویب لایحه مصونیت قضایی مستشاران آمریکایی منتشر شد که در سطح وسیعی توسط شبکه عظیم پیروان امام که در قالب هیات¬های مذهبی و اصناف بازار فعالیت می¬کردند، در بیشتر نقاط ایران به سرعت پخش شد.
تبعید امام به ترکیه
رژیم که در فکر مقابله با روشنگری¬های امام بود، چاره را تنها در تبعید ایشان دید. شب سیزدهم آبان ماه 1343، رژیم با یک اقدام عجولانه و با دستپاچگی ساده لوحانه¬ای اقامتگاه امام را در قم مورد تهاجم قرار داد و صدها کماندو به طور وحشیانه¬ای بیرون اقامتگاه، دست به اعمال جنون¬آمیز زده و امام را در حالی¬که با آرامش کامل از اندرون اقامتگاه بیرون می¬آمدند، محاصره کردند. توسط اتومبیل ایشان را به تهران منتقل و همان روز با هواپیما به ترکیه تبعید کردند. عصر همان روز فرزند امام، مرحوم شهید حاج آقا مصطفی نیز دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد. هشتم دی ماه 43 حاج آقا مصطفی پس از پنجاه و هفت روز اسارت آزاد شد؛ ولی چون رژیم از این عمل سودی به دست نیاورد، پس از پنج روز به گونه وحشیانه¬ای نامبرده را از خانه مسکونی دستگیر و روانه ترکیه کرد. از آنجا که تدابیر شدید امنیتی برای تبعید ایشان از قبل توسط رژیم انجام شده بود، اعتراضات و راهپیمایی¬ها علیه این عمل رژیم در سطح محدود بود. این تدابیر در گزارش¬های ساواک ذکر شده است.
واکنش دانشجویان ایرانی خارج کشور
نکته مهم این که فعالیت¬های گسترده دانشجویان علیه تبعید امام، نقش بسزایی در جلب افکار عمومی جهان داشت. حرکت آنان در این ماجرا تا آنجا گسترده و دامنه¬دار بود که نه تنها بسیاری از احزاب، سازمانها، مجامع و مقامات جهانی را به حمایت از امام واداشت، که سازمان ملل را نیز در این مورد به عکس¬العمل وادار کرد. نکته جالب اینکه در این حرکت دانشجویی، چپ گرایان و مارکسیست ها نیز فعالانه شرکت داشتند و علیه تبعید امام سرسختانه تلاش می¬کردند که انگیزه آنان را می¬توان چنین خلاصه کرد:
1- موضع قاطع و خروش توفانزای امام علیه امپریالیسم آمریکا در رابطه با احیای کاپیتولاسیون که گوش به فرمان¬های مسکو و پکن را بر آن می¬داشت که به اصطلاح از فرصت استفاده کنند!
2- نفوذ ژرف و مقام والای امام در دل توده¬ها و میان خلق ستمدیده ایران تا آنجا چپی ها و مارکسیست ها را جذب و تحت تأثیر قرار داد که برای عقب نماندن از قافله و به منظور آن که در دل خلق به هر حیله رهی باز کنند، خود را ناچار می¬دیدند که از «خمینی» دم بزنند و حمایت کنند. حتی امام را از آن خود بدانند! و جسته و گریخته ادعا کنند که «خمینی مارکسیست است!» و به این ادعای واهی و خیالی افتخار کنند.
ترور حسنعلی منصور
منصور که تصویب کاپیتولاسیون و تبعید رهبر نهضت، توسط او انجام گرفت، در نخستین روز بهمن 1343 توسط یکی از اعضای هیات¬های مؤتلفه اسلامی به نام محمد بخارایی ترور شد؛ ولی در هفتم بهمن به طور رسمی اعلام شد.
با روی کار آمدن هویدا، سیل تلگراف ها از خارج و سراسر ایران به سوی دولت جدید سرازیر شد و در این تلگراف¬ها مراجع، علما، وعاظ، دانشگاهیان، اصناف و گروه¬های سیاسی خواستار لغو قوانین مخالف موازین شرع و مغایر با حاکمیت ملت و نیز خواستار بازگشت رهبر نهضت اسلامی ایران شدند. اینچنین بود که مخالفت با قانون تبعیضآمیز کاپیتولاسیون به یکی از محورهای اصلی مبارزات و مطالبات انقلابیون تبدیل شد و سرانجام بعد از سالها مبارزه و در حالی که چند ماه از پیروزی انقلاب میگذشت، در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ بر اساس مصوبه شورای انقلاب به صورت رسمی و برای همیشه لغو شد.
در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران چنین آمده بود: به پیشنهاد هیأت وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون و مصوب ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ راجع به اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکا در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین (کاپیتولاسیون) از تاریخ ۵۸/۲/۲۳ لغو شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]