واضح آرشیو وب فارسی:پارسینه: دخالت مستقیم روسیه در سوریه معادلات این کشور و خاورمیانه را به هم زده است و کسی هم نمی تواند منکر این امر شود. در گزارشی تحت عنوان " بازبینی توسعه جنگ در خاورمیانه و نقش خاکستری روسیه " در تاریخ 17 خرداد 94 سوالاتی مطرح شد که روسیه نه شفاهی بلکه با حضور نظامی مستقیم در سوریه به این سوالات پاسخ داده و به تعبیری نقش خاکستری اش را کناری زده و رنگ و موضعی شفاف را در سوریه اتخاذ کرده است. نگاه های مختلفی به این تحول بسیار مهم در خاورمیانه وجود دارد: 1- با دخالت مستقیم نظامی روسیه اوضاع سوریه و راه حلهای پیش رو برای حل آن پیچیده تر شده است. 2- دخالت روسیه، راه حل سیاسی در سوریه را تسریع خواهد کرد. 3- دخالت روسیه بحران سیاسی و نظامی سوریه را از حوزه منطقه ای به حوزه بین الملل و رویارویی آمریکا(ناتو) با مسکو تبدیل کرده است. 4- دخالت نظامی روسیه در سوریه نشانگر تولد عملی و میدانی ائتلاف پنجگانه ایران، روسیه، چین، سوریه و عراق در خاورمیانه برای رویارویی با تروریسم و طرح های آمریکا در منطقه است. قدر مسلم آن است که حضور نیروی هوایی روسیه فرضیه سقوط نظام سوریه را کاملا منتفی کرده است؛ موضوعی که پیش از آن هم روشن بود. آن نگاه های مختلف طرفداران مختلف و متفاوتی را نیز برای خود دارد. مخالفان نظام سوریه از انسداد راه حل سیاسی در سوریه پس از دخالت مستقیم مسکو حرف می زنند و آمریکایی ها و هم پیمانانش به خصوص سعودی و ترکیه از انسداد و بین المللی شدن رویارویی ها در سوریه سخن می گویند اما شاید واقع گرایانه تر آن باشد که بگوییم همه این نگاه ها در جای خود درست است. از همه مهمتر در این تحول مهم بر هم ریختن سیاستهای سعودی در سوریه و منطقه است که از دخالت نظامی در یمن و انعکاس های آن در اقتصاد سعودی، به شدت در تنگنا قرار گرفته است. از سویی دیگر دیپلماسی "رو به روسیه" این پادشاهی برای همگرایی مسکو با ریاض نیز به شکل عملی با حضور نظامی روسیه در سوریه بر هم ریخته است. این همه در حالی است که برخی اخبار حکایت از آن داشته است که سعودی با همکاری اردن و ترکیه درصدد بوده است تا دخالت نظامی خود در سوریه را تا مرز دخالت مستقیم افرایش دهد با این هدف که بخشی از سواحل سوریه در شمال غربی این کشور در منطقه لاذقیه را تحت تصرف مجموعه های مسلح ضد نظام قرار دهد اما روسیه با پیشدستی این نقشه را بر هم زده است. داستان از این قرار است که چند ماه پیش مجموعه مسلح موسوم به جیش الفتح (مجموعه شکل گرفته توسط سعودی و ترکیه) شهر ادلب را به تصرف خویش درآورده و سپس پیروزهای نظامی در منطقه جسرالشغور به دست آوردند و ارتش سوریه را مجبور به ایجاد استحکامات دفاعی در مناطقی جهت جلوگیری از نفوذ جیش الفتح به سوی لاذقیه کردند؛ شهری که شریان حیاتی کنونی اقتصادی و مرکز سازماندهی لجستیک ارتش سوریه و مرکز انتقال کمکهای نظامی روسیه و ایران به سوریه تلقی می شود. عدم دسترسی مخالفان نظام سوریه، داعش و جبهه النصره به دریای آزاد یکی از بزرگترین نقص های آنها در میدان نظامی سوریه و عراق به شمار می رود. در ابتدا همه برنامه ریزی ها متوجه طرابلس در شمال لبنان بود اما این طرح به دلیل اجماع همه طرف های بین المللی و منطقه ای بر عدم ورود لبنان به درگیری های نظامی منطقه و حضور پرقدرت حزب الله لبنان و ورود ارتش لبنان در برابر جبهه النصره و داعش با شکست مواجه شد. پس از آن همه نگاه ها متوجه لاذقیه شد تا با حمایت ارتش ترکیه امکان دسترسی جیش الفتح(مجموعه های تشکیل شده از ارتش موسوم به آزاد، جبهه النصره و احرار الشام) به لاذقیه فراهم شود. دسترسی گروه های تروریستی به سواحل سوریه علاوه بر آن که معادله نظامی در سوریه را به نفع ترکیه و عربستان تغییر می داد و نظریه تشکیل منطقه حائل و ممنوع پرواز را تقویت می کرد، تنها پایگاه دریایی روسیه در جهان و در خارج از کشور یعنی طرطوس را به شدت به خطر می انداخت و از همین جا است که نوک تحولات سوریه جهتی بین المللی پیدا می کرد. تهدیدهای فزاینده سواحل سوریه و لاذقیه از سوی النصره و جیش الفتح با دخالت مستقیم روسیه در سوریه و استقرار اسکادران های نیروی هوایی ارتش روسیه در فرودگاه های توسعه یافته لاذقیه همه نقشه های ترکیه و سعودی برای دسترسی جیش الفتح و النصره به دریا را نقش بر آب کرد. از همین رو است که بنا بر برخی اطلاعات موجود گفته می شود که روسیه در قبال احتمال دخالت مستقیم سعودی و ترکیه در سوریه پیشدستی کرده است. اکنون در سایه ضربات سنگین و گسترده هوایی روسیه در سوریه و هدف قرار دادن پایگاه های گروه های داعش، النصره و جیش الفتح، مسکو حضوری مقتدرانه در سوریه و منطقه دارد که آثار مختلفی را از خود برجای می گذارد: 1- در صورت هماهنگی بین ارتش و نیروهای مردمی سوریه با نیروی هوایی روسیه و پیشروی در مناطقی همچون حلب، ادلب، حمص و برخی مناطق نزدیک به دمشق، توجه به برنامه های نظامی برای سقوط نظام سوریه کم رنگ تر شده و گرایش به برنامه های سیاسی افزایش می یابد. 2- عقب راندن داعش از حلب و عقب نشینی آنها به مناطقی در استانهای رقه و دیرالزور، امکان ایجاد هماهنگی بین ارتش عراق و سوریه برای حملات هدفمند و مشترک علیه مواضع داعش در استانهای الانبار،نینوا (در عراق) و دیروز الزور و رقه (در سوریه) را افزایش می دهد. 3- روند تحولات نظامی ائتلاف چهارگانه ایران، روسیه،عراق و سوریه برای مبارزه با داعش عملا شکل گرفته است و همه منتظرند تا چین نیز رسما به ائتلاف بپیوندد. 4- هماهنگی های سیاسی روسیه با مصر و استمرار کنفرانس های آشتی و گفتگو بین گروه های سیاسی سوری در مسکو می تواند کفه گفتگوها و حرکت به سوی راه حل سیاسی در سوریه را سنگین تر کند اما انتظار وقوع تحولات دراماتیک و سریع که سایه جنگ را از سوریه برگیرد بسیار خوشبینانه و غیرواقعی تلقی می شود. 5- درست است که سوریه راه حل نظامی ندارد و بالاخره همه باید به راه حلی سیاسی تن دهند اما پیش در آمد این راه حل، پیروزهایی نظامی و برتری های میدانی به خصوص در منطقه حلب، شمال، شمال غربی سوریه، حومه دمشق و منطقه درعا در جنوب سوریه است و بدون آن، همه در چرخه جنگهای بدون هدف جاری در سوریه قرار می گیرند. حضور نظامی روسیه در کنار هماهنگی کامل با نیروهای حاضر در این ائتلاف و ایجاد اتاقهای عملیات مشترک در سوریه می تواند مقدمه ای برای ورود جدی به راه حلهای سیاسی باشد. انتهای پیام
دوشنبه ، ۲۷مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پارسینه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]