واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: زنداني كردن همسر در كمپ، براي اعلام گذشت از مهريه
مرد ميانسال وقتي متوجه شد همسرش مهريه هزار سكهاي خود را به اجرا گذاشته، سناريوي ربودن او را طراحي و اجرا كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل همسر اين مرد وارد اداره پليس تهران شد و براي مأموران شرح داد كه شوهرش چگونه با اجير كردن سه آدمربا قصد داشته او را مجبور به بخشش مهريهاش كند. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من زن تحصيلكردهاي هستم و مدرك كارشناسي ارشد جامعه شناسي از يك دانشگاه معتبر دارم. چند سال قبل با مهريه هزار سكه طلا با شوهرم كه پيمان نام دارد، ازدواج كردم. اوايل زندگي خوبي داشتيم و حاصل زندگي ما دو پسر بود تا اينكه از دو سال قبل با شوهرم اختلاف پيدا كردم. او مرد بداخلاقي بود و همين موضوع باعث اختلاف ما شد. در چنين شرايطي من براي تنبيه او مهريه هزار سكهاي خود را به اجرا گذاشتم و با حكم قضايي قطعهاي زمين و خانهاي كه متعلق به شوهرم بود به من انتقال داده شد. پس از اين، اختلافات ما بيشتر شد به طوري كه هر كدام زندگي جداگانهاي انتخاب كرديم. پس از آن هم راهي دادگاه شدم و درخواست طلاق دادم البته هنوز موفق به طلاق نشدهام.
درباره آدمربايي
وي ادامه داد: شامگاه پنجشنبه، اول مردادماه بود كه از محل كارم كه حوالي خيابان 123 تهرانپارس است، خارج شدم تا به خانهام بروم. پس از طي مسافتي، يك خودروي پرايد نوك مدادي كنارم توقف كرد. به جز راننده كه مردي جوان بود، يك زن در صندلي شاگرد و زن ديگري در صندلي عقب نشسته بود. آن زن براي پرسيدن آدرس از خودرو پياده شد. در حالي كه داشتم به او آدرس ميدادم، زن ديگري از داخل خودرو پياده شد و دو نفري مرا به زور به داخل پرايد كشاندند. آنها وقتي با مقاومت من روبهرو شدند روسريام را به دور گردنم انداختند و به شدت كشيدند به طوري كه احساس خفگي كردم. من با داد و فرياد درخواست كمك كردم اما خيابان خلوت بود و خودرو هم به سرعت حركت كرد. دو زن غريبه به شدت مرا كتك زدند و تهديد كردند داد و فرياد نكنم و گرنه بيشتر مرا كتك ميزنند. به هر حال چارهاي نداشتم و تسليم آنها شدم. آدمربايان گفتند كه من معتاد به مواد مخدر هستم و از طرف شوهرم اجير شدهاند تا مرا به يك كمپ ترك اعتياد ببرند.
داخل كمپ چه گذشت؟
شاكي ادامه داد: هر چقدر به آنها گفتم كه با شوهرم اختلاف دارم و او دروغ ميگويد، فايدهاي نداشت و آنها مرا به كمپي حوالي شهر ري بردند. آنجا شوهرم به آنها اضافه شد. او كاغذي جلوي من گذاشت و خواست آن را امضا كنم اما به درخواستش عمل نكردم. در آن سند نوشته شده بود من مبلغ 400 ميليون تومان به شوهرم بدهكارم. آدمربايان تهديد كردند چنانچه اين كاغذ را امضا نكنم مرا چند ماه در اين كمپ زنداني ميكنند اما من با تهديدهاي آنها زير بار نرفتم و آنها مرا تحويل كمپ دادند.
وضعيت اسفبار كمپ
شاكي درباره وضعيت كمپ گفت: به مدير كمپ گفتم كه معتاد نيستم و ماجرا را شرح دادم اما او هم باور نكرد. وقتي اصرار من را ديد از من آزمايش اعتياد گرفتند. دو روز من را در بدترين شرايط در اين كمپ نگه داشتند و شكنجه دادند تا اينكه جواب آزمايش نشان داد من معتاد به مواد مخدر نيستم. بعد از آن بود كه مسئول كمپ مرا تحويل شوهرم داد. شوهرم اين بار مرا همراه مرد غريبهاي كه مدعي بود مأمور است، به كمپي در شرق تهران منتقل كرد. آنها مرا تحويل كمپ دوم دادند. من به آنها هم گفتم كه معتاد نيستم و بار ديگر ماجرا را شرح دادم. مسئول اين كمپ هم از من آزمايش گرفت كه اين آزمايش هم نشان داد من اعتياد ندارم.
رهايي از كمپ
زن ميانسال درباره نجاتش از كمپ گفت: وقتي آنها مطمئن شدند اعتياد ندارم، يكي از كاركنان به من اجازه داد با خانوادهام تماس بگيرم. ساعت سه نيمه شب بود كه من با برادرم تماس گرفتم و ماجرا را شرح دادم. او هم صبح روز بعد به كمپ آمد و مرا بيرون آورد. وي در پايان گفت: در اين سه روز كه در كمپ بودم خيلي اذيت شدم و از نزديك شاهد شكنجه بعضي افراد بودم كه به عنوان معتاد به كمپ آورده شده بودند.
ادامه تحقيقات به دستور بازپرس ايلخاني
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي ايلخاني، بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي پايتخت براي تحقيقات بيشتر در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. بررسيهاي پليسي نشان داد شاكي از مدتها قبل با شوهرش اختلاف داشته و از هم جدا زندگي ميكنند. همچنين مشخص شد وي در شب حادثه به كمپي در حوالي شهر ري منتقل شده است. مدير كمپ گفت: دو زن و مردي كه ادعا ميكرد شوهر شاكي است اين زن را به كمپ آوردند. شوهرش مدعي بود كه او معتاد است اما وقتي آزمايش گرفتيم مشخص شد او اعتياد ندارد و بعد هم او را دوباره تحويل شوهرش داديم.
تحقيقات درباره اين حادثه از سوي پليس ادامه دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]