تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853282558




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پروژه «نفوذ فرهنگی» آمریکا در ایران از چه زمانی کلید خورد؟


واضح آرشیو وب فارسی:خدمت: جالب آن جاست شاهان قاجار که دربرابر هر نیرویی که به هر طریقی بخواهد قدری از قدرت ایشان بکاهد سخت موضع می گرفتند اما نه تنها حاضر بودند به مبلغین فرهنگی که هدف نهایی ایشان ترویج سبک زندگی غربی در ایران بود، مجوز فعالیت و تاسیس مدرسه بدهند بلکه ایشان را در این هدف یاری نیز برسانندبه گزارش خدمت به نقل از دانشجو؛ در نیمه ی قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی دولت های استعمارگر انگلستان، روسیه و فرانسه و به خصوص آمریکا برای دست یابی به اهداف سیاسی و استکباری خود مبنی بر تسلط بر مناطق سوق الجیشی جهان و دسترسی به ذخایر و منابع اقتصادی مشرق زمین به ویژه ایران و هندوستان میسیونرهای داوطلب را برای سفر به این مناطق حمایت کردند. آمریکا که هنوز نتوانسته بود در عرصه سیاسی ایران به نیرویی تاثیرگذار تبدیل شود، سعی می کرد از راه های دیگر به جبران مافات پرداخته و منافع نامشروع خود را تامین کند. این کشور یکی از پیچیده ترین روش ها را برگزید؛ «نفوذ از دریچه ی فرهنگ». روشی که بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود و برخلاف نفوذ اقتصادی و حتی سیاسی، ماندگاری بسیار طولانی تری داشت و اگر به سرانجام می رسید تا دهه ها می توانست تامین کننده ی منافع آمریکاییان در ایران باشد. آمریکا برای نفوذ و بدست گرفتن زمام امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران گام های گوناگونی را برداشت که از جمله مهمترین و کلیدی ترین این گام ها که در واقع قلب و نقطه ی مشترک کلیه ی امور محسوب می شود گام نفوذ فرهنگی از طریق حضور «میسیونرهای مذهبی» بود. در پس پرده ی این حضور و حرکت شبه فرهنگی، هدف به لرزه در آوردن ریشه ی اسلام در میان مردمانی بود که از لحاظ مذهبی معتقد به مذهب شیعه بودند. مسیونرها یا همان مبلغان مذهبی آمریکایی ابتدا در قالب هیأت های تبشیری به اعزام هیأت های مذهبی مسیونری- به ایران اقدام و اعلام می کردند که هدفشان از این اقدام، نه تبلیغ در بین ایرانیان مسلمان که تبلیغ در بین مسیحیان ایران می باشد. با این حربه توانستند موافقت دولتمردان بی خبر ایران برای حضور و تبلیغ در کشور را کسب کنند. واژه ی "میسیون" به معنای فرستادن،روانه کردن ،گسیل داشتن یا اعزام به ماموریت یک هیئت مذهبی در بین مردم یا در یک ناحیه می باشد. در واقع امر، میسیون سازمانی شامل کلیسا و موسسات نیمه محلی برای تبلیغ و ترویج دین مسیح یا انجیل، تعالیم معنوی یهود و اصلاح اخلاق یا تعمید دادن عامه ی مردم نیز به کار می رود. از جمله مشهورترین میسیونرها" هنری مارتین" بود. او در آغازین سال های اوج تمدن بورژوازی غرب در ایران، توانست به عنوان فعال ترین و نامدارترین کشیشان وابسته به استعمار غرب خودنمایی کند. او با کمک "سرجان ملکم از کارگردانان کمپانی هند شرقی" به ایران آمد و از هر فرصتی برای ضدیت با اسلام و سرگردانی فکری و عقیدتی در جوانان تازه کار و زود باور فرو گذار نبود. وی نسبت به ایرانیان مسلمان نفرتی عمیق داشت و صراحتا علیه اسلام موضع می گرفت. او این نفرت خود را در اظهاراتی این چنین به رخ می کشد:"من هنوز بر این باور هستم که سرشت انسانی در پست ترین جلوه ی خود، یک مسلمان است" در آغاز قرن نوزدهم، مسیونرها و یا مبلغان تبشیری مسیحی وارد ایران شدند. ارومیه از اولین مکان هایی بود که آنان برای تبلیغ برگزیدند. ابتدا آمریکایی ها و سپس فرانسوی ها در ارومیه مستقر شدند و بین مسیحیان ارومیه به تبلیغ پرداختند. در این میان حمایت حکومتگران ارومیه از جمله ملک قاسم میرزا- حاکم وقت ارومیه- در گسترش فعالیت آنان موثر بود. در اثر موفقیت آنان در جلب مسیحیان ارومیه، دولت های دیگر نیز به اعزام هیأت های مذهبی به ارومیه مبادرت ورزیدند که از آن جمله می توان به هیأت های روسی، انگلیسی، آلمانی و ... اشاره کرد. فعالیت آنان در این شهر تا آغاز جنگ جهانی اول با شدت تمام ادامه داشت و پس از آن بود که از دامنه فعالیت هیأت های روسی، آلمانی و انگلیسی کاسته شد. ولی هیأت های فرانسوی و آمریکایی همچنان در این سرزمین فعال بودند. همچنین در سال 1833میلادی هیأتی به ریاست "جاستین پرکینگز" به ایران اعزام شد. جاستین پرکینز، عضو میسیون پروتستان آمریکا، به ایران آمد تا برای آموزش کودکان آشوری در ارومیه مدرسه ای بنیان نهد. وی به محض ورود به ارومیه به ملاقات و دیدار با مسیحیان ارومیه به خصوص آشوریان رفت. پس از آن مصمم شد تا به تأسیس مدرسه ای در آن شهر مبادرت ورزد. او در این مسیر از حمایت انگلیسی ها برخوردار بود، ولی رقبای قدرتمندی هم داشت که به آسانی نمی توانست با آنان مقابله نماید؛ آنان رقیبان همکیش خود وی از کشورهای آلمان و فرانسه بودند. برای غلبه بر آنان یافتن حامی مستحکم و قدرتمند در بین مقامات ایرانی برای او ضروری بود. به این دلیل، به تکاپو افتاد و در نهایت موفق به جلب حمایت ملک قاسم میرزا، حاکم وقت ارومیه، شد. او پسر بیست و چهارم فتحعلی شاه و در آن تاریخ چهارده سال بود که حکومت ارومیه را در اختیار داشت. به این دلیل، علاقه خاصی به آن شهر پیدا کرده بود، ضمن اینکه از دوستداران فرهنگ غرب بوده، از سرسخت ترین حامیان برپایی مدارس نوین در ارومیه به شمار می رفت. در اثر این امر، رابطه دوستانه ای با پرکینگز برقرار کرد و متعاقب آن، در 1255 ه.ق فرمانی از محمد شاه برادرزاده اش، مبنی بر آزادی پروتستان ها در تبلیغات مذهبی و نیز تأسیس مدرسه ای در ارومیه برای نشر علوم و تربیت جوانان مسیحی و مسلمانان گرفت. این فرمان، «مقدمه ای برای تبلیغ مبشرین آمریکایی گردید.» جالب آنجاست شاهان قاجار که دربرابر هر نیرویی که به هر طریقی بخواهد قدری از قدرت ایشان را بکاهد سخت موضع می گرفتند اما نه تنها حاضر بودند به مبلغین فرهنگی که هدف نهایی ایشان ترویج سبک زندگی غربی در ایران بود، مجوز فعالیت و تاسیس مدرسه بدهند بلکه ایشان را در این هدف یاری نیز برسانند، غافل از اینکه این تغییر سبک زندگی نهایتا به نفوذ عمیق بیگانه و چپاول منابع کشور خواهد انجامید. اگر پیش از آن هیأت آمریکایی با احتیاط به ترویج آیین پروتستان بین مسیحیان دست می زد، این بار با دریافت فرمان شاه، در تحقق اهداف خود مصمم گردید. اولین اقدام این هیأت در ارومیه، تلاش برای تأسیس مدرسه ای دینی بود.پرکینگز ابتدا از روی نسخ سریانی- نصرانی- الفبای سریانی را آراست و خودآموز انگلیسی را به منظور تعلیم آن زبان به نصرانیان و آشوریان تألیف کرد. بر آن اساس، کتب دینی برای تدریس در مدارس تدوین شد. به دنبال تلاش های پرکینگز ، اولین مدرسه آمریکایی، با هفده شاگرد در سال 1253 ه.ق در ارومیه افتتاح شد. پرکینز این آموزشگاه را در یکی از اتاق های محل اقامت خود ترتیب داده و لوازم آن را خودش تهیه کرده بود که اولین مدرسه و به نوعی اولین آموزشگاه در ایران محسوب می شد. یک سال بعد، همسر دکتر گرانت (یکی از اعضای هیئت میسیونری)، مدرسه دخترانه ای در ارومیه بنیان نهاد که تنها چهار دانش آموز داشت. چند ماه بعد تعداد شاگردان این مدرسه به ده برابر افزایش یافت. با این اقدامات قدم های اولیه برای نفوذ هیأت آمریکایی در میان مسیحیان ارومیه برداشته شد. در اثر فعالیت های این هیأت در ایران، میسیون های نسطوریان در ایران به آن هیأت داده شد و جاستین پرکینز به عنوان کشیش بانفوذ، اداره امور تبلیغ و آموزش آمریکایی ها را در ارومیه بر عهده داشت. او علاوه بر فعالیت در ارومیه، فعالیت های تبلیغی خود را در نقاط دیگر ایران از جمله تبریز، همدان و ... با گسترش و به اعزام مبلغین به آن شهرها اقدام نمود. در سال 1839 میلادی تعداد مدارس آمریکایی در ارومیه به 12 آموزشکده افزایش یافت و یک سال بعد در 70 دهکده در اطراف ارومیه آموزشکده دایر بود. هفت سال بعد، این مدارس به 81 مدرسه افزایش یافت و تعداد 530 نفر در آن مدارس به تحصیل می پرداختند. بد نیست بدانیم که هزینه ی تمامی این مدارس توسط هیات های تبلیغی تامین می شد! شاید عجیب باشد که یک دولت خارجی حاضر باشد این مقدار سرمایه گذاری برای ایجاد مدرسه در یک کشور بیگانه با هزاران کیلومتر فاصله از سرزمین خودی انجام دهد اما آمریکایی ها برعکس حکام بی کفایت ایران به خوبی می دانستند که به منظور آماده کردن یک ملت برای عدم اعتراض در برابر چپاول و تاراج داشته ها، باید فرهنگ مقاومت ایشان را از بین برد و چه جایی بهتر از مدارس برای تعلیم سبک زندگی آمریکایی به کودکان ایرانی؟ تأسیس چاپخانه از دیگر اقدامات هیأت آمریکایی در ارومیه بود که در آن آثار درسی و نیز دینی به چاپ می رسید. آن چاپخانه از بزرگترین چاپخانه های ارومیه بود در این چاپخانه، ماهنامه ای هم تحت عنوان «زاری ری دی با هرا» یا تابش روشنایی چاپ می شد که به مثابه ارگان آن هیأت عمل می کرد. و همچنین از جمله فعال ترین و معروف ترین زنان مبلغ در ایران، "ماری برد" نام داشت. وی به پیشنهاد "انجمن تبلیغی کلیسا" برای انجام امور تبلیغی در ایران انتخاب شد. از این رو مدتی در یک کالج آموزشی، فنون خاص تبلیغ را فرا گرفت و سپس به جلفا رفت. ماری برد از هنگام ورود به ایران، زبان فارسی را فرا گرفت تا ازاین طریق بتواند با عامه مردم مراوده نماید. وی با وجود اطلاعات کمی که از پزشکی داشت، در درمانگاهی در اصفهان مشغول به کار بود چرا که بهترین ابزار تبلیغ را همین مسئله می دانست. او همچنین با سفرهای خود به روستا و شهرهای اطراف با مردم عادی ارتباط برقرار نمود و میان ایشان کتاب و جزوات تبلیغی مسیحیت را پخش می کرد. در سالهای پایانی دوره قاجار، نزدیک به چهل زن مبلغ اعم از همسران اعضای هیئت مبلغین، پزشک، پرستار و معلم در ایران فعالیت می کردند. این تعداد بعدها نیز افزایش یافت. در واقع انگیزه تبلیغ آیین مذهبی به ابزاری برای سلطه و تحکیم آن در جوامع اسلامی و شرقی، تبدیل شده بود. پروژه «نفوذ فرهنگی» آمریکا در ایران از چه زمانی کلید خورد؟ جالب آنجاست شاهان قاجار که دربرابر هر نیرویی که به هر طریقی بخواهد قدری از قدرت ایشان بکاهد سخت موضع می گرفتند اما نه تنها حاضر بودند به مبلغین فرهنگی که هدف نهایی ایشان ترویج سبک زندگی غربی در ایران بود، مجوز فعالیت و تاسیس مدرسه بدهند بلکه ایشان را در این هدف یاری نیز برسانند ... در نیمه ی قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی دولت های استعمارگر انگلستان، روسیه و فرانسه و به خصوص آمریکا برای دستیابی به اهداف سیاسی و استکباری خود مبنی بر تسلط بر مناطق سوق الجیشی جهان و دسترسی به ذخایر و منابع اقتصادی مشرق زمین به ویژه ایران و هندوستان میسیونرهای داوطلب را برای سفر به این مناطق حمایت کردند. آمریکا که هنوز نتوانسته بود در عرصه سیاسی ایران به نیرویی تاثیرگذار تبدیل شود، سعی می کرد از راه های دیگر به جبران مافات پرداخته و منافع نامشروع خود را تامین کند. این کشور یکی از پیچیده ترین روش ها را برگزید؛ «نفوذ از دریچه ی فرهنگ». روشی که بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود و برخلاف نفوذ اقتصادی و حتی سیاسی، ماندگاری بسیار طولانی تری داشت و اگر به سرانجام می رسید تا دهه ها می توانست تامین کننده ی منافع آمریکاییان در ایران باشد. آمریکا برای نفوذ و بدست گرفتن زمام امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران گام های گوناگونی را برداشت که از جمله مهمترین و کلیدی ترین این گام ها که در واقع قلب و نقطه ی مشترک کلیه ی امور محسوب می شود گام نفوذ فرهنگی از طریق حضور «میسیونرهای مذهبی» بود. در پس پرده ی این حضور و حرکت شبه فرهنگی، هدف به لرزه در آوردن ریشه ی اسلام در میان مردمانی بود که از لحاظ مذهبی معتقد به مذهب شیعه بودند. مسیونرها یا همان مبلغان مذهبی آمریکایی ابتدا در قالب هیأت های تبشیری به اعزام هیأت های مذهبی مسیونری- به ایران اقدام و اعلام می کردند که هدفشان از این اقدام، نه تبلیغ در بین ایرانیان مسلمان که تبلیغ در بین مسیحیان ایران می باشد. با این حربه توانستند موافقت دولتمردان بی خبر ایران برای حضور و تبلیغ در کشور را کسب کنند. واژه ی "میسیون" به معنای فرستادن،روانه کردن ،گسیل داشتن یا اعزام به ماموریت یک هیئت مذهبی در بین مردم یا در یک ناحیه می باشد. در واقع امر، میسیون سازمانی شامل کلیسا و موسسات نیمه محلی برای تبلیغ و ترویج دین مسیح یا انجیل، تعالیم معنوی یهود و اصلاح اخلاق یا تعمید دادن عامه ی مردم نیز به کار می رود. از جمله مشهورترین میسیونرها" هنری مارتین" بود. او در آغازین سال های اوج تمدن بورژوازی غرب در ایران، توانست به عنوان فعال ترین و نامدارترین کشیشان وابسته به استعمار غرب خودنمایی کند. او با کمک "سرجان ملکم از کارگردانان کمپانی هند شرقی" به ایران آمد و از هر فرصتی برای ضدیت با اسلام و سرگردانی فکری و عقیدتی در جوانان تازه کار و زود باور فرو گذار نبود. وی نسبت به ایرانیان مسلمان نفرتی عمیق داشت و صراحتا علیه اسلام موضع می گرفت. او این نفرت خود را در اظهاراتی این چنین به رخ می کشد:"من هنوز بر این باور هستم که سرشت انسانی در پست ترین جلوه ی خود، یک مسلمان است" در آغاز قرن نوزدهم، مسیونرها و یا مبلغان تبشیری مسیحی وارد ایران شدند. ارومیه از اولین مکان هایی بود که آنان برای تبلیغ برگزیدند. ابتدا آمریکایی ها و سپس فرانسوی ها در ارومیه مستقر شدند و بین مسیحیان ارومیه به تبلیغ پرداختند. در این میان حمایت حکومتگران ارومیه از جمله ملک قاسم میرزا- حاکم وقت ارومیه- در گسترش فعالیت آنان موثر بود. در اثر موفقیت آنان در جلب مسیحیان ارومیه، دولت های دیگر نیز به اعزام هیأت های مذهبی به ارومیه مبادرت ورزیدند که از آن جمله می توان به هیأت های روسی، انگلیسی، آلمانی و ... اشاره کرد. فعالیت آنان در این شهر تا آغاز جنگ جهانی اول با شدت تمام ادامه داشت و پس از آن بود که از دامنه فعالیت هیأت های روسی، آلمانی و انگلیسی کاسته شد. ولی هیأت های فرانسوی و آمریکایی همچنان در این سرزمین فعال بودند. همچنین در سال 1833میلادی هیأتی به ریاست "جاستین پرکینگز" به ایران اعزام شد. جاستین پرکینز، عضو میسیون پروتستان آمریکا، به ایران آمد تا برای آموزش کودکان آشوری در ارومیه مدرسه ای بنیان نهد. وی به محض ورود به ارومیه به ملاقات و دیدار با مسیحیان ارومیه به خصوص آشوریان رفت. پس از آن مصمم شد تا به تأسیس مدرسه ای در آن شهر مبادرت ورزد. او در این مسیر از حمایت انگلیسی ها برخوردار بود، ولی رقبای قدرتمندی هم داشت که به آسانی نمی توانست با آنان مقابله نماید؛ آنان رقیبان همکیش خود وی از کشورهای آلمان و فرانسه بودند. برای غلبه بر آنان یافتن حامی مستحکم و قدرتمند در بین مقامات ایرانی برای او ضروری بود. به این دلیل، به تکاپو افتاد و در نهایت موفق به جلب حمایت ملک قاسم میرزا، حاکم وقت ارومیه، شد. او پسر بیست و چهارم فتحعلی شاه و در آن تاریخ چهارده سال بود که حکومت ارومیه را در اختیار داشت. به این دلیل، علاقه خاصی به آن شهر پیدا کرده بود، ضمن اینکه از دوستداران فرهنگ غرب بوده، از سرسخت ترین حامیان برپایی مدارس نوین در ارومیه به شمار می رفت. در اثر این امر، رابطه دوستانه ای با پرکینگز برقرار کرد و متعاقب آن، در 1255 ه.ق فرمانی از محمد شاه برادرزاده اش، مبنی بر آزادی پروتستان ها در تبلیغات مذهبی و نیز تأسیس مدرسه ای در ارومیه برای نشر علوم و تربیت جوانان مسیحی و مسلمانان گرفت. این فرمان، «مقدمه ای برای تبلیغ مبشرین آمریکایی گردید.» اگر پیش از آن هیأت آمریکایی با احتیاط به ترویج آیین پروتستان بین مسیحیان دست می زد، این بار با دریافت فرمان شاه، در تحقق اهداف خود مصمم گردید. اولین اقدام این هیأت در ارومیه، تلاش برای تأسیس مدرسه ای دینی بود.پرکینگز ابتدا از روی نسخ سریانی- نصرانی- الفبای سریانی را آراست و خودآموز انگلیسی را به منظور تعلیم آن زبان به نصرانیان و آشوریان تألیف کرد. بر آن اساس، کتب دینی برای تدریس در مدارس تدوین شد. به دنبال تلاش های پرکینگز ، اولین مدرسه آمریکایی، با هفده شاگرد در سال 1253 ه.