واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: اول از همه باید بدانی واقعا چه میخواهی؛ که اگر به گونهای تربیت شده باشی که هدفت جلب رضایت دیگران باشد، کار سختی خواهد بود.
سعادت ماندگارالیزابت گیلبرت یک نویسنده مشهور آمریکایی است، او کتاب بسیار پرفروش و محبوب Eat, Pray, Love را نوشته است ،توصیه های او برای یافتن چیزی که شادی و رضایت زندگی شماست را بخوانید!چیزی را که دوست دارید واقعا بخواهید !
صبح روزی در سال 1993، من وارد دفتر یک مجله معروف در نیویورک شدم و درخواست همکاری به عنوان نویسنده کردم. نه قرار ملاقاتی داشتم، نه تجربه ای و نه حتی یک مقاله چاپ شده با نام خودم! تنها یک چیز برایم روشن بود: هیچ کسی به خانه ام نخواهد آمد و نمیگوید، ما شنیدهایم نویسندهای با استعداد اینجا زندگی میکند و مایل به همکاری با او هستیم.این من بودم که باید درها را میزدم.من هم این کار را کردم .آن سوی خیابان رفتم و درخواست کردم تا به عنوان خبرنگار استخدام شوم. حدث میزنید چه شد؟ بیفایده بود! (باید هم بیفایده باشد! آنها احمق نبودند و من هم شرایط لازم برای کار را نداشتم. خوب هرکاری اصولی دارد!) اما هنوز از این لحظه به عنوان یکی از مهمترین لحظات عمرم یاد میکنم، چرا که جسورانه ترینش بوده! وقتی آن روز به خانه برگشتم، همچنان بیپول و گمنام بودم، اما میدانستم شجاعت دارم. لازم نبود که بعدها افسوس این را بخورم که چرا تلاش نکرده بودم!حدود 800 سال قبل، شاعر صوفی پارسی، مولانا در شعری گفته:"شما باید چیزی را که واقعا میخواهید طلب کنید!"او خواستن را وظیفهای مقدس میپنداشت و به نظرم درست میگفت. نه به این خاطر که آرزوهایتان خود به خود برآورده میشود (مطمئنا اینطور نیست!)، به این دلیل که صرف گفتن اینکه: "این چیزیست که من هستم و برای این به دنیا آمده ام" باعث میشود تا نیرویی درونی در ما بیدار شود. با بیانکردن آرزوی خود، نشان میدهید که برای تحقق امر خوشایند و بزرگ دیگری در زندگی خود مصممید.مشکل اینجاست که درخواست آنچه واقعا میخواهیم -چه یک شغل برای نویسندگی باشد و چه تخفیفی برای خریدمان- میتواند دشوار باشد. خصوصا برای زنان!!اول از همه باید بدانی واقعا چه میخواهی؛ که اگر به گونهای تربیت شده باشی که هدفت جلب رضایت دیگران باشد، کار سختی خواهد بود. دوم اینکه باید باور کنید که آنچه میخواهید حقیقتا با ارزش است-چشم اندازی بسیار دشوار برای زنانی که مدت زمانی طولانی هنر سیاه سرزنش خود را تمرین کرده اند!!سوم اینکه باید با احتمال پاسخ منفی شنیدن رو به رو شده و کنار بیایید. این سختترین بخش است. زنان دوست ندارند جواب رد بشنوند (زیرا به اندازه کافی در زندگی آن را شنیدهایم!) و از این رو مانند قاضیهای دادگستری تنها سوالاتی را میپرسیم که خود پاسخ آن را میدانیم. یعنی ریسک نمیکنیم و طبعا سودی هم نمیبریم! نکته خنده دار این است که طردشدن زیاد هم بد نیست، باور کنید! فکر میکنم مردها این نکته را همواره فهمیدهاند-اینکه گاهی باخت با عزت بهتر از برد با ذلت است! به همین دلیل مردها دائم چیزهایی میخواهند که لایق آن نیستند و اصلا صلاحیت داشتنشان را ندارند. منظور من بیاحترامی به مردان نیست، برعکس امیدوارم زنان هم بتوانند این چنین باشند. چون گاهی پاسخ مثبت میگیرید و حتی اگر انتظار آن را نداشته باشید، فرصت پیشآمده را غنیمت میشمارید. اول آمادگی ندارید و بعد آماده میشوید! شاید غیرمنطقی به نظر برسد، اما سحرآمیز است!من نمیتوانم به شما یاد بدهم که چطور باید بخواهید-این کار از تخصص من خارج بوده و جوانب پنهان زیادی دارد. گاهی باید رئوف و دلانگیز باشید و گاهی بیشرم و جسور! در کل روش کار ساده است: طلب کنید، همین! زیرا حقیقت این است که درخواست کردن بهترین راه است، تنها راه برای رسیدن به آنچه شما میخواهید!آی بانومطالب مرتبط:چگونه بر قله سعادت ویلا بسازیمسعادت در گرو چنگ زدن به شجره طیبهسه كليد طلايي براي رسیدن به آرزوها
سه شنبه 7 مهر 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]