واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: * ایوب فرج زاده-مبارزه در خاورمیانه مبارزه ای مذهبی نیست، مشخصه اصلی جنگ جهادیست ها و گروه های تروریستی در عراق، سوریه، یمن، افغانستان نه تنها جنگ بر سر مذهب و درگیری میان شیعه و سنی نیست بلکه اساسا جنگ، جنگی ژئوپلیتیکی است که ادامه استراتژی بلوک سرمایه داری به رهبری آمریکا در جهت حفظ دستاوردهای گذشته و جلوگیری از رشد قدرت های سرمایه داری رقیب در مناطق مختلف است، بویژه خاورمیانه که سرشار از منابع انرژی و مواد خام با نیروی کار ارزان می باشد. حمایت قدرت های غربی از جهادیست ها در قرن 21 ، ادامه حمایت آنها از جهادیسم مدرن در افغانستان است، حمایتی که برای نخستین بار و در سطح وسیع در سالهای دهه هشتاد توسط ایالات متحده آمریکا، آلمان و سایر اعضاء ناتو در تلاششان برای وارد آوردن شکستی بر دولت طرفدار شوروی افغانستان و نظامیان شوروی مستقر در آن کشور بود. در آن دوره غرب و آمریکا نه تنها بر مجاهدین افغان بلکه همچنین بر جهادی های عرب حساب میکردند. استراتژی غرب این است که با جهادی ها تنها زمانی مقابله می شود که بیش از حد قدرتمند شوند – مثل مورد داعش – یا این که حملات تروریستی آنها متوجه خود دولتهای غربی باشند. در غیر این صورت ظرفیت تخریبی آنان، آنها را به عنوان متحدین پنهان غرب در مبارزه بر علیه دشمنان مشترک موجه می کند. از مهمترین این دشمنان می توان به روسیه ، ایران و سوریه اشاره کرد. برای استراتژی غرب و ایالات متحده در خاورمیانه (بالاخص سوریه و عراق)، ایدئولوژی رقیب چندان مهم تلقی نمی شود بلکه دستیابی به موقعیت برتر ژئوپلیتیک و ضربه زدن به منافع سرمایه داری است که تعیین کننده نوع اقدام این کشورها می باشد. کشورهای رقیب ( روسیه و ایران) هم برتری ژئوپلیتیک را در منطقه، اساس استراتژی خود می دانند و به همین واسطه اشغال سوریه از سوی هر گروه تروریستی، خواه داعش یا جبههالنصره (شعبه سوری القاعده) یا گروهبندیهای مشابه دیگر، قابل تحمل نیست. شاید در برخی از زمینه ها و در شرایطی خاص تمام کشورها در مبارزه ای واحد همکاری کنند، اما اساس افتراق و اختلاف آنها در نگاه کردن به گروه های تروریستی دست نخورده باقی خواهد ماند. روسیه به عنوان کشوری که قدرتش در سطحی فراتر از آسیای میانه و قفقاز دارای برد و تاثیر گذاری است و تنها دارای یک پایگاه نظامی(بندر طرطوس سوریه) در خاورمیانه است با درگیر شدن جدی با گروه های تروریستی در پی دست یابی به موقعیت برتر ژئوپلیتکی در قرن حاضر است. البته نباید فراموش کرد که آمریکا از خیلی وقتها پیش حوزه دریای خزر را عرصه منافع استراتژیک ویژه خود اعلام کرده بود. یقینا چیزی برای تقسیم در دریای خزر وجود دارد. منابع نفت دریای خزر در حدود ۱٠ میلیارد تن، منابع عمومی نفت و میعانات گازی آن ۱۸- ٢٠ میلیارد تن برآورد می شود. با این حال، سخن فقط بر سر کنترل منابع انرژی نیست. واشینگتن با نظامی کردن جمهوریهای ساحلی خزر( آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان)، برنامه جلوگیری از حضور روسیه و ایران در منطقه خزر را پیش می برد. بنا به اخبار منتشر شده پیشتر آمریکا در چهارچوب طرح «سپاه خزر» به این جمهوریها قایقهای گشت زنی تحویل داد. اینک روسیه با استفاده از ناوگان دریایی خود در دریای خزر و استفاده از موشک های کروز در حمله به مواضع داعش بگونه ای در حال برهم زدن معادلات ژئوپلیتیک آمریکاست، اول اینکه قدرت نظامی و فناوری موشکی خود را به کشورهای همجوار نشان داد و دوم اینکه توانایی و دقیق بودن این موشک ها را در اصابت و هدف گیری، به کشورهای اروپایی متحد آمریکا گوشزد کرد. آمریکا و غرب سعی دارد با حمایت و تقویت گروه های تروریستی در خاورمیانه (عراق، سوریه، یمن، افغانستان و..) حلقه نیروهای مقاومت را در ایران، سوریه، عراق، حزب الله، حوثی های یمن، تضعیف کند و با گسترش آن به سمت آسیای میانه و قفقاز زمینه حضورخود را در این منطقه فراهم کند، رسیدن به این هدف به معنی رسیدن به هدف حتا گسترده تر دیگری نیز هست: تضعیف نفوذ و اتحادهای روسیه در منطقه، و از آن طریق در بخش های دیگر جهان- بعنوان مثال، نقش بسیار حیاتی آن در درون شورای همکاری شانگهای (چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، و ازبکستان) و در کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی) است، و از این طریق گروه های تروریستی به ابزاری جهت دست یابی به اهداف آمریکا تبدیل می شود. وجود و تقویت چنین گروه هایی هم لازمه ورود غرب و ناتو را در شرق و هم زمینه تضعیف و تجزیه را در کشورهای رقیب فراهم می کند. و بهمین خاطر است که روسیه و ایران در سوریه از خود دفاع می کنند.
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]