ق در ارومیه افتتاح شد. پرکینز این آموزشگاه را در یکی از اتاق های محل اقامت خود ترتیب داده و لوازم آن را خودش تهیه کرده بود که اولین مدرسه و به نوعی اولین آموزشگاه در ایران محسوب می شد. یک سال بعد، همسر دکتر گرانت (یکی از اعضای هیئت میسیونری)، مدرسه دخترانه ای در ارومیه بنیان نهاد که تنها چهار دانش آموز داشت. چند ماه بعد تعداد شاگردان این مدرسه به ده برابر افزایش یافت. با این اقدامات قدم های اولیه برای نفوذ هیأت آمریکایی در میان مسیحیان ارومیه برداشته شد. در اثر فعالیت های این هیأت در ایران، میسیون های نسطوریان در ایران به آن هیأت داده شد و جاستین پرکینز به عنوان کشیش بانفوذ، اداره امور تبلیغ و آموزش آمریکایی ها را در ارومیه بر عهده داشت. او علاوه بر فعالیت در ارومیه، فعالیت های تبلیغی خود را در نقاط دیگر ایران از جمله تبریز، همدان و ... با گسترش و به اعزام مبلغین به آن شهرها اقدام نمود. در سال 1839 میلادی تعداد مدارس آمریکایی در ارومیه به 12 آموزشکده افزایش یافت و یک سال بعد در 70 دهکده در اطراف ارومیه آموزشکده دایر بود. هفت سال بعد، این مدارس به 81 مدرسه افزایش یافت و تعداد 530 نفر در آن مدارس به تحصیل می پرداختند. بد نیست بدانیم که هزینه ی تمامی این مدارس توسط هیات های تبلیغی تامین می شد! شاید عجیب باشد که یک دولت خارجی حاضر باشد این مقدار سرمایه گذاری برای ایجاد مدرسه در یک کشور بیگانه با هزاران کیلومتر فاصله از سرزمین خودی انجام دهد اما آمریکایی ها برعکس حکام بی کفایت ایران به خوبی می دانستند که به منظور آماده کردن یک ملت برای عدم اعتراض در برابر چپاول و تاراج داشته ها، باید فرهنگ مقاومت ایشان را از بین برد و چه جایی بهتر از مدارس برای تعلیم سبک زندگی آمریکایی به کودکان ایرانی؟ تأسیس چاپخانه از دیگر اقدامات هیأت آمریکایی در ارومیه بود که در آن آثار درسی و نیز دینی به چاپ می رسید. آن چاپخانه از بزرگترین چاپخانه های ارومیه بود در این چاپخانه، ماهنامه ای هم تحت عنوان «زاری ری دی با هرا» یا تابش روشنایی چاپ می شد که به مثابه ارگان آن هیأت عمل می کرد. و همچنین از جمله فعال ترین و معروف ترین زنان مبلغ در ایران، "ماری برد" نام داشت. وی به پیشنهاد "انجمن تبلیغی کلیسا" برای انجام امور تبلیغی در ایران انتخاب شد. از این رو مدتی در یک کالج آموزشی، فنون خاص تبلیغ را فرا گرفت و سپس به جلفا رفت. ماری برد از هنگام ورود به ایران، زبان فارسی را فرا گرفت تا ازاین طریق بتواند با عامه مردم مراوده نماید. وی با وجود اطلاعات کمی که از پزشکی داشت، در درمانگاهی در اصفهان مشغول به کار بود چرا که بهترین ابزار تبلیغ را همین مسئله می دانست. او همچنین با سفرهای خود به روستا و شهرهای اطراف با مردم عادی ارتباط برقرار نمود و میان ایشان کتاب و جزوات تبلیغی مسیحیت را پخش می کرد. در سال های پایانی دوره قاجار، نزدیک به چهل زن مبلغ اعم از همسران اعضای هیئت مبلغین، پزشک، پرستار و معلم در ایران فعالیت می کردند. این تعداد بعدها نیز افزایش یافت. در واقع انگیزه تبلیغ آیین مذهبی به ابزاری برای سلطه و تحکیم آن در جوامع اسلامی و شرقی، تبدیل شده بود.


سه شنبه ، ۷مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خدمت]
[مشاهده در: www.khedmat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن