تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 18 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810181530




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طلاق، زندگی پسر جوان را به آتش کشید


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طلاق، زندگی پسر جوان را به آتش کشید




پسر جوانی که در خانه اعیانی‌شان در پر طاووس زندگی می‌کرد، با طلاق پدر و مادر میهمان همیشگی نیمکت چوبی پارک‌ها شد.





روزنامه ایران: پسر جوانی که در خانه اعیانی‌شان در پر طاووس زندگی می‌کرد، با طلاق پدر و مادر میهمان همیشگی نیمکت چوبی پارک‌ها شد.

فرشید جوان 25 ساله‌ای است که به خاطر سرقت سریالی در بازداشت است. این پسر جوان که به مواد مخدر اعتیاد داشته و مدتی می‌شود شب‌ها داخل پارک‌ها می‌خوابد در تحقیقات ابتدایی به قاضی گفت: اهل تهران هستم. در خانواده‌ای مرفه بزرگ شده‌ام.

من لباس‌های مارک دار می‌پوشیدم، خودروهای آخرین مدل سوار می‌شدم و برای خودم کسی بودم. هر چه اراده می‌کردم خانواده‌ام مهیا می‌کردند و هیچ کم و کسری‌ای نداشتم، اما آنچه مایه عذابم شده بود درگیری‌های تکراری و خسته‌کننده پدر و مادرم بود. مادربزرگم نیز با دخالت‌های خود آتش‌بیار معرکه شده بود و اجازه نمی‌داد یک لیوان آب خوش از گلویمان پایین برود.

وی افزود: حتی در تفریح‌ها و مسافرت‌هایی که می‌رفتیم همیشه شاهد جنگ و دعوای پدر و مادرم بودم. بالاخره سر همین لج و لجبازی‌ها، آنها از هم جدا شدند.

روزی که مادرم از پدرم طلاق گرفت مادربزرگ و عمه‌هایم با چشمانی گریان ادعا می‌کردند نمی‌گذارند اخم به ابروهایم بیاید و مرا روی پر طاووس بزرگ خواهند کرد.

 تا چند ماه اوضاع خوب بود اما خیلی زود از ترحم و دلسوزی‌های اطرافیان خسته شدم. تنها دلخوشی‌ام پدرم بود. افسوس که او هم از وقتی که زن گرفت کمتر وقت می‌کرد با من حرف بزند و...

در این شرایط روز به روز از خانه فاصله گرفتم. هیچ کس حواسش به من نبود. به سراغ مادرم رفتم. حدود دو سال با او بودم. قرص اعصاب مصرف می‌کرد و حالش خوب نبود. همیشه از خودم می‌پرسیدم ما که این قدر پول و ثروت داریم چرا زندگی‌مان بدریخت و تلخ است.  من در کنار مادرم زندگی می‌کردم تا اینکه او به اصرار خاله‌ام ازدواج کرد. دوباره به خانه مادربزرگم برگشتم. ناپدری‌ام حاضر نبود مرا ببیند. پدرم و همسرش هم درگیر زندگی خودشان بودند و خوش نداشتند مزاحم‌شان شوم.

پس از یک سال باخبر شدم ازدواج دوم مادرم به شکست انجامیده است. به سراغش رفتم، اوضاعش حسابی به هم ریخته بود، روانی شده بود و آرام و قرار نداشت. خیلی نگرانش بودم و با دیدن او عذاب می‌کشیدم. من برای فرار از این وضعیت با دختری جوان آشنا شدم. تینا معتاد بود و مرا هم به دام مواد انداخت. شیشه می‌کشیدم تا بی‌خیال دنیا شوم. همین بلا بیچاره‌ام کرد.

پدرم وقتی فهمید چه بلایی سرم آمده از خانه بیرونم انداخت. مادرم هم وسایلش را جمع کرد و به خانه خاله‌ام رفت. من ماندم با یک دنیا خستگی و تنهایی و افسردگی. دلم شکسته بود. سوار اتوبوس شدم و به مشهد آمدم. می‌خواستم از راه گدایی خرج موادم را تأمین کنم. هرکس به قیافه‌ام نگاه می‌کرد سرش را تکان می‌داد و رو بر می‌گرداند. برای همین هم از مغازه‌ها دزدی می‌کردم. پلیس در حال سرقت دستگیرم کرد.






تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن