واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: هاشم یکه زارع، نکته اساسی را فراموش کرده و آن اینکه ایران برای داشتن صنعت «خودروسازی» نیازمند رفع سوء مدیریت در این صنعت است. اینکه مصیبت بزرگ صنعت خودرو مدیرانی هستند که توان، دانش و اراده لازم برای ایجاد تحول و بهره برداری از شرایط مساعد اقتصادی را ندارند؛ اما هیچ کس تا کنون به این موضوع اعتراف نکرده است.به تدریج و در پی فشارهای اقتصادی بار شده بر تولید کنندگان خودروی داخلی کشور، شاهد آن هستیم که مدیران و مسئولان متولی این صنعت در کشور در مقابل خواست و اراده مشتریان و مصرف کنندگان در حال عقب نشینی هستند و هرچند تا کنون نشانه هایی از بهبود کیفیت و تولید خودرو در عمل خبری نیست، اعترافات و قول های مسئولان دولتی و متولیان صنعت خودرو، نشان از آن دارد که اراده جمعی مشتریان و مصرف کنندگان بعد از سال ها در حال تحمیل بر خودروسازان است. به گزارش «تابناک»، پس از آن که شیوه های قدیمی و ترفندهای همیشگی متولیان صنعت خودرو در کشور برای منکوب کردن خواست مشتریان با ابزارهایی نظیر اتهام به حمایت از وارد کنندگان و به کار بردن الفاظ و القاب بی سابقه ای همچون خائن به تولید ملی و ضد انقلاب نتوانست اراده جمعی و یکپارچگی مشتریان را برای پیگیری آنچه برای سالها و دهه ها در صنعت خودرو از آن محروم بوده اند، متزلزل سازد، شاهد آنیم که به تدریج اعترافات سنگین و وعده ها و قول های مدیران صنعت خودرو و مسئولان دولتی برای بهبود اوضاع تولید ملی در این صنعت در سطح وسیع منتشر می شود. طی حدود دو ماه گذشته و از زمان اوج گیری حرکت هماهنگ مردمی در راستای تحریم محصولات بی کیفیت و گران خودرویی تولید داخل و ضرر و زیان شرکت های مونتاژ کننده خودرو، آنچه بیش از همه آزار دهنده می نمود، نگاه های از بالا به پایین و تحقیر کننده مسئولان رده بالا به حرکت مردمی و تلاش برای نادیده گرفتن و تمسخر و تهدید این حرکت بود. اما حفظ یکپارچگی مردمی در کنار حمایت های رسانه ای و به ویژه حمایت چهره های مذهبی و کارشناسان از این حرکت و خواست ملی منجر به آن شده تا به تدریج مسئولان دولت و مدیران خودروسازی از مواضع خود کوتاه آمده و با قبول شکست ها و سوء مدیریت های چند دهه ای خود در این صنعت زبان به اعتراف گشوده و وعده و وعید هایی برای بهبود اوضاع اسفناک خودروسازی در کشور بدهند. در این میان دو نکته حائز اهمیت است؛ نخست اینکه بدون هیچ تردیدی کوتاه آمدن مدیران صنعت خودرو ناشی از ضرر و زیان های اقتصادی در پی عمیق تر شدن رکود بازار خودرو در داخل در پی حرکت هماهنگ مردمی است و نه از سر احساس یک ضرورت جدی برای تحول در صنعت خودروسازی در کشور و چه بسا اگر این حرکت مردمی شکل نمیگرفت، تا سال ها شاهد این تغییر موضع در مسئولان دولت و مدیران خودروساز نبودیم. نکته دیگر آنکه تمام وعده و وعید ها و قول های مدیران صنعت خودرو در طی این مدت، همه و همه در حد کلام و حرف باقی مانده و تنها آنچه در این میان عملی شده تلاش های این مدیران برای شکستن رکود بازار خودرو با استفاده از ابزارهایی نظیر تسهیلات و شرایط ویژه فروش خودرو به مشتریان است که طبعا نتوانسته گره ای از رکود بازار این صنعت باز کند، زیرا اساسا مشکل مشتریان با کیفیت و قیمت نهایی این محصولات است و نه شرایط فروش آنها. در همین راستاست که اعتراف سنگین هاشم یکه زارع، مدیر عامل ایران خودرو معنا می یابد؛ اعترافی که هرچند چندان توجهی به آن نشده است، در نوع خود یک اعتراف بزرگ است پرده از حقایق بیشماری بر میدارد که تا کنون مدیران و مسئولان خودرویی و دولت چشم خود را بر روی آن بسته بودند. هاشم یکه زارع به تازگی اعلام کرده است: ما به عنوان تولید کننده مسئول هستیم، خودرویی با کیفیت نزدیک به سطح جهانی محصول عرضه کنیم، اما این هدف نیازمند زمان است. وی بخش مهمی از کیفیت پایین خودروها را مربوط به بی کیفیت بودن قطعات تولیدی و ناشی از عمل قطعه سازان دانسته، ولی در یک جمله معنادار اشاره کرده: با توجه به وجود نیروی انسانی متخصص و فناوری های سطح بالا در مرکز توسعه محصولات، همه زیرساخت ها و زمینه های لازم برای خودروساز شدن را داریم. این جمله تنها یک معنی دارد. اینکه تا کنون صنعتی به نام صنعت خودرو در کشور به معنای واقعی کلمه وجود نداشته و هیچ یک از تولید کنندگان خودرو در کشور ما به عنوان «خودروساز» شناخته نمی شدند؛ اعترافی بزرگ که نیاز به واکاوی بیش از حد آن نیست، زیرا به همین کوتاهی به خوبی بیان می کند که طی حدود نیم قرن گذشته که صنعت خودرو به شکل یک صنعت مادر در کشور شکل گرفته، چه مسیری را تا به اینجا طی کرده و چه بر سر این صنعت آمده است. البته این موضوع، چندان جدید هم نیست و طبعا افکار عمومی و کارشناسان بهتر از هر کسی می دانند که تولید کنندگان خودرو در ایران به معنی واقعی کلمه خودروساز تلقی نمی شوند؛ اما آنچه در بیانات هاشم یکه زارع اهمیت دارد، اعتراف به این موضوع از زبان مدیر عامل یک شرکت تولید کننده خودرو است؛ موضوعی که نشان از فشار بی امان رکود بر بازار خودرو و تلاش برای رهایی از این موضوع به هر طریق ممکن دارد. اما یک پرسش اساسی در این بین وجود دارد که به نظر می رسد هم دولت – به عنوان سهام دار اصلی صنعت خودرو – و هم مدیران خودرو ساز باید به آن پاسخ دهند و آن اینکه: آیا طی دهه های گذشته هیچ کس به این نتیجه نرسیده بود که صنعت خودروی ایران به عنوان یک صنعت کامل و بالغ فعالیت نمی کند؟ آیا پیش از این کسی نبود که متوجه این نکته باشد که ایران «خودروسازی» به معنی واقعی کلمه ندارد و تنها فشار اراده مردمی و رکود بود که باید منجر به این نتیجه گیری و اعتراف به این موضوع میشد؟ هاشم یکه زارع گفته است برای رسیدن به کیفیت و استاندارد جهانی، صنعت خودرو نیازمند زمان است؟ آیا نیم قرن و در خوشبینانه ترین حالت بیش از دو دهه فعالیت در این صنعت زمان کمی است تا بتوان به استانداردهای جهانی رسید؟ و بعد از این واقعا تولید کنندگان خودرو چقدر زمان می خواهند؟ یک سال، پنج سال، یک دهه یا یک قرن دیگر؟ مشکل اصلی صنعت خودرو در کشور نه واردات است و نه قطعه ساز و نه تکنولوژی و نه نیروی کار ماهر. تمامی نیازها و ضروریات و مواد لازم برای تبدیل شدن ایران به یک قطب برتر در صنعت خودروسازی موجود است و علاوه بر آن حمایت های دولتی هم در همه این سالها بوده است. آنچه صنعت خودروی ایران از اساس از آن محروم است، مدیریت توانمند و لایق و شایسته برای تحول در صنعت خودرو است. مدیریتی که طی همه این سالها نتوانسته از بهترین شرایط موجود و برترین حمایت های ممکن همچون تسهیلات هزاران میلیاردی و نظام تعرفه ای کم نظیر استفاده لازم را ببرد. هاشم یکه زارع یک نکته اساسی را فراموش کرده و آن اینکه ایران برای داشتن صنعت «خودروسازی» نیازمند رفع سوء مدیریت در این صنعت است. اینکه مصیبت بزرگ صنعت خودرو مدیرانی هستند که توان، دانش و اراده لازم برای ایجاد تحول و بهره برداری از شرایط مساعد اقتصادی را ندارند؛ اما هیچ کس تا کنون به این موضوع اعتراف نکرده است. آنچه یکه زارع و همه مدیران دولتی و خودرویی باید به آن اعتراف کنند این موضوع است. اینکه صنعت خودرو اکنون توسط مدیران لایق و شایسته اداره نمیشود بلکه توسط افرادی در حال چرخش است که تنها و تنها به سود و فروش خود فکر میکنند و حتی در بحرانی ترین شرایط، به جای ایجاد تغییر و تحولات ساختاری، به دنبال راه کارهایی نظیر فروش اقساطی و با شرایط ویژه هستند تا سود و درآمد خود را تداوم بخشند. هاشم یکه زارع و سایر مدیران عامل و رده بالا در صنعت خودرو و حتی وزیر صنعت و مدیران دولتی فراموش کرده اند – یا اساسا متوجه نشده اند – که مشکل صنعت خودرو با خود ایشان است. ایشان فراموش کرده اند که اگر صنعت خودروی ایران با مدیران شایسته و لایقی اداره شود که بتواند بازارهای جهانی را در اختیار بگیرد، حتی تعرفه واردات 1000 درصدی که برخی نمایندگان مجلس به دنبال آن هستند نیز برای هیچ کس مشکلی ایجاد نمی کند. این اعترافات در نتیجه یک نکته دیگر را نیز عیان می کند. این نکته که مدیران خودرویی و دولتی سوراخ دعا را گم کرده اند و نمی دانند مشکل اصلی صنعت خودرو از کجاست. حال پرسش این است که مدیران خودرویی چقدر زمان لازم دارند تا به سطحی از استاندارد برسند که این موضوع را درک کنند؟
یکشنبه ، ۱۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]