واضح آرشیو وب فارسی:صنایع نیوز: یادداشت اختصاصی سید مصطفی موسوی مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی استان مازندران رشد سریع و پیشرفت در جوامع امروزی حالتی را بوجود آورده است که آگاهی از تحولات را ضروری ساخته است.در این حالت و با به دست آوردن این داده¬ها نیاز به برنامه ریزی در مراحل انجام کار را به شکلی درآورده که اهمیت آنبر کسی پوشیده نیست. بی اعتمادی ناشی از تغییرات محیطی و کسب سود بیش تر برنامه ریزی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است. برنامه ریزی استراتژیک عوامل اساسی خطرآفرین محیطی را تحلیل می کند و برای رسیدن به هدف از کوتاه ترین راه ممکن، راه حل های مناسب ارایه می دهد. به عبارت دیگر، برنامه ریزی استراتژیک فرآیند تعیین اهداف سازمان و تصمیم گیری درباره ی طرح های جامع عملیاتی و اجرایی برای تحقق آن اهداف است. با وجود اهمیت برنامه ریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمان ها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده است و حتی در بعضی مواقع مدیران آن را یک امر تجملی و پرهزینه می دانند. به عقیده بعضی از اندیشمندان برنامه ریزی استراتژیک بیان گر قدرت خلاقیت مدیران و ساختن آینده است. به عبارت دیگر، مدیران از طریق برنامه ریزی استراتژیک آینده سازی می کنند. به کار بردن برنامه ریزی استراتژیک، نیازمند همراهی سایر بخش ها هم چون R&D ،MIS و توسعه ی HR است که خود تحولی در بهبود و توسعه ی سازمان به شمار می آید. به طور کلی و از عوامل مهم ضرورت تدوین برنامه استراتژیک می توان به تغییر و تحولات فناورانه، اجتماعی و سیاسی، پیچیده شدن محیط خارجی سازمان، ارتباط گسترده و متعدد سازمان با محیط و وسعت و گسترش اغلب برنامه ها و طویل المدت بودن آنها را بر شمرد که باعث ضرورت و اجتناب نا پذیر بودن برنامه جامع شده است. سازمانها با برنامه ریزی استراتژیک بهتر کار می کنند. سازمانها با برنامه ریزی استراتژیک بهتر می توانند نسبت به محیط خود واکنش هایی متناسب نشان دهند. برنامه ریزی استراتژیک سازمان را با یک استراتژی واحد با استفاده از هدف های روشن هماهنگ می سازد.برای طرح یک برنامه ریزی استراتژیک می توان سه گام اساسی را در نظر گرفت و بر اساس آن طرح استراتژیک را برنامه ریزی و اجرا کرد. این سه گام عبارت است از: گام اول: (تبیین وضعیت) جایگاه خود را به عنوان یک سازمان مشخص کنیم؛ (کجا هستیم؟) گام دوم: (تعیین اهداف) برنامه ی ما برای آینده ی سازمان چیست؛ (به کجا می رویم؟) گام سوم: (اتخاذ راهبردها) برای رسیدن به هدف یک رویکرد بنا کنیم و آن را به مرحله اجرا درآوریم. با نگاهی دقیق به مفهوم مدیریت استراتژیک می توان به ضرورت استفاده از آن پی برد. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامه ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می شود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست. مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آینده نگر، جامع نگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکت های رقیب، بازارها، قیمت ها، عرضه کنندگان مواد اولیه، توزیع کنندگان، دولت ها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیین کنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمان ها برای حصول موفقیت در آینده می توانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک» خواهد بود. صنعت در مازندران شرایط اقلیمی استان مازندران در گذشته این نگرش را در سطح تصمیم گیری مدیران عالی کشور بوجود آورده بود که این استان دارای مزایای نسبی در بخش های غیرصنعتی است و با تکیه بر آنها می توان برای استان و کشور خلق ثروت نمود. از این رو مازندران در دو دهه ابتدایی پس از انقلاب، از جایگاه مناسبی در توسعه صنعتی برخوردار نبوده و با تکیه بر صنعت کشاورزی خود، به علل مختلف از قبیل عدم تکمیل زنجیره ارزش، عدم توسعه یافتگی ماشین¬آلات و تکنولوژی کشت و... نتوانست به توفیقات مطلوبی در این عرصه دست یابد. اما در دهه گذشته باتوجه خاص مدیران عالی کشوری و استانی به محوریت رویکرد صنعتی درتوسعةاقتصاد و فناوری، تدبیر کلان در راهبردهای ملی و به تبع آن راهبردهای منطقه¬ای و استانی برای توسعةصنعتی کشور و نقش کلیدی و بنیادی آن در حصول به چشم¬انداز بیست¬ساله (کشوری پیشرفته و در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری منطقه)، نگرشِ راهبردی نوینی برای استان صورت گرفت که شامل تجدیدساختار صنایع و محدودة نظام صنایع کوچک، احصای نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای آن می¬باشد. به منظور دستیابی به اهداف اسناد بالادستی صنایع کوچک در مقیاس ملی و منطقه¬ای آن، راهکارهایی ارائه شد که گزینش و انتخاب مناسبترین آنها در قالب طرح جامعی برای صنایع کوچک استان مازندران به تفکیک رشته فعالیتها، ترتیب و توالی استراتژیها با مشخص نمودن در نقشۀ مسیرِ دستیابی به اهداف توسعه صنعتی استان در مقیاس صنایع کوچک و متوسط در دست کار قرار گرفته است. نقش مدیریت استراتژیک در شرکت شهرکهای صنعتی مازندران از ماموریتهای محوله سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران و شرکتهای تابعه آن که جزء وظایف شرکت شهرکهای صنعتی مازندران نیز قرار گرفته است، برنامه¬ریزی، سیاستگذاری و تبیین مکانیزم توجیه و دفاع از ضرورت نحوه ایجاد و توسعه صنایع مستقر در شهرکها ونواحیسطخ استان و همچنین موارد کلان در توسعه صنعتی استان می¬باشد. با نظر به رویکرد سند چشم انداز توسعه کشور، مبنی بر توسعه همه¬جانبه به خصوص توسعه اقتصادی کشور با تاکید بر عدالت اجتماعی و همچنین عزم دولت محترم تدبیر و امید در راستای تحقق رسالت برقراری تعادل و توازن منطقه ای در سرمایه گذاری¬های جدید، تقویت سهم صنایع با فناوری پیشرفته و همچنین دارای ارزش افزوده بالا، بهبود نرخ بهره¬وری و کاهش نرخ بیکاری، بایستی برنامه¬های توسعه صنعتی از قبیل خوشه¬های کسب و کار، آموزش صنعتی، پیمانکاری فرعی و.... بر پایه آمایش سرزمینی و با فراهم سازی بسترها و زیرساخت های توسعه منطقه¬ای در دستور کار شرکت شهرکهای صنعتی مازندران می¬باشد. این امر از مدت¬ها قبل بصورت دغدغه¬ای جدی برای مدیران عالی شرکت شهرکهای صنعتی مازندران به عنوان متولی حوزه صنایع کوچک و متوسط وجود داشته است. طرح جامع توسعة صنایع کوچک استان مازندران که در سازمان صنایع کوچک وشهرکهای صنعتی ایران و به تبع آن دراین شرکت در دستور کار نهایی قرار گرفته است، درخود در برگیرندة دو لایة عالی اهداف و سیاستهای موردنیاز جهت توسعه صنعتی می-باشد. در لایه اهداف، طرح جامع توسعة صنایع کوچک و متوسط به گونه¬ای طرح شده است که تا با ایجاد مزایای رقابتی از یکسو و رفع نواقص و حل چالشهای مطروحه در مبحث توسعه صنعتی استان از سویی دیگر، در کوتاه مدت منجر به آفرینش ارزش افزوده تصاعدی توسط صنعت و در بلندمدت نیز موجب تضمین موفقیت توسعه صنایع کوچک بعنوان موتور محرکه صنعت و توسعه اقتصادی استان ¬باشد و درلایه الزامات و سیاستها نیز، توجه به سازوکارهای درونی صنایع کوچک مورد توجه قرار گرفته است. تدوین طرح جامع توسعة صنایع کوچک استان، با بیان چشم انداز مطلوب آینده صنایع کوچک و متوسط در رشته فعالیتهای دارای مزیت رقابتی استان، این اهداف، راهبردهاو الزامات را تبیین و طراحی خواهد نمود و سازوکارهای نظارتی آنرا نیز تبیین می¬نماید. امید است تا با اجرای این طرح و پایش مستمر محیط و فضای کسب و کار توسط آنالیز دقیق عوامل درونی و بیرونی حوزة صنایع کوچک، ضمن نظارت و ارزیابی آنها با اصلاح سیاستها، برنامه ها و راهبردها، از حصول به اهداف و مقاصد بلندمدت توسعة صنایع کوچک نیز اطمینان حاصل نمود. سیدمصطفی موسوی
شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صنایع نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]