واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دستيار مربي پرسپوليس از اختلاف سليقهاش با قطبي سخن ميگويداستيلي: هميشه از حق خود در فوتبال گذشتهام
وقتي «حميد استيلي» در ابتداي فصل سرگرم جذب بازيكنان جديد و آماده ساختن پرسپوليس براي فصل جديد بود، اين ذهنيت ايجاد شده بود كه او در ليگ هفتم با عنوان دستيار در اين تيم كار كند، پرسپوليس هفتههاي متوالي ليگ را با ...
پيروزي پشت سر ميگذاشت، اما كمتر كسي تاثير او را بيشتر از حد يك كمك مربي ميدانست! اختلافات فني او در طول فصل با «قطبي» شدت گرفت ولي بازهم كمتر كسي حق را به او ميداد. پرسپوليس به قهرماني رسيد، اين فرياد «افشين امپراتور» بود كه در استاديوم آزادي شنيده ميشد و باز هم كمتر كسي بود كه او را تشويق ميكرد.
اكنون كه بيش از يك هفته از قهرماني پرسپوليس ميگذرد او در گفتوگو با ايسنا بيپرده شرح ماوقع را تعريف ميكند و از پرسپوليس ميگويد.
در ابتداي فصل پس از مذاكراتي كه با حبيب كاشاني داشتم، قرار شد كه من به عنوان سرمربي كارم را در تيم پرسپوليس شروع كنم و بنابراين «مرزبان» را به عنوان كمك مربي، «پرويز كماسي» را به عنوان مربي بدنساز، «سعيد عزيزيان» را به عنوان مربي دروازهبانها و «زرينه» را به عنوان پزشك تيم انتخاب كردم. پس از آن قرار بود تا از يك مربي ايراني كه در خارج از كشور مشغول به كار بوده و با علم روز فوتبال دنيا آشنايي دارد به عنوان كمك مربي استفاده كنيم كه پس از انجام تحقيقات سرانجام «افشين قطبي» به ما معرفي شد، به اتفاق كاشاني با او مذاكره كرديم؛ اما «قطبي» تاكيد داشت كه وضعيت خوبي در فوتبال كره جنوبي دارد و تنها ميتواند با سمت سرمربي با پرسپوليس همكاري داشته باشد. من در آن زمان به كاشاني گفتم هدف ما ساختن تيمي قوي است پس براي من فرقي نميكند و ميتوانم پستم را با قطبي عوض كنم. هرچند كاشاني توصيه كرد كه نبايد خيلي سريع و احساسي تصميم بگيرم.
- با اين گفته كه پرسپوليس اكثر پيروزيهاي خود را با شانس بهدست آورده مخالفم، اما سه علت وجود داشت كه باعث ميشد تيم ما بتواند به خصوص در دقايق پاياني پيروز ميدان شود. اول تاثير حمايت تماشاگران بود كه تا آخرين لحظه خسته نميشدند و با تشويقهاي پيدرپي روحيه بازيكنان ما را بالا برده و تيم حريف را تضعيف ميكردند. نكته دوم حضور يكسري بازيكن خلاق در تيم ما بود كه هر لحظه ميتوانستند با خلاقيت خود نتيجه بازي را حتي در دقايق پاياني تغيير دهند و در آخر آمادگي جسماني فوقالعاده بچهها بود كه ميتوانستند تا پايان نود دقيقه با شرايط بدني خوبي بازي را ادامه دهند.
پرسپوليس بنابر دلايلي در نيمفصل دچار مشكل شد كه يكي از آنها دعوت نه بازيكن به تيم ملي بود. اكثر آنها در تيم ملي بازي نكردند و با روحيه پايين و شرايط جسماني نامناسب برگشتند. همچنين كسر 6 امتياز، اعتماد به نفس تيمي ما را تا حد زيادي كاهش داد.
