تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836985847
برای حجاجی که میهمان آسمان شدند
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برای حجاجی که میهمان آسمان شدند ایلام - ایرنا - نمی دانم از کدامین غربت دلم برایت بگویم حاجی، از آن زمانکیه با چشمی گریان اولین پرواز شما را از فرودگاه مهرآباد از صفحه شیشه ای تلوزیون مشاهده کردم و یا از آن زمانیکه شما را دیدم که در حریم امن الهی قرار گرفته بودید.
به گزارش ایرنا، انگار زمانیکه برای رفتن به این سفر الهی عزم را جزم کردی و طلب حلالیت از اقوام و آشنایان کردی خودت در دل میدانستی که باز نخواهی گشت و در جوار حریم امن الهی به آسمان عروج خواهی کرد.از لحظه همان ورود شما میهمانان الهی در عربستان دلم با شما بود و تنها جسمم اینجا باقی بود، در عالم روحانی و معنوی با شما در مسجد النبی، بقیع، مسجد الحرام و سرانجام در عرفه و مشعر با تو بودم حاجی.هنگامکیه حالت عرفانی تو را در صحرای عرفات هنگام قرایت دعای پرفیض عرفه دیدم و اشکهایی که می ریختی انگار تمتع ای متفاوت از هر سال میخواست رقم بخورد، آنقدر حالتان معنوی بود در مشعر که خدا شما را متفاوتر از همه دانست و میزبانی در آسمان را برای شما میهمانان لایق دانست.حاجی جان با وجود اینکه هنوز دو روز از مناسک مشعر باقی مانده بود تا بعد از آن برای اتمام اعمال به طواف خانه خدا بروی ولی خدا تو را دعوت کرد تا آنها را در آسمان در جوار خودش بجا بیاوری.و اینگونه بود که حاجی جان تو به آسمان عروج کردی و من ناباورانه بخوبی می دانستم لایق شما تنها میهمانی در آسمان است که دست تقدیر 242 زائر ایرانی را گلچین کرد و از دیار خاک به افلاک برد.اگر چه اکنون جایگاه شما در پیشگاه خدا آنقدر بلند مرتبه است که تنها ما زمینیان به آن غبطه می خوریم ولی آنچه برای ما اندوهگین است دل های داغدار بازماندگان است.وقتی خبر شهادت جمعی از زائران مسلمان و سانحه دلخراش منا از رسانه های مختلف منتشر شد این بازماندگان بودند که سراسیمه شماره های عزیزانشان را می گرفتند ولی افسوس که برخی از دسترس خارج شده بودند.امروز آن دختری که لباسی زیبا برای میهمانی حاجی شدن پدر و مادرش خریده بود را کنار می گذارد و لباس عزا به تن می کند، امروز دیگر بنرهای رنگی قبولی حج جایشان را به بنرهای سیاه تسلیت داده و بر سر درب منازل حاجیان آسمانی نصب می شود، امروز آن دختر بچه دیگر منتظر نیست تا بابا از سفر حج برگردد و او را بغل گرفته و سوغاتی هایش را بدهد.با وجود گذشت چند روز از این حادثه دلخراش ولی سرگذشت بیش از 250 زائر ایرانی هنوز نامعلوم است و کسی نمی تواند خود را جای دل های بی قرار بازماندگان آنها قرار دهد.اگر چه سازمان حج و زیارت اعلام کرده که ممکن است زائران مفقود شده به مکه رفته باشند ولی به هر حال حاجی جان تو رفتی و به مقصدت که جای بس حسادت برای ما دارد رسیدی ولی هنوز چشمان منتظر خانواده ها امید دارد که یک نفر از عربستان تماس بگیرد و بگوید: من هستم و برای اتمام اعمالم به مکه رفتم بودم....حاجی خوش آمدی، بنر خوش آمد گویی ات را چگونه بنویسم، شهادت را تبریک بگویم یا حسرت ابدی فرزندانت برای بوسیدن تن بی جانت را به تصویر کشم. شاید تمنای شنیدن پاسخت را در جواب زیارت قبولی دوستانت و همه کسانی که به پیشوازت آمده اند تا بگویند زیارت قبول و تو را از سفر ناتمام مکه راهی سفر ابدی کنند و به خاک بسپارند، می خواهی بر روی پارچه بنویسم. حاجی خوش آمدی، خیلی ها با شوق و ذوق خود را برای دیدن حاجیان به مکه رفته مهیا کرده بودند، می دانی سفارش شیرینی و دسته گل داده بودند، از قبل برای شام زیارتت و سفره حج قبولی ات در تالار جا گرفته بودند، حالا باید سفر عزایت پهن و پارچه سیاه بر در و دیوار نصب و بجای ریسه کشی محله، حجله عزایت را علم کنند. حاجی، زیارت قبول، چه زود دعایت مستجاب شد، انگار همین دیروز بود که راهی خانه دوستانه و اقوام شدی از همه حلالیت طلبیدی، می دانم به همه حساب و کتاب هایت خوب رسیدی و همه حق های به گردنت را ادا کردی. حاجی راستی تو در بین سعی صفا و مروه چه گفتی که هنوز سفرت به اتمام نرسیده بود فرشته ها دعایت را بالا بردند و خداوند اینگونه استجابت کرد؟ حاجی، می دانی نوه هایت در انتظار سوغاتی اند، گفتی برایشان آب زمزم و تسبیح سوغات می آوری تا همیشه ذکر خدا بگویند، حالا چشمان شان تا همیشه در انتظار دیدن خودت است و از خیر سوغاتی گذشته اند. حاجی، زیارت قبول و شهادتت مبارک، می بینی همه آمده اند، حتی آن جوان علاف محل که چند بار نصیحتش کردی و با خیره سری جوابت داد، همه به پیشوازت آمده اند تا بگویند زیارت قبول. 7171/7177/9002
07/07/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها