تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماههاى ديگر تمام قرآن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825999896




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وقتی «سپهر» تصمیم گرفت مجموعه شعرهایش را چاپ کند +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ابوالفضل سپهر وقتی «سپهر» تصمیم گرفت مجموعه شعرهایش را چاپ کند +عکس

به یاد شاعر عاشورایی؛
وقتی «سپهر» تصمیم گرفت مجموعه شعرهایش را چاپ کند +عکس
سراينده شعرهاي «اتل متل»، كليه هايش را از دست داد و روانه بيمارستان شد سرانجام اين حماسه سرا در سال 1383 و شب ولادت حضرت اباعبدالله(ع) پس از يك دوره بيماري سخت دعوت حق را لبيك گفت.



به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، ابوالفضل سپهر متولد 15 خرداد 52 بود. در نوجواني و در اثر سانحه اي پدر خود را از دست داد و در كنار تحصيل مشغول كار شد. او در اين مدت در چند فيلم و سريال هم، بازي كرد. در سال 77 در اثر همنشيني با ايثارگران و خانواده هاي شهدا و جانبازان و با مشاهده غفلت ها و كاستي هاي بي شمار در حفظ دست آوردهاي شهدا، دست به قلم برد و اولين شعرش را نوشت اما هنوز تصميم به چاپ شعرهايش نگرفته بود تا اينكه در ملاقاتي با همسر شهيد همت، بنا به اصرار دوستانش شعري را خواند كه درباره ازدواج شهيد همت بود.
بعد از خواندن اين شعر و اصرار همسر شهيد همت، سپهر تصميم به چاپ اشعارش گرفت. اما شرط چاپ اشعارش اين بود كه مقدمه اي بنويسند، حداقل 30 صفحه اي، در آن همه حرف هاي دلش را بزند. او ابتدا اشعارش را در ماهنامه فكه چاپ كرد و در بسياري از مجالس بزرگداشت شهدا نيز شركت مي كرد و اشعارش را مي خواند و براي اينكه بيشتر دردل شنونده اثر كند زبان محاوره اي را برگزيد. هنوز مدتي نگذشته بود كه سراينده شعرهاي «اتل متل»، كليه هايش را از دست داد و روانه بيمارستان شد سرانجام اين حماسه سرا در سال 1383 و شب ولادت حضرت اباعبدالله(ع) پس از يك دوره بيماري سخت دعوت حق را لبيك گفت.
زنده یاد ابوالفضل سپهر مجموعه شعرهايش در كتابي به نام «دفتر آبي» چاپ شده است .
مقدمه اين كتاب مطلبي است با عنوان «فرشته پلاك طلايي مي خواهد». شعرهاي اين شاعر بسيجي در هر محفلي قرائت مي شد. او در قطعات خود مظلوميت شهدا و خانواده هاي شهدا و جانبازان را به تصوير مي كشيد و اشك را ميهمان چشم ها مي كرد.
معبری به آسمان، گلچينی از برترين سروده‌های ابوالفضل سپهر در قالب 10 قطعه صوتی به شرح زیر است:
- قصه ازدواج

– اتل متل یه مادر

– سنگ قبر شکسته

– چشم چشم دو تا چشم

– کجایید ای شهیدان خدایی

– اتل متل یه جعبه

– اتل متل یه بابا

– قلب زمین

– قصه بچه بسیجی

– یاس کبود / ظهور
گلعلی بابایی می گوید : بهار 83، نفس‏ هاى آخرش را مى‏ كشيد كه با سپهر و چند تا از بچه‏ ها رفتيم اصفهان، منزل شهيد همت. از قضا، مهمان عزيزى هم داشتند؛ يك برادر جانباز با خانواده ‏اش، مهمان خانواده شهيد همت بودند. همين كه وارد منزل شديم، سپهر رو به من كرد گفت: «اين جا چه با حاله! آدم احساس سبكى مى ‏كنه».
لحظاتى بعد كه همه نشستند، به ابوالفضل اشاره كردم و گفتم: يكى از شعرهايت را بخوان؛ او هم شروع كرد و خواند. اسم شعر قصه ازدواج بود. صد بيت از اين اشعار را با همان احساس داغ و بغض هميشگى ‏اش خواند؛ طورى كه اشك را مهمان چشم همه حضار كرد...
همين كه راه افتاديم، حسين بهزاد گفت: «آدم اصفهان بيايد و شهرضا نرود؟ آقا جان! الاّ و بالله، نمازمان را بايد كنار مزار شهيد همت بخوانيم». گفتم: «بابا اين جا تا شهرضا 75 كيلومتر فاصله است. ما هم بايد از اين جا برويم دوكوهه. باشد براى دفعه بعد».
سپهر كه تا اين لحظه ساكت بود، برگشت و گفت: «اگر مى ‏رفتيم شهرضا خيلى خيلى خوب بود». گفتم: مى‏ رويم شهرضا.
بين راه از سپهر پرسيدم: «شعرى كه خونه حاجى خواندى، از قبل انتخاب شده بود»؟ گفت: «نه همين طور كه دفتر را باز كردم، اين شعر آمد؛ من هم آن را خواندم».
دقايقى از اذان مغرب گذشته بود كه رسيديم شهرضا. يك‏راست رفتيم سر مزار شهيد همت. سپهر، آن جا نماز باحالى خواند و بعد آغوش باز كرد و سنگ مزار حاجى را مثل جان شيرين در بغل گرفت.
همان جا كنار مزار همت، بساط شاممان را پهن كرديم. در حين شام خوردن، سپهر گفت: «من تصميمم را گرفتم»
گفتم: چه تصميمى؟
گفت: چاپ مجموعه شعرهايم!    

 

  عقیق  



۱۰/۰۷/۱۳۹۴ - ۰۷:۳۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن