تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837663343
با باسوادترین دولت در فهم توسعه غربی مواجهه هستیم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
با باسوادترین دولت در فهم توسعه غربی مواجهه هستیم
با اینکه دولت فعلی باسوادترین دولت در فهم توسعهی غربی است، اما پایگاه اجتماعیاش نسبت به همهی دولتهای گذشته ضعیفتر است. انقلاب اسلامی در سالهای حیات خود توانسته است، چه در محیط ملی و چه در محیط بینالمللی، تفاهم گستردهای راجعبه ایدهی اصلی خود ایجاد کند.
لزوم و ضرورت بحث دربارهی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و نسبت آن با الگوی توسعهی غربی و همچنین چالشهای پیش روی تحقق این الگو، موجب شد با حجتالاسلام علی کشوری، مسئول تشکل مردم نهاد «شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی»، به گفتوگو بنشینیم. او و همکارانش، که قریب به پانزده سال از عمر خود را صرف پژوهش در اینباره نمودهاند، معتقدند مهمترین چالش پیش روی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در شرایط حاضر، خطر یکسانانگاری توسعهی غربی با پیشرفت اسلامی است.آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگوی اندیشکدهی «برهان» با این پژوهشگر محترم است. برای شروع گفتوگو، بفرمایید تعریف شما از الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت چیست؟ برای فهمیدن موضوع الگوی پیشرفت اسلامی باید انقلاب اسلامی را درک کرد. به نظر من، اولین نقشهی راه در تولید الگوی پیشرفت اسلامی و فهم الگوی پیشرفت، برپایهی فهم انقلاب اسلامی است. اگر برای سؤال انقلاب اسلامی به دنبال چیست؟ پاسخ واضحی بیابیم یا به عبارت دیگر، پاسخِ واضحِ انقلاب را در این مورد بازخوانی کنیم، زمینهی تولد الگوی پیشرفت اسلامی در ذهنها آماده میشود. از ابتدای ایجاد انقلاب اسلامی، رهبران انقلاب هدف آن را تحقق شاخصهای هویت اسلامی معرفی کردهاند. برخی مصادیق شاخصهای هویت اسلامی کاملاً واضح است و نیازی به توضیح ندارد. انقلاب اسلامی اعلام کرد به دنبال تحقق عدالت است. یکی از شاخصهای مهم هویت اسلامی، موضوع عدالت است. هیچگاه نمیتوان ادعای اسلامی بودن کرد، اما نسبت به شاخص عدالت بیتوجه بود. اسلامِ بدون عدالت، اسلامی انحرافی و التقاطی است. از شاخصهای دیگر هویت اسلامی، احیای نهاد خانواده است. اگر مفاهیم و هویت اسلامی را تصور کنید، متوجه برجسته بودن جایگاه نهاد خانواده در آن خواهید شد. همانطور که نمیتوان اسلام را بدون عدالت تصور کرد، اسلامِ بدون نهاد خانواده نیز امکانپذیر نیست. بنابراین انقلاب اسلامی از ابتدا به دنبال تحقق شاخصهای هویت اسلامی بوده است. به نظر من، صحبت اجمالی دربارهی شاخصهای هویت اسلامی باید به صحبتهای تفصیلی تبدیل شود؛ یعنی راجعبه شاخصهای اسلامی واضحتر صحبت شود. با اینکه هنوز بحث تفصیلی شاخصهای هویت اسلامی در دستور کار قرار نگرفته است، برای همه قابل فهم است که انقلاب به دنبال چیست. با این مقدمهی کوتاه، میتوان به تبیین الگوی پیشرفت اسلامی نیز پرداخت. الگوی پیشرفت اسلامی دربارهی روش تحقق شاخصهای هویت اسلامی بحث میکند. وقتی سخن از چگونه محقق کردن شاخصههای هویت اسلامی میشود، بحث از چیستی عبور میکند و وارد مرحلهی برنامهریزی میشود. برای تحقق شاخصههای هویت اسلامی، موضوع الگوی پیشرفت اسلامی جایگاه خود را پیدا میکند. با این توضیح مختصر، جایگاه توسعهی غربی، دلیل مخالفت انقلاب با توسعهی غربی و دلیل اصلی ناکارآمد دانستن توسعهی غربی نیز واضح میشود. مجموعهی قواعدی که در برنامهریزی مدرن براساس ادبیات توسعه در حال انجام است، موجب تحقق شاخصهای هویت اسلامی نمیشود، بلکه شاخصهای «wdi» (شاخصهای جهانی توسعه) یا شاخصهای دیگری را محقق میکند. از آنجا که شاخصهای هویت اسلامی برای انقلاب موضوعیت دارد، با روشها و برنامهریزیهایی که به دنبال تحقق این شاخصها نیست، مخالفت میکند و آنها را ناکارآمد میداند. در واقع، اگر تحقق شاخصهای هویت اسلامی را قلهای که انقلاب اسلامی تعریف کرده است بدانیم و تحقق شاخصهای «wdi» را نیز قلهی تعریفشدهی دنیای مدرن، با نپذیرفتن قلهی مدرن، ناگزیر به نپذیرفتن برنامهریزی مدرن نیز هستیم. بنابراین همانطور که اشاره شد، علاوه بر وضوح اجمالی مفهوم الگوی پیشرفت اسلامی و تفاوت آن با توسعهی غربی، مبتنی بودن فهم الگوی پیشرفت اسلامی بر فهم انقلاب نیز مشخص میشود همانطور که فرمودید، پرداختن تفصیلی به شاخصهای هویت اسلامی جزء اولین چالشهایی محسوب میشود که الگوی اسلامی با آن مواجه است. آیا انجام این کار برعهدهی برخی نهادها یا مجموعهی اجتماعی است؟ روند آن تا امروز به چه مرحلهای رسیده است؟ مجموعهای که بنده از اعضای آن هستم، «شورای راهبردی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت»، برای تحقق شاخصهای هویت اسلامی، در اولین نقشهی راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی، تحقق 81 موضوع را لازم شمرده شده است. یکی از آن موضوعات این است که راجعبه شاخصهای هویت اسلامی بتوانیم هم تفصیلی و هم محاسبهپذیر، بحث کنیم. دقت بفرمایید بنده از تعبیر محاسبه استفاده کردم، نه تعبیر کمّی شدن. محاسبه اعم از کمّی شدن است، اما در کل، بحث این است که اگر قرار باشد شاخصهای هویت اسلامی محقق شود، علاوه بر اینکه بحث باید تفصیلیتر از وضعیت فعلی باشد و نظری صِرف نباشد، باید محاسبهپذیر نیز باشد. در بررسیهای انجامشدهمان در قم، در مورد همین یک موضوع، در قالب سه بستهی شاخصهای رِفق، رشد و توازن سعی، شده است شاخصهای هویت اسلامی بهصورت تفصیلیتر تبیین شود. براساس این شاخصهها، دقیقتر از وضعیت فعلی میتوان پیشرفت و توسعهی کشور را ارزیابی کرد. همانطور که عرض شد، در نقشهی راهِ الگوی پیشرفت اسلامی، به تحقق 81 موضوعِ جدی نیاز است که باید به این نیاز پاسخ داده شود. اگر بخواهم گزارشی اجمالی از اقدامات انجامشده در نقشهی راه «شورای راهبردی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» بهعنوان مجموعهای که در راستای تحقق الگوی اسلامی-ایرانی فعالیت میکند ارائه دهم، باید بگویم که در این نقشهی راه، سه کار انجام شده است. در اولین اقدام، آیندهای که انقلاب اسلامی به دنبال تحقق آن است، بهصورت تفصیلی معنا شده است. به هر حال، هر حرکت اجتماعی که مردم را به مشارکت دعوت میکند، در گام اول باید افق و جهت حرکت خود را بهصورت تفصیلی بیان کند. به نظر من، کار مهم این نقشهی راه این بوده است که تفصیلیتر از دیگران انقلاب اسلامی را تبیین کرده است. اینکه در گذشته در چه وضعیتی بوده است، امروز چه وضعیتی دارد و در آینده چه وضعیتی خواهد داشت شرح داده شده است. در واقع با این کار، یک قدم در راستای تفصیلیتر کردنِ درک از انقلاب برداشته شده است. در این قسمت از کار سعی شده است چارچوب بحث نیز گفتمان انقلاب قرار بگیرد. جمعبندی دیدگاههای افرادی که راجعبه انقلاب اسلامی سخن گفتهاند و جمعبندی نظرات رهبران اصلی انقلاب دربارهی انقلاب بهصورت تئوری و آموزشی درآمده است تا قابل تدریس و ارائه باشد. در دومین اقدام، نقاط نامتناسب وضعیت فعلی که باید برای دستیابی به آیندهی تعریفشده تغییر یابند، شناسایی شدهاند. همانطور که عرض شد، آن 81 موضوعِ اشارهشده، موضوعات جهتساز در جهتگیری انقلاب تعریف شدهاند. بنابراین تحقق جهتگیری انقلاب در گرو توجه به این موضوعات جهتساز است؛ یعنی بدون تغییر در آن موضوعات، نمیتوانیم آن جهتگیری را محقق کنیم. اگر بخواهم بعضی از این موضوعات را برای مثال بیان کنم، باید به تغییر در نحوهی قانونگذاری فعلی کشور اشاره کنم. تردیدی وجود ندارد که قانون ریل دستگاه اجرایی کشور است، اما موضوع این است که مدل قانونگذاری فعلی متناسب با جهتگیری انقلاب نیست. نحوهی قانونگذاری فعلی کشور متأثر از توسعهی غربی است که بحث دربارهی آن را به فرصتی دیگر موکول میکنم. یکی دیگر از موضوعات قابل تغییر، افزایش قدرت قوهی قضائیه در پیشگیری از جرم است. اگر قوهی قضائیه نتواند مکانیسمهای پیشگیری از جرم را در درون خود تقویت کند، افزایش جرم منجر به اصطکاک اجتماعی میشود. اصطکاک اجتماعی نیز مشارکت در راستای آرمان انقلاب اسلامی را با چالش روبهرو میکند. علیرغم عزم قوهی قضائیهی کشور در پیشگیری از جرم، متأسفانه هنوز این امر محقق نشده است. لذا همهی نیروهای انقلاب باید در به نتیجه رساندن این موضوع کمک کنند. موضوع دیگر، مقابله با آفت ترجمهگرایی در کشور است. اگر پایاننامههایی که در دانشگاهها نوشته میشوند، کتابهایی که در دانشگاهها تدریس میشوند و به بحث گذاشته میشوند، به نظریات وارداتی اکتفا کنند، قطعاً کشور را با چالش مواجه میکنند. خواندن نظرات دیگران و نقد کردن آنها در فرهنگ غنی خودی یا به عبارتی دیگر، کار علمی کردن به معنای واقعی کلمه، مطلوب است، اما باید توجه داشت در این تئوریهای ترجمهای و وارداتی، موقعیت و شرایط کشور ایران در نظر گرفته نشده است. در واقع این تئوریها براساس نظریات کشور صاحب اثر معادلهسازی شدهاند. در نتیجه، نیاز است برای مقابله با آفت ترجمهگرایی نیز پیشنهادی ارائه گردد. بنابراین در دومین اقدام نقشهی راه الگوی پیشرفت اسلامی، 81 موضوعی که در ارتباط مستقیم با آن آیندهی تعریفشده هستند، شناسایی شدند. به زبان ساده، نظامی از موضوعاتی که نخبگان انقلاب اسلامی باید پاسخگوی آنها باشند در نقشهی راه تجمیع شده است. ناگفته نماند که ملاک انتخاب این موضوعات، انقلاب اسلامی بوده است. شاید اگر ملاک توسعهیافتگی بود، موضوعات دیگری مسئلهساز میشدند. حال که ملاک حل مشکلات مردم، تحقق عدالت و احیای نهاد خانواده یا به عبارتی دیگر انقلاب است، موضوعاتی که در این مرحله به آنها پرداخته شد، مسئلهساز خواهند بود. سومین اقدام انجامشده در نقشهی راه، این است که برای تحقق هرکدام از این موضوعات جهتساز، روند تحققی تعریف شده است. روند تحقق موضوعات جهتساز، در قالب نظریهای بخشی تبیین شدهاند. فرض کنید در نقشهی راه برای همین چند مثالی که عرض شد، مثلاً برای مسئلهی پیشگیری از جرم، نظریهی پیشگیری بنیادین اسلامی از جرم مطرح شده است. برای مسئلهی تقنین، مدل تقنین اسلامی پیشنهاد شده است که روح آن مدل تقنین این است که نسبت قانون با امر هدایت باید تمام شود. برای مسئلهی مقابله با آفت ترجمهگرایی، نظریهی بانک سؤالات جهتساز مطرح شده است. در مقابل شیوهی نقد نظری تئوریهای ترجمهای، با ابزار سؤالات جهتساز، سریعتر ذهنیتها و نگرشها نسبت به آسیبهای ترجمهگرایی اصلاح میشود. بنابراین، این سه اقدام که از فرآوردههای نقشهی راه محسوب میشوند، در واقع اصلهای نقشهی راه پیشنهادی برای حفظ جهتگیری انقلاب، مطرحشدهاند که همان الگوی پیشرفت اسلامی محسوب میشوند. کاملاً واضح است که دیدگاه الگوی پیشرفت اسلامی به نتیجه رسیده است؛ یعنی بحث از کلیت خارج شده و به یکسری نظریات بخشی رسیده است. در جمعبندیِ موضوعات جهتساز و مفهوم هدایت نظامات ذهنی و الگوی نظامسازی اسلامی، بحث مفصلی نیز در قالب نظریهپردازی، در حوزهی مبانی نظری و مدل تنظیم الگوی پیشرفت اسلامی مطرح شده است. در واقع، لایهی چهارم فضای نظری بحث است. مثلاً در حوزهی نظری برای نوع نگاه به انسان، هستی، نهادهای اجتماعی، مسئلهی مالکیت و دهها مسئلهی دیگر، تعریف جدید و نویی ارائه شده است مراحل تحقق الگوی پیشرفت اسلامی، سه مرحله هستند. مرحلهی اول، مرحلهی پژوهش الگوی پیشرفت اسلامی است. مرحلهی دوم، مرحلهی پرورش الگوی پیشرفت اسلامی است. مرحلهی سوم، مرحلهی پردازش الگوی پیشرفت اسلامی است. مطابق با آنچه فرمودید، یک مجموعهی فکری حوزوی و مرتبط با دانشگاه، یعنی مجموعهی شما بهمثابهی یک نمونه، با توجه به مسائل انقلاب، اقدام به تدوین الگویی برای پیشرفت کرده است. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا دولتمردان و برنامهریزان کشور به این الزام رسیدهاند که باید براساس الگوهای مجموعههایی که دغدغهی انقلاب اسلامی را دارند، اقدام به برنامهریزی برای کشور کنند؟ مراحل تحقق الگوی پیشرفت اسلامی، سه مرحله هستند. مرحلهی اول، مرحلهی پژوهش الگوی پیشرفت اسلامی است. مرحلهی دوم، مرحلهی پرورش الگوی پیشرفت اسلامی است. مرحلهی سوم، مرحلهی پردازش الگوی پیشرفت اسلامی است. در مرحلهی پردازش الگوی پیشرفت اسلامی، که مرحلهی آخر است، براساس دیدگاه الگوی پیشرفت اسلامی، در کشور تصمیمگیری صورت میگیرد. امروزه چالش اصلی نظام را ضعف در نظام تصمیمگیری و تدبیر کشور میدانیم. نظام تصمیمگیری یا نظام تدبیر کشور، بهشدت متأثر از توسعهی غربی است و این یک چالش جدی است. هدف توسعهی غربی، تحقق شاخصهای هویت اسلامی نیست. انشاءالله وقتی در آینده، الگوی پیشرفت اسلامی به ظرفیت پردازش رسید، نظام تصمیمگیری کشور براساس مفاهیم الگوی پیشرفت اسلامی تصحیح میشود و در راستای جهتگیری انقلاب قرار میگیرد. این آیندهی الگوی پیشرفت است. به نظر شما، با وجود متفکرانی که در جهت رفع مشکلات کشور بر تجویز الگوی توسعهی غربی پافشاری میکنند، این فرایند تصحیح شدن الگوی توسعه با چالش مواجه نمیشود؟ برای مقابله با جریان توسعهگرا، باید مسئلهمحور بود. ما از آنجا که در الگوی پیشرفت اسلامی مسئلهمحور حرکت کردهایم، اصلاً ابایی نداریم که جریان توسعهگرا، اگر میتواند، پاسخی علمی به این مسائل مطرحشده بدهد. در واقع، پیشفرض الگوی پیشرفت اسلامی را تحقق مسائل مطرحشده میدانیم. مسائلی که برای ملت ایران قابل فهم است و جایگاه تثبیتشدهای دارد. عرض بنده این است که با دقت در موضوعات مسئلهساز جامعهی ایران، متوجه خواهید شد که بسیاری از این موضوعات در واقع موضوعات مسئلهسازِ بشر عصر مدرن هستند که پاسخی به آنها داده نشده است. اگر واقعاً دستگاه توسعهگرا در مقام تصمیمگیری، با حفظ مسئله به آن پاسخ میدهد، از دیدگاه جریان انقلابی، هیچ مشکلی وجود ندارد، زیرا برای پیدا کردن راهحل مسائلی که به آن مبتلا هستیم، گفتوگویی شکل میگیرد. برای مثال، فرض کنید آمار طلاق در ایران آرامآرام رو به افزایش است. به نظر میرسد اگر فکری اساسی برای فروپاشی نهاد خانواده نکنیم و تدبیری جدی نیندیشیم، تا چند سال آینده، حدود پنجاه درصد از خانوادههای ایرانی دچار عارضهی طلاق میشوند. این موضوع، مسئلهای است که عقلای قوم به مسئلهساز بودن آن شکی ندارند. بنابراین در حفظ نهاد خانواده، اجماع نسبی وجود دارد. حال اگر دیدگاه توسعهگرا میتواند راهحلی برای این مسئله ارائه دهد، پذیرای آن هستیم. چالشی که در دوران پردازش، با آن مواجه هستیم این است که برای نیروهای انقلاب و جریان انقلاب مسائل موجود واضح است. اگر در فضای تصمیمسازی کشور، ناظر به این مسئله صحبت شود، اصلاً از اساس اختلاف حل خواهد شد، اما اگر قرار است مسئلهای جعلی مطرح شود، طبیعی است که مشکل جدی ایجاد خواهد شد. براین اگر بخواهید بدانید در آیندهی الگوی پیشرفت اسلامی چه اتفاقی میافتد، باید عرض کنم که حول مسائل قطعی انقلاب اسلامی دعوا و مواجههای تحلیلی شکل خواهد گرفت. هر جریانی که بتواند به مسئلهی انقلاب اسلامی، با حفظ مسئله بودن آن، پاسخ دهد، بعداً میتواند تکلیف تصمیمگیری نظام را در آینده نیز مشخص سازد. بنابراین دعوای نرم اصلی در آینده، دعوا در فضای تصمیمگیری کشور است. البته امروز نیز در فضای تصمیمگیری و محاسبات، دعوا وجود دارد، اما به نظر بنده، این دعوا در آینده تشدید خواهد شد. به هر حال، جریان انقلاب معتقد است که فضای تصمیمگیری کشور محاسبات خود را براساس پایهای غلط انجام میدهد. به تعبیر آیتالله امام خامنهای، بهنوعی دچار اغوای محاسباتی شدهایم. به دلیل اینکه فضای تصمیمگیری کشور با دیدگاه الگوی پیشرفت مدیریت نمیشود، محاسبات غلط شکل میگیرند. محور این محاسبات غلط نیز بیتوجهی به شاخصهای هویت اسلامی و در رأس آن، شاخص عدالت است. البته این موضوع مربوط به آینده است. در دوران پژوهش، تکلیف اصلی الگوی پیشرفت اسلامی این است که درک واضحی از این الگو، از مبانی تا نتیجه و کارآمدی آن، ارائه دهد. ما تهیهی نقشهی راه را از اواسط دههی هفتاد شمسی آغاز کردیم و تا پایان سال نود ادامه داشت؛ یعنی حدوداً پانزده سال دوران پژوهش به طول انجامید. در این دوره، بسیاری از نظریات و گرایشهای مختلف راجعبه انقلاب اسلامی بررسی شد. در نهایت، نظریهی پردازش موضوعات جهتساز مطرح شد. بنابراین دوران پژوهش نیز دوران جمعبندی الگوی پیشرفت اسلامی است. برای ارائهی نقشهی راه، برای مجموعهی ما، این دوران سپری شده است. اکثر دوستداران انقلاب اسلامی که افرادی نخبه و فعال هستند، خود را در مرحلهی پژوهش الگوی پیشرفت اسلامی تعریف میکنند. درست است که هیچگاه در روند پژوهش توقف ایجاد نمیشود و میتوان آن را ادامه داد، اما به نظر بنده، دیگر دوران پژوهش به معنای ابهامزدایی از الگوی پیشرفت اسلامی، برای نقشهی راه سپری شده است. بلافاصله بعد از مرحلهی پژوهشِ الگوی پیشرفت اسلامی، نمیتوان وارد مرحلهی پردازش آن شد. حتماً باید دورانی تحت عنوان دوران پرورش الگوی پیشرفت اسلامی طی شود. در دوران پرورش، الگوی پیشرفت اسلامی به دنبال گزارش دادن مباحث خود و جا انداختن این مباحث در جامعهی نخبگان انقلابی خود و گفتمانسازی است. در واقع، ما اکنون در مرحلهی پرورش الگوی پیشرفت اسلامی هستیم. وظیفهی خود میدانیم در صورتی که نخبگان جامعه فرصت کافی داشته باشند، جمعبندیهای قابل دفاع خود را از الگوی پیشرفت به سمع و نظر این عزیزان برسانیم. در این مرحله نیز ممکن است سه اتفاق برای جمعبندیهای صورتگرفته بیفتد. یک، پذیرفته شود. دو، با مشخص شدن نقصهای آن، تکمیل شود. سه، ممکن است از اساس با چالش روبهرو شود و به نقد مبنایی گذاشته شود. در هر صورت، برای هر سه وضعیت آماده هستیم. احساس میکنیم با گمانهای که در نقشهی راه مطرح کردهایم، اگر گفتمان الگوی پیشرفت اسلامی شکل بگیرد، سرعت روند الگوی پیشرفت اسلامی در کشور بیشتر خواهد شد. امروز برداشت بخشی از جریانهای فکری دانشگاهی از انقلاب اسلامی، تبیین انقلاب در راستای مدرنیته است. این جریان، الگویی برای بهبودی ارائه میدهند که در تضاد با الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است. حال در این میان، یکی از چالشهای پیش رو این است که برخی از برنامهریزان کشور، پرورشیافتهی همان جریان فکری هستند. بنابراین بیشتر مبتنی بر الگوی توسعهی غربی برنامهریزی میکنند. پیشنهاد حضرتعالی برای مقابله با این جریان چیست؟ در مرحلهی دولت اسلامی که گام سوم برای تمدنسازی اسلامی است، مشکل اصلی، محاسبات مبتنی بر توسعه است. این نوع محاسبات در جامعهی ایران وجود دارد و تعداد بسیاری از مدیران را نیز قانع کرده است. به نظر بنده، قدرت اقناع جریان توسعهگرا مشکل اصلی نیست، بلکه کلیگوییهای جریان انقلاب راجعبه انقلاب مشکل اصلی است. اگر بتوانیم گفتوگویی درونی در میان نیروهای انقلاب راه بیندازیم که این نیروها تفصیلیتر از انقلاب دفاع کنند یا بتوانند فکر متقن انقلاب را به بخشهای بیشتری ترجمه کنند، به نظر من، در این صورت این مواجهه به نفع ما خواهد بود. در واقع اگر الگوی پیشرفت اسلامی را تفصیلیافتهی فکر انقلاب بدانیم، این مشکل قابل حل خواهد بود. در حال حاضر، نیروهای انقلاب به نحوهی قانونگذاری کشور حساسیت زیادی نشان نمیدهند. شاید حساسیتهای موردی وجود داشته باشد، اما به کلیت قانونگذاری حساسیتی ندارد. این امر موجب میشود تصمیمگیری برای قانونگذاری کشور در اختیار جریان توسعهگرا قرار گیرد. به این ترتیب، آنها آمال خود را به قانون تبدیل میکنند. موضوع جایگاه قانون بسیار واضح است، اما واضحتر از آن، غفلت نیروهای انقلاب از نحوهی قانونگذاری کشور است. برای مثال، نیروهای انقلاب را متمرکز بر حل مسئلهی پیشگیری از جرم نمیبینید. به میزان غفلت نیروهای انقلاب از ورود به این عرصه، جریانهای توسعهگرا وارد این عرصه میشوند و برای پیشگیری از آن، الگو میدهند. با بررسی نظریهی پیشگیری توسعهای، متوجه میشوید که بهراحتی در فقدان نظریهی کارآمد دینی برای حل مسئلهی جرم، این جریان توسعهی کشور را پیشنهاد دادند. در ذهن مسئولان کشور نیز در حال گسترش این فضای نظری هستند. راهحل مواجهه با این چالشی که برای فضای نظام تصمیمگیری وجود دارد، این است که انقلاب را به بخشهای مختلف ترجمه کنیم. در واقع، این معنای الگوی پیشرفت اسلامی است. آیتالله امام خامنهای میفرمایند الگو یعنی نقشهی جامع. اگر برای بخشهای مختلف برنامه و نقشهای نداشته باشید، دچار سردرگمی میشوید. این مشکل اصلی کشور است. این چالش نیز قابل مدیریت است. بسیار ساده عرض کنم، در کل، صحنه را برای طرف مقابل خالی کردهایم. جریانهای توسعهگرا تجربهی زیستهی عینیتیافتهای را بهعنوان الگوی توسعه در اختیار دارند که تمدن غرب همیشه به آن تجربیات استناد میشود. حال آنکه الگوی پیشرفت اسلامی مطرحشده، تجربهی زیستهای ندارد تا با استناد به آن، مردم را با خود همراه کند. لطفاً بفرمایید در اینباره چه باید کرد؟ اگر این تجربهای که تحت عنوان مدرنیته ایجاد شده است، به این وسعتی که آقایان ادعا میکنند بود، امروزه در غرب، جریانهای پسامدرن و نئوکمونیستی تا این حد مطرح نمیشدند. با تبلیغات فراوان و عوامفریبی شاید بتوان غرب را الگوی موفقی نشان داد، اما چالشهای پیش روی غرب، متفکران غربی را در حوزههای اقتصاد، سیاست، فرهنگ و دیگر حوزهها به فکر ارائهی جمعبندی انداخته است. باید مجیزگوییهایی را که راجعبه غرب میشود، در صحنهی واقعی نشان دهیم، زیرا دوستان گزارش ناقصی از غرب ارائه میدهند و در تجربههای خود، بهصورت بسیار جدی گزینش انجام میدهند. فرض کنید وزیر خارجهی فعلی آلمان دربارهی فروپاشی اتحادیهی اروپا کتاب نوشته است. کتاب ایشان هیچوقت در جمهوری اسلامی ترجمه نمیشود. جالب است که نیروهای خودی نیز اقدام به ترجمهی این قبیل کتابها نمیکنند. غربیها که تعمداً دیدگاههای داخلی مخالف غرب را رواج نمیدهد. به هر حال، جریان توسعهگرای ایران از پشت عینک خوشبینی خود، شروع به تحلیل غرب میکند. در فضای علمی کشور، مهم این است که مباحث تأسیسی و نو، پیشینهای داشته باشند که در این صورت، اصلاً مباحث نو و تأسیسی محسوب نمیشوند. کلاً با این استدلال، آقایان نوآوری، نواندیشی و تحول معنایی نخواهند داشت. شاید اگر تجربهی گستردهای در اختیار داشتیم، تفاهم راحتتر ایجاد میشد، اما با نداشتن این تجربه نیز نمیتوان تأثیر نوآوری و گفتوگو را نادیده گرفت. به نظر بنده، مهمتر از این دو موضوع، بازخوانی موفقیتهای فعلی انقلاب اسلامی است که میتواند در این چالش، باعث برتری ما شود. باید اشاره شود که در حال حاضر، در بخشهایی که حتی بهصورت اجمالی و ناقص به نظامسازی اسلامی پرداختهایم، تجربهی قابل تفاهم منطقهای و جهانی به دست آوردهایم. در این مورد، مدل دفاعی-امنیتی ایران را مثال میزنم که علاوه بر اینکه در هشت سال دفاع مقدس پاسخگوی مسائل امنیتی کشور بوده است، امروز نیز در لبنان، سوریه، فلسطین و اخیراً در عراق، مورد استفاده قرار گرفته است. جالب است در موضوعاتی که از تفکر غربی پیروی نکردهایم، کشور پیشرفتهای عجیبی داشته است. وقتی با مدیریت جهادی پیش رفتهایم، پیشرفت کشور قابل توجه بوده است. علیرغم بحثهایی که دربارهی مشکلات جدی ایران میشود، چرا مجموعهی 5+1 حدود ده سال است که مذاکره با ایران را میپذیرد؟ شاید قدرت نظامی ایران در این موضوع دخیل باشد، اما بیش از آن، قدرتِ تفاهم بینالمللی، منطقهای و ملی نظام جمهوری اسلامی ایران مؤثر بوده است. مایل هستم جریان توسعهگرا به سؤالی که مطرح میکنم پاسخ دهد. اگر تفکر انقلاب اسلامی تا این حد ناکارآمد است، چرا مستکبرین جهانی عزم کردهاند این تفکر را کنترل کنند؟ و برای رسیدن به این هدف خود، برنامهریزی میکنند؟ به نظر بنده، اگر به ارجاعات تجربی نیز برای کارآمد بودن یا نبودن مدل تفکر نظامسازی اسلامی نیاز باشد، میتوان با رجوع به تجربهی بعد از انقلاب اسلامی، دغدغهی جریانهای توسعهگرا را نیز رفع کرد. تجربهی جهاد سازندگی در رفع محرومیتها ارجاع مناسبی است. هرچند جهاد سازندگی در تلهی جریان توسعهگرا شهید شد، اما تجربهی آن، قابلیت بازخوانی را دارد. اگر شجاعتی را که در چند مورد برای عبور از دیدگاه توسعهگرا از خود نشان دادهایم، چراغ راه آیندهی خود قرار دهیم، در حوزههای دیگری مثل حوزهی اقتصاد نیز قطعاً وضعیت بهتری خواهیم داشت. همانطور که عرض شد، فضای تصمیمگیری، فضای کاربردی کردنِ تعریف روند است. چالشهایی که مطرح کردید چالشهای دستدوم نیروهای انقلاب هستند. چالش دستاول نیروهای انقلاب این است که داشتن نقشهای جامع را، که در آن انقلاب به بخشهای مختلف ترجمه شود، جدی نگرفته است. با این چالش چه باید کرد؟ باید گفتمان الگوی پیشرفت اسلامی توسعه پیدا کند. در بحث الگوی پیشرفت اسلامی، تفکر تفصیلیافتهی انقلاب به بخشهای مختلف مطرح شده است. به همان میزانی که این توسعه نقد میشود و گفتمان الگوی پیشرفت اسلامی توسعه مییابد، این چالش نیز برطرف میشود. در واقع، بین نیروهای انقلاب باید اجماعی به وجود بیاید. از سه مرحلهی پژوهش، پرورش و پردازش که به آنها اشاره کردید، برای رسیدن به پردازش و اجرایی کردن آن، چه ظرفیتهایی در جامعه وجود دارد؟ به نظر بنده، سؤال نسل رویشیافته در فضای انقلاب اسلامی این است که چگونه باید براساس تفکر اسلامی به این مسائل پاسخ داد؟ این بزرگترین ظرفیتی است که انقلاب در اختیار دارد. در مورد این نسلی که در اختیار داریم، نباید ریسک کنیم. این فقط در ایران نیست. در نقاط مختلف جهان نیز چنین است؛ یعنی نظم موجود دنیا را جمعبندی کردهاند و با علم بر ناکارآمدیهای آن و تغییر بنیادینی که باید ایجاد شود، هنوز پاسخ اثباتی آن را جمعبندی نکردهاند. اینکه چنین سؤالی در ذهن جمعیت کثیری به وجود آمده است، بزرگترین فرصت الگوی پیشرفت است. اگر بخواهم شفافتر صحبت کنم، باید بگویم به نظر بنده، دولت محترم فعلی، توسعهگراترین دولت جمهوری اسلامی است؛ یعنی باسوادترین دولت در تسلط به تفکرات غربی محسوب میشود. اگر اصولگراها با هم اختلاف نداشتند، این پیروزی حداقلی نیز برای جریان توسعهگرا در کشور ایجاد نمیشد. بنده جریان اصولگرایی فعلی کشور را جریانی میدانم که فهم حداقلی از انقلاب دارد؛ یعنی انقلاب را میفهمد، اما بهصورت اجمالی. ریشهی اصلی اختلاف جریان اصولگرا نیز بر سر بحث تفصیلی انقلاب اسلامی است. همهی پتانسیل خود را به کار گرفتند تا دستاوردهای گذشته را سیاه جلوه بدهند. با این حال، نتوانستند نسبت به دورهی اصلاحات تفوق بیشتری به دست بیاورند. به نظر بنده، با اینکه دولت فعلی باسوادترین در فهم توسعهی غربی دولت است، اما پایگاه اجتماعیاش نسبت به همهی دولتهای گذشته ضعیفتر است. انقلاب اسلامی در سالهای حیات خود توانسته است، چه در محیط ملی و چه در محیط بینالمللی، تفاهم گستردهای راجعبه ایدهی اصلی خود ایجاد کند. به هر حال، این ایده اکنون در جمعبندی تفصیلی وجود ندارد. در گزارش اخیر فرانس24 آمده بود که ایران چهارمین دولت علوی را نیز فتح کرد. در فضایی که جریان توسعهگرا احساس میکرد چارهای جز تعامل با نظم موجود جهانی ندارد، یکی از مستعمرات نظام سلطه را ضرب در جبههی مقاومت کردیم. اختلاف بین جی8 منجر شد روسیه از آنها جدا و به ایران نزدیک شود. این نیز یکی از شواهد دیگری است که نشان میدهد حتی در نظم موجود جهانی نیز استحکام کافی وجود ندارد. مجموعهی دلایلی که اشاره شد، علامت سؤال بزرگی را راجعبه نظم موجود جهانی ایجاد کرده است. این بزرگترین ظرفیت است. به نظر بنده، با ضرب کردن فضای الگوی پیشرفت اسلامی در این ظرفیت، میتوانیم از این پیچ تاریخی بهسلامت عبور کنیم. فضای الگوی پیشرفت اسلامی ضرب در این علامت سؤال بزرگ، به این معناست که سؤالاتی را که مدرنیته و توسعه نتوانستهاند پاسخ دهند، الگوی پیشرفت اسلامی پاسخ دهد. این رسالت بزرگ الگوی پیشرفت اسلامی است. با توجه به اینکه فرمودید این دولت باسوادترین دولت در فهم انگارههای توسعهی غربی است، باید مدنظر قرار داد که این دولت همان الگوی توسعه را بهعنوان الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت به جامعه ارائه میکند. پیش از این نیز بسیاری از ناکامیها به پای جمهوری اسلامی نوشته شده است، نه به پای الگوی مبتنی بر توسعه غربی. با این موضوع چه باید کرد؟ همانطور که در ابتدا عرض شد، یکی از خطرات اصلی تهدیدکنندهی جریان انقلاب اسلامی، شعاری برخورد کردن و کلیگویی راجعبه انقلاب است. از آن خطر مهمتر، خطر یکسانانگاری توسعهی غربی با پیشرفت اسلامی است. بنده امسال را سال پرچمهای دروغین الگوی پیشرفت اسلامی میدانم. همانطور که اشاره کردید، تفکر نهادگرایی تحت نام الگوی پیشرفت اسلامی و زیر چتر الگوی پیشرفت اسلامی، در کشور در حال گسترش است. این خطری جدی است. علاوه بر دولت محترم، کسان دیگری نیز دچار یکسانانگاری توسعهی غربی با پیشرفت اسلامی شدهاند. به نظر بنده، همانطور که بحث تفصیلی الگوی پیشرفت اسلامی مشکل کلیگویی و از دست رفتن ظرفیتها را برطرف میکند، با دیدگاه یکسانانگاری نیز مقابله میکند. دیدگاه توسعهگرا وقتی موفق میشود که روکش الگوی پیشرفت اسلامی را بر سر تفکرات توسعه بکشد، در حالی که الگوی پیشرفت اسلامی بهصورت تفصیلیافته و گسترده مطرح نشده باشد. بهطور خلاصه، الگوی پیشرفت اسلامی جریانی فکری است که بتواند جواب مسائل مختلف جامعه را بدهد. با این کار، تفاوتها آشکار میشوند. بنابراین یکسانانگاری محصول بعدیِ کلیگویی دربارهی الگوی پیشرفت اسلامی است. در پایان، اشاره میکنم اگر دوستان همت کنند و مقداری فضای بحث راجعبه الگوی پیشرفت اسلامی را گسترش بدهند، مرحلهی دولتسازی اسلامی که اکنون در آن قرار داریم، تقریباً حدود بیست سال آینده، به سرانجام خواهد رسید. از برخی دوستان که نسبت به الگوی پیشرفت اسلامی در حال قعود هستند، تقاضا میکنم بعد از گذشت هشت سال از مطرح شدن الگوی پیشرفت اسلامی توسط آیتالله امام خامنهای، حداقل گفتمانسازی در اینباره را بپذیرند. انتهای متن/
94/07/14 - 00:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]
صفحات پیشنهادی
اولین فرماندار دولت تدبیر و امید در آذربایجان غربی برکنار شد
پایگاه خبری- تحلیلی زریان هفت ماه بعد از جنجالی که در خصوص سخنان مهدی قهرمانی فرماندار تکاب در یک جلسه ایجاد شد این فرماندار عزل و با حضور استاندار آذربایجان غربی سرپرست این فرمانداری منصوب شد به گزارش خبرنگار زریان روز دوشنبه 6 مهرماه با حضور قربانعلی سعادتاستاندار آذربایدولت و مجلس توجه ویژه ای به توسعه روستاها دارند
به گزارش ایرنا حمیدرضا حاجوی روز چهارشنبه در حاشیه بازدید از طرح های عمرانی شهرستان جیرفت در جمع خبرنگاران افزود یکی از اهداف سفر به جنوب استان کرمان بازدید از طرح های مهم در این منطقه است وی بیان کرد طبق سال های گذشته وزارت کشور و سازمان شهرداری ها و دهیاری … به گزارش ایرنا حدر توسعه مترو از برنامه عقب هستیم
عصر خودرو عضو شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه بخشی از منابع مترو از طریق فایناس تامین و راه آن هم عموما به چین ختم می شود گفت در این سال ها به ناچار خیلی چین زده شده ایم به گزارش پایگاه خبری عصرخودرو به نقل از فارس احمد مسجد جامعی امروز در جلسه غیرعلنی شورای شهر پس ازمازندران نیازمند تدبیر دولت برای توسعه فعالیتهای قرآنی
دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۱۶ مدیر کل اوقاف و امور خیریه مازندران گفت با توجه به اینکه رئیسجمهور یک شخصیت روحانی است انتظار داریم موضوع توسعه و ارتقای فرهنگی و قرآنی و ترویج شعائر اسلامی در اولویت برنامههای دولت امید و تدبیر باشد حجتالاسلام ستار علیزاده در گفتوگو با خبرگزاری دبانک ها، ابزار توسعه در اختیار دولت هستند
اقتصاددان هاشمی مدیر عامل سابق بانک صادرات در خصوص بدهی دولت به بانک ها اظهار داشت در تمام دنیا این موضوع متداول است زیرا بانک ها ابزار توسعه در اختیار دولت هستند و برنامه اقتصادی که دولت در پیش دارد را از طریق تامین مالی بخش خصوص یاری می دهند به گزارش اقتصاددان دکتر سید بهاااستاندار آذربایجان غربی خبر داد تخصیص اعتبار برای توسعه بارگاه شمس تبریزی
استاندار آذربایجان غربی خبر دادتخصیص اعتبار برای توسعه بارگاه شمس تبریزیاستاندار آذربایجان غربی از تخصیص اعتبار برای توسعه بارگاه شمس تبریزی خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از خوی قربانعلی سعادت عصر امروز در همایش گرامیداشت نام و یاد شمس تبریزی که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلاعضو کمیسیون برنامهوبودجه مجلس تأکید کرد لزوم حمایت مالی دولت از بخش ریلی کشور/ توسعه قطار حومهای اولوی
عضو کمیسیون برنامهوبودجه مجلس تأکید کردلزوم حمایت مالی دولت از بخش ریلی کشور توسعه قطار حومهای اولویت اصلی راهآهن باشدعضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفت توجه به توسعه قطارهای حومهای در مناطق مختلف کشور تراکم جمعیت را در کلان شهرها موجب نخواهد شد بنابراینحسینی: بدنبال توسعه و گسترش ورزش استان قم هستیم
حسینی بدنبال توسعه و گسترش ورزش استان قم هستیم سرپرست تیم های تکواندو باشگاه یاسین پیشرو قم گفت از بدو تاسیس این باشگاه توسعه ورزش کشور بخصوص رشد و تعالی ورزش استان قم و حضور در لیگ های حرفه ای مد نظر بوده است که این امر توسط این باشگاه در حال پیگیری است سید حسین زینال حسینی سدنبال شناسایی درآمد واقعی مردم هستیم/ بدهکاری دولت هم «بد» نیست
طیب نیا اعلام کرد دنبال شناسایی درآمد واقعی مردم هستیم بدهکاری دولت هم بد نیست شناسهٔ خبر 2928590 - چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳ ۳۱ اقتصاد > اقتصاد ایران وزیر اقتصاد با بیان اینکه برآوردی از میزان بدهی های دولت وجود ندارد گفت اینکه دولتی بدهکار باشد بد نیست نداشتن بدهی نشمدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی تاکید کرد توسعه فرهنگ تحقیق و پژوهش از اولویتهای اصلی آموزش و پرورش آذربا
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی تاکید کردتوسعه فرهنگ تحقیق و پژوهش از اولویتهای اصلی آموزش و پرورش آذربایجان غربیمدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی توسعه فرهنگ تحقیق و پژوهش را از اولویتهای اصلی آموزش و پرورش آذربایجان غربی عنوان کرد و گفت توسعه فرهنگ تحقیق و پژوهش امسال-
گوناگون
پربازدیدترینها