واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقتي غذاهاي سالم بلاي جان شما مي شوند... درباره اورتورکسيا، يک نوع اختلال خوردن بين سالم غذا خوردن و اصلاً چيزي نخوردن مرز باريکي وجود دارد، چرا که برخي از کساني که سعي دارند سالم غذا بخورند يا وزن کم کنند به وضعيتي دچار مي شوند که خود يک بيماري است و نيازمند درمان و مداخله پزشکي خواهند شد. در واقع ميل و قصد خوردن غذاهاي سالم و داشتن وزني متناسب حالتي وسواس گونه به خود مي گيرد و رفتارهاي سالمي چون خوردن غذاهاي کم چرب و کم کلسترول و خوردن ميوه و سبزي بيشتر جاي خودشان را به رفتارهاي بيمارگونه اي مي دهند که نه تنها سالم نيستند بلکه سلامت فرد را نيز در معرض خطر قرار مي دهند. در اين بين نقش متخصص تغذيه بسيار مهم است و اوست که مي تواند با راهنمايي هاي لازم و صحيح و نشان دادن ارزش تمامي مواد غذايي و لزوم مصرف به اندازه همه آنها از بروز چنين اختلالي جلوگيري کند. در واقع« اورتورکسيا» زماني بروز مي کند که فرد درباره مصرف غذاهاي سالم دچار وسواس شود. دکتر استوين برتمن، نويسنده کتاب« اورتورکسيا نرووزا: غلبه بر وسواس خوردن غذاهاي سالم» اين واژه را ابداع کرد تا مشکلي که خودش به آن مبتلا شده بود را توضيح دهد. او در مصاحبه اي گفت:« من دچار يک جور اختلال روانشناختي شده بودم و وقتي که درگير آن شدم، زمان بسياري از زندگي ام را که مي توانستم صرف بسياري از کارهاي ديگر کنم، تلف کرد.» مانند هر اختلال خوردن ديگر، اورتورکسيا هم بر جنبه هاي گوناگوني از زندگي فرد تأثير منفي مي گذارد و در موارد شديد مي تواند به سوء تغذيه شديد يا حتي مرگ منجر شود، چرا که فرد به تدريج انواع غذاهاي مختلف را از رژيم غذايي خود حذف مي نمايد، چون حس مي کند آنها سالم نيستند و تهديدي براي سلامتي او محسوب مي شوند. ايولين تريبول، کارشناس تغذيه و صاحب يک مرکز مشاوره رژيم درماني در کاليفرنيا و نويسنده هفت کتاب در زمينه تغذيه است. کتاب « آشپزي سالم در خانه» از نوشته هاي او مي باشد. اين کارشناس تغذيه درباره اورتورکسيا مي گويد:« اورتورکسيا يک واژه رسمي در پزشکي نيست، ولي دانستن آن براي متخصصان تغذيه و کساني که مي خواهند روش سالمي براي غذا خوردن و کاهش وزن در پيش گيرند لازم است.» او در ادامه مي گويد:« زماني که فردي مراجعه مي کند و مي خواهد سالم غذا بخورد يا وزنش را کاهش دهد، اين سؤال پيش مي آيد که آيا اتخاذ اين رويه براي سلامتي مفيد است يا مضر. آيا پيگيري اين روند بر زندگي اجتماعي تأثير مي گذارد يا خير؟ مثلاً آيا اين افراد به خاطر اينکه نمي خواهند در رستوران غذا بخورند، از بيرون رفتن با دوستان پرهيز مي کنند؟ آيا همين مي تواند نشانه اين باشد که آنها دچار رفتارهاي وسواسي مربوط به خوردن شده اند يا در شرف ابتلا به اين رفتارها هستند؟» سوندرا کرونبرگ، متخصص تغذيه و يکي از بنيانگذاران برنامه سلامت و درمان اختلالات خوردن نيويورک مي گويد:« در اين اختلال فرد در پيگيري رفتارهاي سالم غذاخوردن افراط مي کند و درباره انجام آنها به وسواس دچار مي شود. روش تفکر آنها وسواسي شده، دچار اختلال مي گردد، به طوري که اين افکار آنها را عذاب مي دهد. اين رفتارها تا جايي پيش مي روند و محدودکننده مي شوند که در زندگي عادي فرد اختلال ايجاد مي گردد. در واقع آنها در ابتدا با رفتارهاي درست غذاخوردن سعي در کنترل روش خوردن و وزن خود دارند، ولي با بروز اورتورکسيا اين رفتارها هستند که آنها را کنترل مي کنند».
آنها نمي خواهند لاغر شوند... برخلاف مبتلايان به اختلال بي اشتهايي عصبي( آنورکسيا نرووزا) و پرخوري عصبي( بوليميا) مبتلايان به اورتورکسيا ميل به لاغر شدن ندارند و منشأ رفتارهاي وسواسي آنها ميل به لاغر شدن و کاهش وزن نيست، بلکه آنها مي خواهند يک رژيم غذايي از هر نظر سالم داشته باشند و هيچ گونه غذايي که ذره اي براي سلامتي مضر باشد را نخورند. داشتن يک رژيم غذايي ايده آل مد نظر آنهاست، مثلاً غذاهاي ارگانيک هم مبتلايان به آنورکسيا را راضي مي کند و هم براي مبتلايان به اورتورکسيا ايده آل است، چون کالري کمي دارند و از لحاظ مواد مغذي بسيار غني هستند و در توليد آنها از سموم رايج استفاده نشده است، ولي شيرين کننده هاي مصنوعي و گوشت هاي يخ زده براي يک مبتلا به اورتورکسيا قابل خوردن نيستند و اين در حالي است که مبتلايان به بي اشتهايي عصبي به راحتي از اين غذاها استفاده مي کنند. کودکان و اورتورکسيا شايد يکي از زنگ خطرهايي که درباره اورتورکسيا وجود دارد درباره کودکان باشد. اين امکان وجود دارد که کودکاني که مي بينند والدين درباره خوردن غذاهاي سالم رفتار وسواسي دارند، از اين رفتارها تقليد کنند. همچنين پدر و مادرهايي که با دقت ميزان خوردن قند و شکر کودکان را کنترل مي کنند و اصرار دارند که آنها فقط غذاهاي ارگانيک مصرف کنند به بروز اين رفتارهاي وسواسي دامن مي زنند. اين چنين کنترل هاي افراطي اين ترس را در دل کودکان ايجاد مي کند که غذاهاي غير ارگانيک خطرناکند يا اگر خارج از برنامه تعيين شده شيريني بخورد، اتفاق وحشتناکي روي خواهد داد. دبورا کافمن، متخصص تغذيه در بالتيمور درباره اين ترس ها در کودکان مي گويد:« يک بار يکي از بيمارانم دختر 10 ساله اي بود که از روغن هاي ترانس وحشت داشت. بخشي از درمان او اين بود که من رو به رويش مي نشستم و همراه او يک ساندويچ همبرگر مي خوردم تا نشانش دهم که اتفاق وحشتناکي روي نخواهد داد و با يک بار خوردن يک همبرگر سرخ شده، رگ هاي قلب او بلافاصله نخواهند گرفت و او نخواهد مرد.» والدين بايد بسيار مراقب رفتار خود در مقابل کودکان باشند و دقت کنند که بيش از اندازه درباره رژيم غذايي کودکان سختگيري نکنند. بسياري از والدين، مربيان، معلمان و متخصصان کودکان درباره غذاهاي ناسالم با کودکان صحبت مي کنند، ولي تأکيد بيش از اندازه بر اين مقوله نه تنها مي تواند باعث اورتورکسيا گردد، بلکه مي تواند بروز بي اشتهايي عصبي، بوليميا و خوردن وسواسي را نيز موجب شود. به عقيده متخصصان تغذيه بدن کودکان داراي سيستمي است که به طور خودکار اشتها را تنظيم مي کند و کودکان زماني غذا مي خورند که اشتها داشته باشند و اگر اشتها نداشته باشند، خود به خود غذا نمي خورند و زماني که والدين سعي مي کنند برخلاف اين ميل طبيعي به کودک چيزي بخورانند يا او را از غذا خوردن باز دارند، کارکرد اين کنترل کننده طبيعي با مشکل رو به رو خواهد شد. کارشناسان تغذيه و رژيم درماني عقيده دارند که افراد بايد براي خوردن به ميل و اشتهاي طبيعي خود رجوع کنند تا اينکه خوردن را به يک مقوله احساسي تبديل نمايند. والدين بايد ميانه روي را به کودکان خود بياموزند. خوردن مداوم غذاهايي چون سيب زميني سرخکرده، چيپس، پفک و فست فودها رفتار غذايي سالمي نيست، ولي مضر بودن اين غذاها به اين معني نيست که لمس کردن با يک بار خوردن آنها هم مرگبار و خطرناک است!
اورتورکسيا چه نشانه هايي دارد؟ از آنجايي که اورتورکسيا يک اختلال کاملاً شناخته شده نيست و به اندازه بي اشتهايي عصبي و بوليميا درباره آن صحبت نشده است، بسياري از متخصصان تغذيه هم با نشانه هاي آن بيگانه اند و نمي توانند مبتلايان به اين اختلال را تشخيص دهند. اين افراد از رژيم غذايي سفت و سختي پيروي مي کنند و اگر به دلايلي نتوانند به آن عمل نمايند بسيار ناراحت و نگران مي شوند، مثلاً اگر به يک مهماني دعوت شده باشند که غذاي آن فقط فست فود باشد، سعي مي کنند تا جاي ممکن از خوردن امتناع کنند و اگر به اجبار مقداري غذا بخورند، به اضطراب بسياري دچار خواهند شد. از ديگر نشانه هاي اين بيماري اين است که افراد مبتلا، بيماري هاي ديگر خود را به تغذيه نادرست نسبت مي دهند. اگر به يک بيماري دچار شوند که به داروهاي رايج پاسخ ندهد، تقصير را گردن رژيم غذايي خود مي اندازند و سعي مي کنند با رعايت هر چه بيشتر خوردن غذاهاي سالم بيماري را درمان کنند و فکر مي کنند که با اين راه مي توانند آن بيماري را درمان نمايند، اين در حالي است که در برخي اوقات رژيم غذايي هيچ ارتباطي به درمان يا تشديد بيماري ندارد، مثلاً اگر آنها به بيماري ام.اس مبتلا باشند و در کتابي خوانده باشند که محدود کردن پروتئين مي تواند به بهبود علائم اين بيماري کمک کند، در کاهش ميزان دريافت پروتئين افراط مي کنند و بدن خود را از اين لحاظ در معرض کمبود قرار مي دهند. يا برخي ديگر درباره مضرات چربي ها شنيده اند و از خوردن هرگونه چربي وحشت دارند و اين در حالي است که مصرف چربي هاي سالم براي بدن ضروري مي باشد. اگر يک متخصص تغذيه ببيند که مراجعش نسبت به غذاهايي که مي خورد بسيار وسواس دارد و با ترس و اضطراب درباره رژيم غذايي خود حرف مي زند، بايد نگران شود و با پرسيدن سؤالات مهمي درباره بروز اين اختلال پرس و جو کند. بايد از احساس او درباره خوردن همان غذاهاي « وحشتناک» سؤال کند و اگر ديد که بيمار به صورتي بيمارگونه از اين غذاها وحشت دارد، بايد به ابتلاي او به اورتورکسيا فکر کند. برخي از مبتلايان به اين بيماري روي آنچه مي خورند، بيش از آنچه نمي خورند تمرکز مي کنند و در اکثر اوقات اين رويکرد باعث مي شود فرد بسياري غذاها را از رژيم غذايي خود حذف کند که در اين موارد اين غذاها بيشتر کربوهيدرات، چربي هاي ترانس، فرآورده هاي حيواني و قندها هستند. حذف اين غذاها مي تواند در نهايت به سوء تغذيه منجر شود. اگر شما هم ديديد به شيوه اي وسواس گونه درباره غذاهايي که مي خوريد فکر مي کنيد يا غذاهايي مانند قندها، گوشت يا نان را بدون هيچ گونه محدوديت پزشکي از رژيم غذايي حذف کرده ايد يا هنگام خوردن غذاهايي چون فست فودها مضطرب مي شويد و فکر مي کنيد که اتفاق بدي براي شما خواهد افتاد، مراقب باشيد و به يک متخصص تغذيه مراجعه کنيد. اگر به اورتورکسيا دچار شده باشيد، با خطر سوء تغذيه رو به رو هستيد که اگر جلوي آن را نگيريد، مي تواند سلامتي شما را تهديد کند. منبع:دنياي تغذيه، شماره 101. /ج
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 888]