واضح آرشیو وب فارسی:الف: هزينه ـ فايده برجام
محمد كاظم انبارلويي، 13 مهر 94
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۴۲
برجام را چه موافقتنامه، چه قرارداد، چه مقاولهنامه و چه عهدنامه بدانيم، متضمن هزينههايي بر دولت و ملت است. چه رئيس جمهور بگويد من امضا نكردهام و چه مجلس آن را حوالت به شوراي امنيت ملي بدهد، بايد در يك جايي هزينه آن احصاء و درآمد آن تقويم شود.وزير خزانهداري آمريكا متولي تحريمهاي اقتصادي سايه به سايه تيم مذاكرهكننده در متن گفتگوها حضور داشت. اما در تيم مذاكره كننده ما چه قبل از مذاكرات، چه در حين مذاكرات و چه بعد از مذاكرات، نشاني از يك مرجع صلاحيتدار مالي براي ارزيابي و بررسي محاسبات هزينه و فايده مذاكرات ديده نشد!آيا سازمانهاي نظارتي، خزانهداري كل، وزارت اقتصاد و دارايي و بانك مركزي مخاطب اين سئوال نيستند كه چه هزينهاي كرديم و چه فايدهاي برديم؟ مجموعه نقدهايي كه از ابتدا تاكنون بر «برجام» شد، ناظر به ارزيابيهاي سياسي، حقوقي، نظامي، امنيتي و... بوده است. اما هيچ ارزيابي از اين زاويه نشده است كه برجام چه خسارات و هزينههاي مالي داشته است و اگر درآمدي هم از اين رهگذر به دست ميآيد چه تناسبي با هزينهها ممكن است داشته باشد؟دولت خَلقاً و خُلقاً يك حيات ۴ ساله دارد. براي هر سال مالي آن در بودجه تصميمگيري ميكند، آيا براي ۸ يا ۱۰ يا ۲۰ يا ۲۵ ساله كه حتي فراتر از مهلت زماني سند چشمانداز است ميتواند تعهد مالي بدهد؟دولت و ملت ايران طي دو دهه اخير ميلياردها دلار و ميلياردها ريال هزينه تاسيسات هستهاي كرده است. توافقنامه وين چه بر سر اين هزينهها آورده است؟ ۵ شركت تابعه سازمان انرژي هستهاي ميلياردها دلار از بودجه عمومي هزينه كردهاند. با اين توافق هزينه استهلاك دارائيها در مجتمعهاي عظيم آب سنگين اراك، فوردو، نطنز، تهران و اصفهان و كاهش ماليت و سرمايهگذاري انجام شده در آنها چه ميشود؟آيا در نهادهاي نظارتي مربوط، قيمت ۲۰۰ كيلوگرم اورانيوم غنيسازي شده ۲۰ درصد و ۹۷۰۰ كيلوگرم اورانيوم ۵ درصد تقويم شده است؟ ۱۴ هزار سانتريفيوژي كه بايد اوراق كنيم و كنار بگذاريم چه قيمتي دارد؟ دانشمنداني كه در اين تاسيسات خرج علماندوزي آنان شده كه تا ۲۰ سال بايد بيكار شوند چه هزينهاي روي دست آموزش عالي ما خواهد گذاشت؟آيا نهادهاي مجري و ناظر برجام ميدانند قيمت تمام شده هر ميليگرم اورانيوم ۲۰ درصد غني شده براي ما بدون احتساب محروميت جامعه علمي كشور از فقدان حضور ۴ شهيد هستهاي، حدود ۹۰۰ دلار است و اكسيد كردن آن ضرري معادل ۱۸ ميليارد دلار به بيتالمال وارد ميكند؟ آيا هزينه فرصت از دست رفته توقف و تعطيلي تحقيقات علمي و پژوهشهاي كاربردي و سرخوردگي نيروهاي تربيت شده و دانشمندان اين رشته تا حداقل ۱۰ سال آينده برآورد شده است. آيا تخريب زيرساختهاي اراك و بار مالي باز طراحي آن پيشبيني شده چه ضرر و زياني بر روي دستان صاحبان واقعي بيت المال ميگذارد؟مسئولين بانك مركزي و اقتصاد و دارايي در آخرين اظهارنظر خود ميگويند با توافق برجام، حدود ۶ ميليارد دلار از پولهاي بلوكه شده، گير ما ميآيد.آيا تحميل اين هزينههاي نجومي خسارتبار ناشي از توافق بر ذمه اين دولت و ۶ دولت آتي ارزش آن را دارد كه علاوه بر ضرر و زيان مالي آسيبهاي امنيتي، سياسي، دفاعي و... و از همه مهمتر خطر نفوذ را هم پذيرا باشيم؟در ايام تحريمها مسئولين اقتصادي و سياسي ما هر از چندي در فضاي قيمتهاي نفت عطسه ميكردند. قيمت نفت آنقدر بالا رفت تا به رقم ۱۴۰ دلار در بشكه رسيد. در طي دو سال گذشته هر سرفه ما در برجام ۱۰ دلار قيمت نفت را كاهش داد تا اينكه به رقم زير ۵۰ دلار رسيده است، آيا آن عطسهها به اين سرفهها ترجيح نداشت؟ اكنون چهار وزير دولت يازدهم به رئيس جمهور نامه نوشتند و اعلام كردند اگر اقدامي صورت نگيرد، ركود به بحران تبديل ميشود. برخي فكر ميكردند كه با توافق برجام در حوزه اقتصادي فتح الفتوح صورت ميگيرد. رئيس جمهور در شهريور سال گذشته خبر خروج از ركود داد. اما الآن چهار وزير او ميگويند از ركود خارج نشديم هيچ، بلكه در حال ورود به «بحران» هستيم!كشور ما در اوج تحريمها نه دچار بحران بود نه ركود، ذخاير طلا و ارز كشور هر روز افزايش مييافت. كاهش فروش نفت از ۵/۲ ميليون بشكه به يك ميليون بشكه را رشد منفي تفسير و ترجمه كردند در حاليكه نوعي پسانداز مواد خام در مخزن بود و در عين حال هيچ اثري از اين رشد منفي در بودجه كشور ديده نشد، چون اتكاي بودجه به نفت مشخص بود. كشور با ۱۵ ميليارد دلار درآمد نفتي به بهترين نحو اداره ميشود. اين امتحان را دولت نهم در طول برنامه پنجساله چهارم در جدول شماره ۸ برنامه داده بود.يك جريان نفوذي در حوزه اقتصاد كشور چه در بخش خصوصي و چه بخش دولتي با دستكاري واقعيتهاي اقتصادي با ارايه تفسيرهاي غلط ميخواهد روي سياست داخلي و خارجي اثرگذاري كند. اين جريان با همگرايي با اجانب با اهرمهايي كه در دست دارند ميخواهد محاسبه هزينه ـ فايده كردن مبارزه با استكبار جهاني را دستكاري كند. آنجا كه بايد اين محاسبات را ديد، عدد و رقم آن را پنهان ميكنند و اجازه نميدهند مورد ارزيابي قرار گيرد. آنجا كه بخاطر آرمانها بايد پاي هر هزينهاي ايستاد، آن را به غلط به رخ ميكشند تا بتوانند خدشهاي به شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل وارد سازند. اين معنا و مفهومي جز موذيگري سياسي ندارد. (۱)نطق اوباما در سازمان ملل خطاب به دولت ايران كه شعار مرگ بر آمريكا، اشتغال و امنيت نميآورد و پژواك آن در نهادهاي تصميمگير داخلي محصول اين بده و بستان اطلاعاتي در حوزه اقتصاد، با بيگانگان است. خداوند در قرآن به ما امر كرده با ظلم و ستم مبارزه كنيم. هزينه آن را هم تضمين كرده است. در اين شك نكنيم هرجا با اقتدار و شجاعت در برابر آمريكا و استبداد جهاني ايستاديم، فايده برديم. هرجا كوتاه آمديم، هزينه كرديم. اين هزينه حد يقف ندارد، آينده اين واقعيت را آشكارتر نشان خواهد داد.پينوشت:۱- رد اين جريان را ميشود در تيتر برخي از روزنامههاي دوم خردادي گرفت. اين جريان با اتاق فتنه سبز در لندن، پاريس و واشنگتن ارتباط دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]