وي ادامه داد: اختلاف سليقه با قطبي از ابتداي فصل هم وجود داشت، اما اين اختلاف هيچ وقت به بياحترامي يا مشاجره نيانجاميد. صحبتهاي ما بيشتر در رختكن بود و تا قبل از ورود به زمين تمرين، با قطبي تفكيك وظايف ميكرديم. اختلاف سليقه ما حاد نبود و بيشتر درباره انتخاب نوع سيستم بازي در تهران يا شهرستان، ساعات تمرين و فرهنگ بازيكنان ايراني بود. - تمام اين بازيكنان را من به پرسپوليس آوردهام و با تمام آنها ارتباط داشتم كه اين جايي را براي باندبازي باقي نميگذارد. صداقت و عدالت سرلوحه كاريام بود و پس از جلسات تمرين، با هيچ كدام از آنها مگر درباره مشكلات فنيشان ارتباطي نداشتم. به طور طبيعي در ميان بازيكنان هر تيم كمي حسادت وجود دارد و پس از آن شكستهاي مقطعي، دوستي آنها كمرنگ شد و تاحدودي دودستگي بينشان بهوجود آمد.
ما از ابتداي فصل به بازيكناني كه احيانا نظم و انضباط تيمي را رعايت نميكردند، در مرحله اول از طريق كميته انضباطي باشگاه تذكر ميداديم و در مرحله دوم جريمه نقدي در انتظارشان بود. وقتي بازيكني شلوغكاري ميكند، او را در ابتدا تنبيه ميكنند و هميشه اخراج بازيكن آخرين مرحله است. همچنين بازيكنان كنار گذاشته شده از پرسپوليس تلاش زيادي براي موفقيت تيم كردند و آنها هم در قهرماني امروز ما سهيم هستند.
اكنون فقط به خاطر مردم و اصرار زياد هواداران حاضرم به عنوان دستيار كنار «افشين قطبي» در پرسپوليس كار كنم. من هميشه در فوتبال از حق خودم گذشتم و تنها دوست نداشتم به شخصيتم توهين شود. در فصل گذشته هم حاضر شدم بهخاطر موفقيت پرسپوليس، 2 بار از تيم كنار بروم اما، با اصرار كاشاني و قطبي برگشتم.
قرار است امسال مديريت باشگاه در بدو امر با تمامي بازيكنان تسويه حساب مالي كند. ما اين تجربه را در ميان تيمهاي ليگ و حتي در پرسپوليس داريم كه تيمهاي قهرمان در فصل آينده حضور موفقي ندارند، لذا پرسپوليس بايد به لحاظ بازيكن و تفكر تاكتيكي تقويت شده و تغيير كند؛ چرا كه سبك بازي در ليگ برتر با بازيهاي آسيايي متفاوت است و بايد خون تازهاي را در رگهاي تيم جاري كنيم.
خوشبختانه امسال ما شاهد يكي از منظمترين ليگها در طول ساليان گذشته بوديم؛ گرچه در انتهاي كار فشردگي بازيها تا حدودي عملكرد برخي تيمها را تحت تاثير خود قرار داده بود اما به هرحال اين يك استثنا در راه موفقيت تيم ملي به شمار ميرفت و بهتر از تعطيلي موقت ليگ بود. حتي فكر ميكنم فشردگي بازيهاي پاياني باعث شده بود تا بازيكنان هم حرفهاي فكر كنند. آنها سعي داشتند استراحت خوب و تغذيه مناسبي داشته باشند و حتي در تمرينات هم كاملا سرحال بودند.
وي در انتها گفت: دايي يكي از پرافتخارترين بازيكنان ايران بود و بايد به انتخاب فدراسيون احترام گذاشت. ما پتانسيل لازم را براي موفقيت به لحاظ ابزاري داريم و ايجاد همدلي و اتحاد ميان بازيكنان، ميتواند تضمين كننده صعود ما به جام جهاني باشد. فرصت كمي داريم، منتقدان بايد نظراتشان را بگويند اما در مجموع از تيم ملي حمايت كنيم. معتقدم برگ برنده «دايي» در تيم ملي، قدرت مديريت او است. درباره «علي كريمي» هم بايد بگويم او خيلي مقصر نيست و از عواقب انتقادات خود اطلاعي نداشت كه ميشود با كمي انعطافپذيري مشكل فعلي را حل كرد. زيرا وجود علي كريمي خلاق، براي هر تيمي غنيمتي است، اما در مجموع مربي نبايد فداي بازيكن شود.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]