تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829926818




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انگیزه اشک از نگاه علامه جعفری/ تصویر زیبای محرم از نگاه الهی قمشه ای/ نغمه خوانی شهریار و موذن زاده


واضح آرشیو وب فارسی: ایران راوی: ای حسین! با تو چه بگویم ؟ «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل» و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطه صحرا، جاودان می طپی، و می جوشی، و در بستر زمان جاری هستی، و بر همه نسل ها می گذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب خون می کنی، و هر بذر شایسته را، در زیر خاک، می شکافی و می شکوفایی، و هر نهال تشنه ای را به برگ و بار حیات و خرمی می نشانی. ای آموزگار بزرگ شهادت ! برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطره ای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتش خیز را به این زمستان سرد و فسرده ما ببخش. ای که “مرگ سرخ” را برگزیدی تا عاشقانت را از “مرگ سیاه” برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی، و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسرده عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش زندگی و عشق و امید دهی! ایمان ما ، ملت ما ، تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما “به خون تو محتاج است “ …………….. آنچه خواندید بخشی از دل گویه های دکتر علی شریعتی با امام حسین(ع) بود. با این سرآغاز پرونده آغازین محرم ۱۴۳۷ به همه دوستداران و ارادتمندان حسینی تقدیم می شود. نغمه خوانی ترکی فایل صوتی که در ابتدای مطالب پرونده می شنوید، کلام زنده یاد استاد شهریار و صدای سلیم موذن زاده اردبیلی است که در وصف محرم و حرکت امام حسین(ع) به زبان ترکی خوانده شده است. حرکت از حج برای انجام جهاد اکبر/ گفتاری از آیت الله جوادی آملی «وجود مبارک سیّد الشهدا از همان اوّل که از مدینه حرکت کردند و خواستند به مدینه بیایند به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کردند نه عمرهٴ تمتّع در مقتل ها این چنین آمده که حضرت حجّ تمتع را به عمرهٴ مفرده تبدیل کرد این چنین نبود آن که در کتاب های فقهی ما در روایات معتبر ما هست این هست که از اوّل وجود مبارک حضرت سیّدالشهداء (سلام الله علیه) به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کرده در عمرهٴ مفرده سخن از حج مطرح نیست از همان اوّل می دانست که نباید به عرفات و مشعر و منا برود منایش جای دیگر است از اوّل به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کردند لذا روز هشتم که حاجیان در روز ترویه زمینه را فراهم می کردند که بروند به طرف عرفات وجود مبارک حضرت در آن سخنرانی رسمی ایراد کرد و به طرف کوفه و کربلا حرکت کرد. سیّد الشهداء فرمود سخن من و یزید نیست سخن از مثل یزید است حالا هر کسی شد سخن از حق و باطل و صدق و کذب و خیر و شر و حسن و قبح و امثال ذلک است. مطلب بعدی این بود که وجود مبارک سیّد الشهداء سه جهاد داشت هم جهاد اصغر داشت که با دشمنان جنگید هم جهاد اوسط داشت که با اصاف نفسانی جنگید امام عادل بود و هم جهاد اکبر چون جهاد اکبر معمولاً مطرح نیست این اوسط را اکبر می نامند و گرنه مبارزهٴ با نفس تهذیب نفس تزکیهٴ نفس آدم عادل شده آدم متقی شدن آدم بهشتی شدن این جهاد اوسط است نه جهاد اکبر. سیّدالشهداء (سلام الله علیه) در شب عاشورا فرمود مردم اینجا غیر از مرگ خبری نیست من به شما بگویم نه ما اهل صلحیم نه آنها کوتاه می آیند هر کس باشد کشته می شود مبادا بگویید ما نمی دانستیم این یک مطلب و من هم امام زمان شمایم بیعت را از گردن شما برداشتم الآن هم شب است می خواهید بروید، بروید این دو نکته راه کربلا بسته است امّا یک طرفه بسته است نه دو طرفه یعنی هر کس بخواهد به یاری من بیاید هر کس بخواهد به یاری من بیاید جلویش را می گیرند ولی هر کس بخواهد از کربلا برود راهش باز است. اگر شما می بینید در تمام این مراحل راه را بستند یک طرفه است این جریان شریعهٴ فرات، تنها برای این نبود که ابی عبد الله و همراهانش آب نبرند برای این بود که راه آب را هم ببندند چون روستاهای فراوانی آن طرف فرات گوشهٴ شط بود این فرات یک شطّی است یک رودخانه ای است که از دجله جدا می شود در شمال شرقی کربلا می ریزد آن طرف این رودخانه روستاهای فراوانی بود آنها ممکن بود از راه آب خودشان را به ابی عبد الله برسانند در این شریعهٴ فرات که گذرگاه بود شریعه یعنی آنجایی که شیب نرم دارد و رفت و آمد آسان است آنجا را تیرانداز گذاشتند که مبادا کسی از آن شریعه یعنی مورد شارع آنجا که شیب نرم دارد وارد شود و حسین بن علی را یاری کند. حضرت در شب عاشورا فرمود رفتن آزاد است شب هم هست تاریک هم هست کسی هم شما را نمی بیند من هم بیعت را از گردن شما برداشتم هر کس باشد کشته می شود هیچ کس زنده نیست حتّی این طفل شیر خواره من هم می کشند. بعد از اینکه فرمود مطمئن باشید اینجا غیر از مرگ خبری نیست و اینها با من کار دارند با شما کاری ندارند شما اگر بروید آزادید این را در شب عاشو را فرمود اوّل کسی که قیام کرد گفت ممکن نیست دست از شما برداریم وجود مبارک قمر بنی هاشم بود عباس بن علی (سلام الله علیه) بود اوّل او قیام کرد بعد سایر شهدا هر کدام به نوبه خود عرض ادب کردند گفتند ما دست بردار نیستیم. بنابراین بعد از اینکه این صحنه ها تمام شد اتمام حجّت شد معلوم شد که اینها جهاد اصغر را پشت سر می گذارند جهاد اوسط را پشت سر گذاشتند از آن به بعد اینها را وارد جهاد اکبر کرد جای اینها را در بهشت نشانشان داد در شب عاشورا بنابراین جهاد اکبر این نیست که آدم ایمان داشته باشد بهشتی هست جهادی هست جهنمی هست جهاد اکبر یعنی اینکه آنقدر تلاش و کوشش بکند در مال حلال فکر حلال غذای حلال نماز شب طهارت روح که جز خدا نیاندیشد تا جهنّم را ببیند و بهشت را ببیند در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) هست که «فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا» کم اند «قَدْ رَآهَا» خود حضرت فرمود من اگر قیام قیامت قیام کند برای من تفاوت ندارد من الآن جهنّم را دارم می بینم بهشت را می بینم.» انگیزه ما از گریه براى امام حسین (ع) چیست؟/ نوشتاری از علامه محمد تقی جعفری «ما در شادى ها و اندوه ها، خنده ها و گریه ها، با رشد فکرى مى توانیم یک مقدار خودمان را بالا بکشیم. یکى از شعراى بسیار خوش ذوق و با فضل عرب به نام اعثم کوفى، چند بیتى درباره امام حسین (علیه السلام) دارد، که فقط یک بیت آن مورد بحث ماست. خطابش به امام حسین (علیه السلام ) که : «اى پسر پیامبر، اى پسر على مرتضى، چشمم گریه مى کند (براى تو ناله مى کنم، براى تو مى گریم) اما نه براى پاداش و نه براى این که ثوابى به دست آورم. (با خودت کار دارم، روحم متوجه خود توست) گریه فقط براى خود توست.» این رشد روحى یک انسان را نشان مى دهد که خود حقیقت، او را در جاذبیت خود قرار بدهد، نه لذت و الم، نه پاداش، نه ترس از مجازات. این همان قله اعلى، یا از قله هاى بسیار با عظمت رشد انسانى است، که اگر کمى بالا برویم، مى فهمیم که معناى خداشناسى یعنى چه. الله اکبر مى گویم فقط براى خودت ! همان طور که على بن ابى طالب مى گفت : «من تو را عبادت مى کنم، نه به طمع بهشت، نه براى ترس از جهنم، بلکه تو را شایسته عبادت مى بینم و مى پرستم.» آیا حسین نمى تواند انسان ها را به جاذبه ربوبى بکشد، چون انسان ها را به خودش جلب کرده است ؟ شما در سالیان عمرتان، عاشوراها دیده اید. این که سخنوران، معلمان، مربیان بگویند اشک بر حسین این قدر ثواب دارد، درست است و روایت بسیار داریم که گریه بر حسین خیلى ثواب دارد. اما من از شما مى پرسم: در این سالیان عمر، در چند عاشورا وقتى که منقلب و متوجه شده بودید، به کجا متوجه شده بودید؟ به بهشت یا به خود حسین؟ اگر گفتید به خود حسین ، روح شما واقعا در حال ارتباط با حسین به درجه اعلاى اوج خودش رسیده بود. به جهت این که ارتباط شما با یک انسان تکامل یافته بود. حسین، ولى اعظم خدا بود، بدون این که شما توقع و انتظارى داشته باشید که مثلا به شما دنیایى چنان بدهند. البته بعدا دعا مى کردید. دعا براى کارهاى دنیوى هم خوب و درست است، دعا براى کارهاى اخروى هم صحیح است، اما نمى شود براى خانه گریه کرد. گریه، آن هم از اعماق روح، مستند به عمیق ترین احساس. چنین گریه اى براى داشتن قالیچه بر نمى آید. این نمى شود که کسى بگوید: من گریه کردم براى حسین (علیه السلام)، خدایا پاداش آن را به من قالیچه بده! گریه هاى سوزانى که از اعماق دل آدمیان براى حسین بر آمده است، مقدس تر از همه این ها بوده است. اگر چه در موقع دعا خوب دعا مى کردیم، یا مریض هایمان را دعا مى کردیم . درست مثل این که وقتى گفتید السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، نماز که تمام شد، براى کارهاى دنیایى و براى برطرف شدن مشکلات دعا مى کنید اما اهدنا الصراط المستقیم، صفر بانکى نیست که یک صفر به ثروت بانکى شما اضافه شود. متن آن غیر از این است. از این درس حسین واقعا مى توانید به بالاترین قله ایاک نعبد بروید، یعنى طعم آن را آدم مى تواند بچشد. حسین ! فقط براى تو گریه مى کنم . تبکیک عینى لا لاجل مثوبه . یقین دارم که شما در طول عمرتان که در آن سالیان متمادى، عاشوراها آمده و رفته است، فقط براى خود حسین گریه کرده اید. اصلا هر زمانى که حسین براى شمامطرح شده است، گریه کردید. حالا روز قیامت چه جزایى مى دهند؟ البته پاداش و عوض خواهند داد، ولى شما این پاداش را در نظر نداشتید. اگر کمى بالا بیایید، مى شود توحید حقیقى. بندگان خدا، این قدر راه به سوى خدا دور نیست، خیلى نزدیک است. اگر هیچ گونه استعدادش را نداشتید، در آن صورت حق با شما بود. مى گفتید ما باید سال هاى سال بنشینیم ، فلسفه و عرفان و ادبیات بخوانیم تا با فرهنگ توحید آشنا بشویم . سپس بفهمیم که ایاک نعبد، یعنى «خدایا فقط تو را مى پرستیم، فقط با تو روبه رو هستیم » این درس حسین (علیه السلام) است. حسین (علیه السلام) این را به ما تعلیم داد. بلى، مى توان گفت؛ ایاک نعبد. مثل این که مى گوییم ایاک ابکى. اى حسین، فقط براى خود تو گریه مى کنم.»  آنچه در کربلا گذشته را چگونه باید بنامیم؟ حادثه، قیام، نهضت یا انقلاب؟/ نوشتاری از دکتر محمدرضا سنگری «برای نامگذاری آنچه در کربلا گذشته است، بسیاری تاکنون از واژه هایی بس متداول و تا حدی نیز مستعمل بهره گرفته و درخصوص آن بحث کرده اند. کربلا را از یک سو به واسطه آنکه تجلی بارز حرکت و خیزش است می توان «قیام» نامید؛ در عین حال ممکن است واژه «قیام» با وجود آنکه تداعی کننده و یادآورحرکت های سیاسی روزگار ماست، عظمت، گستره و تأثیری را که این حرکت در طول تاریخ بر جای گذاشته است، به درستی تبیین نکند. از سویی دیگر، اگر بگوییم کربلا یک حادثه است، تنها از نوعی رویداد سخن به میان آورده ایم؛ یعنی آنچه به وقوع پیوسته است. کاربرد این تعبیر نیز ممکن است این مسأله را در ذهن تداعی کند که رویداد برش تاریخی دارد؛ یعنی زمانی آغاز شده و در مقطعی به اتمام رسیده است. ویژگی حدوث و حادثه، رخدادی است که کرانه آغاز و پایان دارد؛ در حالی که کربلا واقعیتی بی انتهاست. پیامبر اکرم(ص) می فرمود: از شهادت حسین آتشی در جان ها افروخته می شود که هرگز خاموشی نمی پذیرد. بنابراین، عنوان حادثه نیز نمی تواند برای تبیین آنچه در کربلا رخ داده است، بیان کاملی باشد. اگر کربلا را نهضت به معنای حرکت، شور و بیداری بنامیم، به تعریف جامعی دست نیافته ایم. از دیگر سوی، برخی نیز حرکت کربلا را انقلاب به معنای حرکتی سیاسی می دانند، که کاربرد این واژه نیز نمی تواند تمامی ویژگی های این حرکت را تشریح سازد. به گمان من، بهترین نام برای حرکت اباعبدالله همان است که امام(ع) خود به آن اشاره کرده است. چنانچه انگیزه حرکت خویش را اصلاح امت پیامبر(ص) و بازگشت به اسلامی که از آن فاصله گرفته شده است، بیان می فرماید. می گویند سرمبارک امام بر نیزه، این آیه از سوره کهف را قرائت می کرد که: آیا فکر می کنید قصه اصحاب کهف و رقیم….. آیت شگرفی است؟ به یکباره یکی از میان جمعیت گفت: آنچه بر شما گذشته است، از اصحاب کهف و رقیم شگفت انگیزتر است. شاید این تعبیر قرآنی، رساترین عبارت برای بیان حرکت عظیم کربلا باشد که کربلا آیه شگفت خدا است. آیه هر آن چیزی است که می خواهد چیز دیگری را به ما نشان دهد. در حقیقت، آیه، آینه است. همان گونه که وقتی به آینه می نگریم نمی خواهیم خود آینه را ببینیم و مقصودمان دیدن شیء دیگری در آینه است. کربلا آیه شگفت خداست که در آن خدا و تمام حقیقت دین نشان داده شده است. بنابراین، بهتر است کربلا را آیه شگفت خدا بنامیم.» مقام رضا؛ زیباترین تصویر حسینی/ گفتاری از دکتر حسین الهی قمشه ای «یکی از صفات انسان های شایسته و کامل، رضا به مقدرات الهی و تسلیم در برابر آن است. به عبارت دیگر، ترک اعتراض و انکار در قلب و ظاهر انسانی که در نزد او فقر و غنا، راحت و رنج، بقا و فنا، عزت و ذلت، مرض و صحت و مرگ و حیات مساوی باشد، راضی به خواسته خداست. برخلاف انسان صابر که شاید در باطن ناخشنود بوده و تنها در ظاهر اعتراضی نمی کند، در روایتی از پیامبر اکرم(ص) از قول جبرائیل درباره مقام رضا نقل است: «انسان راضی از آقای خویش ناخشنود نیست؛ چه از دنیا بهره مند باشد و چه بی بهره، و به عمل اندک بسنده نمی کند» امام حسین(ع) نمونه متعالی و کامل این صفت است و در رفتار و گفتارش، رضایت و تسلیم حق موج می زند. امام صادق(ع) سوره «والفجر» را سوره امام حسین(ع) می نامد، زیرا ایشان را جلوه تمام و کمال این آیه: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» می داند. امام حسین(ع) همان روح آرامش یافته در سایه یاد خداست که فرمود: «الابذکر ا… تطمئن القلوب» و در حالی روز عاشورا به سوی ملکوت اعلی پرکشید که رضایت و تسلیم خویش را با همه وجود به اثبات رساند. در دعای عرفه هم از امام حسین(ع) می خوانیم «قضا و قدرت را برمن خیر و مبارک ساز تا آنچه دیر می خواهی برمن، زودتر نخواهم و آنچه زودتر می خواهی، دیرتر مایل نباشم» و باز می فرماید: «رضایت و خشنودی خدا موجب رضایت ما اهل بیت است و بر بلای رسیده از جانب او صبر می کنیم» امام حسین(ع) در آخرین لحظات عمر شریفش، در قتلگاه فرمود: «رضا بقضائک و تسلیماً لامرک و لامعبود سواک یا غیاث المستغیثین» ( خشنود به قضای تو و تسلیم امر و فرمانت هستم و معبودی غیر تو نیست، ای فریاد رس فریاد جویان!) این زیباترین تصویر از امامی راستین است که برای رضای الهی از جان و مال و اهل خانواده اش گذشت و درخت اسلام را به خون سرخش آبیاری کرد.» ما امام حسین خراب کن هستیم! / گفتاری از دکتر عبدالرحیم گواهی «یکی از مشکلات ما این است که بسیاری از جوان ها دین گریز شده اند، در حالی که واقعا هیچ دشمنی با خدا و اسلام و امام حسین ندارند. اینها بی دین نیستند بلکه تنها به زبان دینی ما معترضند. واژگان دینی اینها باید واژگان فلسفه علم روز باشد و الگوی دینی ای که وجه عقلانی شان را اشباع کند. مشکل اینجاست که مبلغان دین، روی همان بیان های کهنه چند صد سال پیش توقف کرده اند! این کاری است که در نهایت جوان را به سوی مسلمان نما شدن می کشاند! در حالی که حماسه حسینی الگویی است که می تواند وجه عقلانیت دینی ما را تا قیامت اشباع کند. یک الگوی سرآمد و کامل، متشکل از خطبه ها، شعارها، سلوک، مناجات، پیام و راه اباعبدالله و همین جاست که مطهری، آن اسلام شناس دلسوز و آن روشنفکر دینی زحمت کشیده، با سوز سینه فریاد می زند: «ما امام حسین خراب کن هستیم!» شیعه امام حسین شدن یعنی پیروی از راه ایشان، اما راه امام حسین کدام است؟ کدام راه لازمه حسینی شدن است؟ اباعبداللهی که در زیارت عاشورا شناختش را از خدا طلب می کنیم و می گوییم «اللهم ارزقنا شفاعه الحسین»، اباعبداللهی که ثبات قدم در کنار او را آرزوی خود قرار داده ایم و دعا می کنیم« و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین» کیست؟ آیا پیرو راه او هستیم؟ آیا اصلا راه او را می شناسیم؟ امام شناسی طریقی است که برای طی آن باید وقت گذاشت و هزینه صرف کرد. امام آیا به اندازه ای که برای تجارت و سفرهای خودمان صرف وقت و تحمل مشقت می کنیم، برای شناخت امام خود نیز وقت گذاشته ایم؟ شیعه به معنای رهرو است و ما تا اولا راه خویش را نشناسیم و ثانیا در آن صادقانه قدم نگذاریم نباید نام خود را شیعه بگذاریم و شفاعت ایشان را طلب کنیم. ما اولین قدم برای نزدیکی به اباعبدلله شنیدن و فهمیدن پیام ایشان است و آن هم چندان دشوار نیست. چرا که امام حسین در آخرین خطبه هایشان پیام خود را به ما اعلام کرده اند. می فرمایند:« آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و جلوی باطل را نمی گیرند؟ این امری است که حقیقتا انسان مومن را به دیدار خداوند راغب می کند ( کنایه از آماده شدن برای مبارزه و جهاد و شهادت) این کلام حکایت از این دارد که امام حسین کسی است که حق را شناخته است. همان حقی که به خاطر آن انجام عمل حج را نیمه کاره رها کرد. حقی که بالاتر از احکام و بالاتر از همه تکالیف و عبادات است یعنی شناخت امام!» /۶۲۶۲


چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران راوی]
[مشاهده در: www.iranravi.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن