تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814931511




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امیدهای بلند جوانی با دستانی کوتاه |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: امیدهای بلند جوانی با دستانی کوتاه
در حاشیه شهر کرمان نوجوانی است که هر روز صبح با امید از خواب بر‌می خیزد و برای نشاط زندگی‌اش به تلاش می پردازد.
کد خبر: ۵۳۷۴۰۱
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۱ - 07 October 2015


در حاشیه شهر کرمان نوجوانی است که هر روز صبح با امید از خواب بر‌می خیزد و برای نشاط زندگی‌اش به تلاش می پردازد.

گرچه شکل ظاهری‌اش با هم سن و سالهایش تفاوت دارد اما این تفاوت مانع برخاستنش نشده. او نه تنها از دشواری های زندگی هراسی ندارد بلکه در برابر آنها قد برافراشته است.

«محمد تینونی» متولد 76، اولین فرزند خانواده‌ای ۵ نفره و دارای مدرک دیپلم کامپیوتر است. محمد چندان تمایل ندارد از معلولیتش سخن بگوید. فقط این را می‌گوید که در سال 77 دکتر به مادرش گفته است اگر تحت عمل جراحی قرار گیرد ممکن است دیگر نتواند حرکت کند و آنها به همین دلیل تن به عمل او نداده‌اند.

محمد به دلیل ناکافی بودن درآمد پدرش برای اداره خانواده به فروش بدلیجات در کنار پیاده روز می‌پردازد. محمد می گوید زمانی که بساطم را پهن می‌کنم هر ثانیه باید نگاهم به خیابان باشد تا نکند مامورین شهرداری سر برسند و همه چیز را جمع کنند! و همین مساله باعث می‌شود مشتری‌هایم را از دست بدهم. این نوجوان همچنین از علاقه‌اش به دانشگاه رفتن می‌گوید و اینکه دلش می‌خواهد در کرمان درس بخواند تا بتواند همینجا کار کند و کمک خرج خانواده باشد. محل زندگی محمد کوهپایه کرمان است که عید امسال با کمک خیرین در خانه‌ای بنا نهاده‌اند. او میگوید علی‌رغم اینکه زمین این خانه از گذشته برای خودمان بوده است اما اداره منابع طبیعی اجازه زندگی کردن به ما نمی‌دهد و انگ زمین‌خواری می زند. هوا در کرمان رفته رفته روی به سردی می رود اما محمد در خانه‌ای زندگی می کند که نه گاز دارد، نه برق و نه آب!

او می گوید اگر شغلی برایم فراهم شد چنان کار خواهم کرد که همه بدانند معلولیت من مانعی در کار و تلاشم نیست.

محمد در پایان خطاب به همسن و سالان خودش می‌گوید: کسانی که مشابه من معلولیت دارند باید به خودشان بیایند، تا کی قصد دارند در خانه پدر و مادر بمانند؟ بالاخره باید از انزوا خارج شده، بیرون آمده و کار کنند، چراکه تلاش و پشتکار به داشتن روحیه خوب بسیار کمک می‌کند.

او در خصوص علاقه اش به ورزش هم اینطور می گوید که به بازی فکری بسیار علاقه دارد به طوری که امسال در مسابقات قزوین شرکت کرده و به صورت تیمی مقام آورده است و نیز در روپایی زدن با توپ نیز تبحر دارد.

به محمد می‌گویم هر صبح که از خواب بیدار می‌شوی اولین نگرانی و دغدغه‌ات چیست؟ با خنده جواب می‌دهد: اینکه کاش امروز شهرداری سر نرسد و بتوانم کمی فروش داشته باشم و ای کاش شغلی داشته باشم تا حداقل استرس های اینچنینی نداشته باشم.
























































این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


تصویری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن