تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816190513




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرش قرمز برای قربانیان منا


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۶




1443861114185_Mehdi Ghasemi-2.jpg

صدای ضجه‌هایش گوش فرودگاه را پر کرده بود، پاره تنش را از قربانگاه منا با پروازی آسمانی راهی خانه ابدی کرد، تک و تنها به دیار بازگشت و حالا غریبانه‌هایش جان فلک را به لرزه انداخته است... پلک‌هایش از هم باز نمی‌شود و دیگر اشکی برای ریختن ندارد بس که گریه کرده است؛ روز وداع را خوب به یاد دارد، صحنه‌ها جلوی چشمانش رژه می‌روند و گرمی آخرین نگاه یار دلش را می‌سوزاند، ناله‌ای از جان برمی‌کشد، خاطره‌هایش را قاب کرده و بر دل می‌کوبد تا همراه تنهایی‌هایش باشد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، 10 روز از فاجعه منا و قربانی شدن جان ده‌ها حاجی گذشت؛ سپیدپوشانی که با هزار امید شب را به طلوع صبح رساندند و در راه جمرات، آسمانی شدند. 464 حاجی ایرانی در قربانگاه منا پرکشیدند، ده‌ها تن هم با سر و تن زخمی و سایرین هم با زخمی بر دل به کشور بازخواهند گشت؛ یکی در غم از دست دادن عزیز و دیگری هم در همدردی با غم هم‌نوع. پس از کش و قوس‌های فراوان و کارشکنی‌ سعودی‌ها برای انتقال جانباختگان این فاجعه بزرگ به کشور، سرانجام با تدابیر مقام معظم رهبری و دیپلماسی سلامت، پیکر 104 تن از حجاج امروز طی مراسمی در میان گل و فرش قرمز، به کشور بازگشت. شاید دو فرودگاه بزرگ کشور تا کنون چنین صحنه‌هایی را ثبت نکرده باشند؛ فضایی سنگین که نفس آدم را بند می‌آورد. صورت‌های غم‌گرفته و لباس‌های مشکی با گل‌هایی که به بغل کشیده شده‌اند، همخوانی ندارند، اما به زور هم که شده سرپا ایستاده‌اند و آن سوی میله‌ها انتظار مسافران‌شان را می‌کشدند؛ مسافرانی دو یا چند نفری رفته‌اند و اکنون یا تک نفره‌ آمده‌اند یا تعدادی از عزیزان‌شان را از دست داده‌اند. غم‌بارتر آنکه اغلب این مسافران هم زنانی هستند که از دست دادن شوهران‌شان را به سوگ نشسته‌اند. اولین نفر حاج خانمی مسن است؛ پا به سالن انتظار که می‌گذارد، می‌زند زیر گریه و دست به آسمان برده و با نام بردن پیاپی از حضرت زینب (س) می‌گوید که شوهرم را گذاشتم و آمدم، به پسرهایم چه بگویم؟ جواب بچه‌هایم را چه بدهم؟ خدایا به تو پناه می‌برم... راه را به رویمان بستند، جنازه بود که روی جنازه افتاده بود...هوا برای نفس کشیدن نبود... آب می‌رساندند نصف جمعیت زنده می‌ماندند و در آخر هم ساک کوچکش را روی دوشش انداخت و به طرف درب خروجی حرکت کرد. دیگری حاج خانمی است که از آخرین ملاقاتش با همسرش می‌گوید: آخرین بار از دور دیدمش، نزدیکی چادر بود و عازم جمرات، یکدفعه دلم برایش تنگ شد، نزدیک رفتم و گفتم صبحانه خورده‌ای، گفت خورده‌ام، خندیدم و خداحافظی کردم.... حاج خانمی دیگر هم با گریه می‌گوید اسامی کشته‌ها را که اعلام کردند، اولین نفر اسم همسر من بود... دنیا روی سرم خراب شد.... و اما این حاج آقا هم از غم از دست دادن دو برادرش می‌گوید و نمی‌دانیم بابت کدامیک به وی تسلیت بگوییم. او هم در بعد از شرح روز فاجعه، می‌گوید که تعداد زیادی زیر دست و پا مانده بودند و دو برادرم را از دست دادم... یکی از برادرانم را امروز به کشور آوردند و یکی هم هنوز مفقود است... دیگری هم می‌گوید: من هم زیر دست و پا مانده بودم اما چون لاغر بودم، توانستم خودم را از زیر دست و پا بیرون بکشم و به کاروان برسانم... در آخر هم حاجیه خانمی کهنسال به تنهایی فرودگاه امام خمینی را ترک می‌کند و با بغض می‌گوید: فرزندانم رفته‌اند مهرآباد تا جنازه پدران‌شان را تحویل بگیرند... دو فرودگاه بزرگ کشور، امروز شرایط جدیدی را تجربه کردند و شاید هیچ گاه تا این اندازه خود را مملو از غم ندیده بودند. در این میان اما هنوز خانواده‌های زیادی چشم به راه گرفتن خبری از مسافران‌شان هستند. ایسنا- ندا روزبروزی انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


پزشکی و سلامت

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن