واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهروند: شهروند| مرد مقیم آلمان وقتی برای سر زدن به ملک و املاکش به ایران آمد، نمی دانست پدرش سناریوی عجیبی را برای تصاحب خانه نیاوران اش اجرایی می کند. این مرد پولدار که به همراه پسر3 ساله آلمانی اش به خانه پدری رفته بود، با ماجرای پیچیده ای روبه رو شد. شکایت کودک ربایی در دادسرای جنایی چندی پیش یک مرد جوان با مراجعه به شعبه پنجم دادسرای جنایی پایتخت، شکایت تکان دهنده ای را پیش روی بازپرس حسین پور قرار داد و گفت: « من در آلمان زندگی می کنم و وضع مالی ام خوب است. در همان کشور ازدواج کردم و همسرم نیز آلمانی است. سال ها قبل برای سرمایه گذاری، چند خانه و ملک تجاری در تهران خریده بودم و چند روز پیش برای سرکشی به املاک و دیدن خانواده ام به همراه پسر 3 ساله ام به نام «دانیال» که متولد آلمان است به ایران سفر کردم. این درحالی بود که همسرم با ما نیامد و قرار شد ما خیلی زود برگردیم. در ایران هم در یک هتل ساکن شدم تا مزاحم خانواده ام نباشیم. بعد از چند روز اقامت در ایران و درست شب بازگشت به آلمان متوجه موضوع عجیبی شدم. پدرم، پسرم را با خودش بیرون برده بود. دیر شده بود و باید هرچه زودتر به فرودگاه می رفتم اما وقتی با پدرم تماس گرفتم تا از او بخواهم پسرم را به خانه برگرداند پاسخ عجیبی از او شنیدم. پدرم گفت باید خانه ای که در خیابان نیاوران داری را به نام من کنی تا پسرت را به تو بدهم. شوکه شده بودم، اول حرف هایش را باور نکردم اما وقتی ساعت ها به سرعت سپری شد و من از پرواز به آلمان جا ماندم متوجه شدم پدرم نقشه هولناکی را برای من طراحی کرده و برای رسیدن به هدفش پسرم را گروگان گرفته است.» پلیس وارد عمل شد پس از شکایت مرد جوان، پرونده ای با موضوع آدم ربایی تشکیل شد و بازپرس حسین پور به کارآگاهان اداره آگاهی ماموریت داد تا دست به رازگشایی از این ماجرای مرموز بزنند. ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده بودند که پدربزرگ آدم ربا دوباره با پسرش تماس گرفت. این درحالی بود که کارآگاهان از پسر جوان خواسته بودند یک قرار صوری با پدرش در محضرخانه بگذارد و ادعا کند که حرف هایش را پذیرفته است و حاضر به واگذاری خانه اش به او است. اما پدر این مرد که دست پسرش را خوانده بود این قرار ملاقات را نپذیرفت و از او خواست تا با مراجعه به یک دفتر اسناد رسمی وکالتنامه ای تنظیم کرده و با پیک موتوری برای او ارسال کند تا پسرش را تحویل بگیرد. پس از این که ماموران در این شاخه از تحقیقاتشان با بن بست روبه رو شده بودند پیرمرد باهوش به سناریوی آدم ربایی اش پایان داد، او که احساس کرده بود تحت تعقیب پلیس قرار گرفته است پس از 7 شبانه روز مخفی کردن نوه آلمانی اش او را به خانه یکی از اقوامش برد و پس از تحویل پسر بچه به پسرش زنگ زد و گفت: « بازی تمام است.» ادعای عجیب پدربزرگ مرموز شاکی پرونده که به خاطر تأخیر در برگشت به کشور آلمان با مشکل مواجه شده بود و نمی خواست همسرش بویی از ماجرا ببرد تا مبادا نظرش نسبت به خانواده ایرانی او عوض شود بلافاصله پس از تحویل پسرش با تهیه بلیت به آلمان بازگشت. اما پرونده رفتار مجرمانه پدربزرگ آدم ربا همچنان تحت رسیدگی پلیس قرار داشت تا این که صبح دیروز این پیرمرد به همراه یک وکیل خودش را به شعبه پنجم دادسرای جنایی پایتخت معرفی کرد. این پیرمرد با رد اتهام آدم ربایی به بازپرس حسین پور گفت: «مدتی پیش پسرم که ساکن آلمان است به همراه نوه 3 ساله ام به ایران آمد. او حتی به خانه من نیامد و در یک هتل اقامت گرفت. من نوه ام را خیلی دوست داشتم. پسر شیرین و دوست داشتنی بود و به او عادت کرده بودم. وقتی فهمیدم پسرم قصد دارد به آلمان برگردد، شب بازگشتش به آلمان نوه ام را برداشتم و به شمال رفتیم. می خواستم مدت بیشتری را کنارم باشد. اما پسرم موضوع را پیچیده کرد و پای پلیس را وسط کشید. من هم بعد از چند روز که با نوه ام به ویلای دوستم در لواسان رفته بودیم به خانه یکی از اقوامم در تهران برگشتم و بچه را تحویل پسرم دادم. خیلی از پسرم ناراحت شده بودم، من قصد ربودن نوه ام را نداشتم و نمی دانم چرا او این اتهام را به من زده است. با این حال چون می دانستم پلیس به خاطر شکایت پسرم به دنبال من است تصمیم گرفتم وکیل بگیرم و خودم را معرفی کنم.» با حرف های عجیب این متهم به آدم ربایی، بازپرس حسین پور با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی پدربزرگ مرموز را بازداشت کرد و تحقیقات برای رازگشایی از تناقض گویی پدر و پسر و زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه شهروند]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]