واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: گروگانگیری برای سرقت ۹۰۰ میلیونی
کد خبر: ۵۳۴۶۸۵
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱ - 27 September 2015
راز سرقت ۹۰۰ میلیون تومانی از آپارتمان اعیانی مرد برج ساز بعد از گذشت یکماه با دستگیری ۲ زن و ۴ مرد آشنا فاش شد.
به گزارش همشهری، آنها با نقشه حساب شده، پسر برجساز را ربودند تا سناريوي سرقت را اجرا كنند اما خيلي زود دستگير شدند.اوايل شهريورماه پسرجواني بعد از ترك محل كارش سوار بر خودروي سوناتاي خود شد تا به خانهاش در شمال پايتخت برود. او وقتي به نزديكي خانه رسيد كنار خيابان توقف كرد و در جستوجوي ريموت پاركينگ بود كه ناگهان صداي زن ناشناسي را شنيد كه ميگفت: قفل در ماشينت را باز كن و حرفي نزن.
وقتي برگشت 2مرد و زني را ديد كه كنار ماشينش ايستاده بودند. يكي از مردان اسلحهاي روي سر پسرجوان گذاشت و تهديد كرد كه اگر در ماشين را باز نكند او را ميكشد. پسرجوان كه وحشت كرده بود از ترس جانش بيآنكه حرفي بزند قفلهاي در ماشين را باز كرد و در آن لحظه 2مرد و زن جوان سوار ماشين شدند. مرد مسلح همچنان كه اسلحه را روي سر پسرجوان گذاشته بود از او خواست كه به سمت يكي از اتوبانهاي جنوب تهران برود.
گروگان جوان چارهاي جز تسليم نديد چراكه هرلحظه ممكن بود آدمرباي مسلح ماشه را بكشد و او را قرباني جنايت كند. پسرجوان به سمت اتوبان بهشت زهرا حركت كرد و وقتي به يكي از خيابانهاي آن حوالي رسيد يكي از آدم ربايان از او خواست توقف كند. درهمان حين يكي از آنها از ماشين پياده شد و پس از تماس تلفني به داخل ماشين برگشت. اين بار آدم ربايان يك آمپول روي گردن گروگان گذاشتند و زن جوان مدعي شد كه آمپول آلوده به ايدز است و چنانچه مقاومت كند آن را به وي تزريق خواهند كرد.
همين موجب شد كه پسرجوان سكوت كند و هر جا كه گروگانگيران ميخواستند برود. درنهايت آدم ربايان بعد از گذشت 5ساعت كه در تهران چرخيدند گروگان خود را رها و فرار كردند. اما هنوز پسرجوان نميدانست كه پشت پرده ماجراي 5ساعت گروگانگيري چه بوده است تا اينكه به آپارتمان اعياني خود كه در برجي حوالي نياوران بود بازگشت و تازه در آنجا متوجه شد كه موضوع از چه قرار است. و اما ماجرا چه بود؟
شكايت
پسر جوان در برابر افسر كلانتري نشست و جزئيات 5ساعت دلهره و گروگانگيري دزدان مسلح را بازگو كرد. او گفت: وقتي گروگانگيران رهايم كردند به خانه برگشتم. پدر و مادرم خانه نبودند و همراه دخترخالهام به شمال كشور سفر كرده بودند. من نيز وارد آپارتمان شدم تا مداركم را برداشته و براي شكايت به اداره پليس بروم اما آنجا بود كه با بهم ريختگي خانه و اتاق پدر و مادرم روبهرو شدم. در كمد مادرم باز بود و همه طلا و جواهرات، سكهها و ارزهاي خارجي كه در حدود 900ميليون تومان ارزش داشت سرقت شده بود. آنجا بود كه پي بردم انگيزه گروگانگيراني كه 5ساعت مرا در خيابانهاي پايتخت چرخاندند چه بوده است.
تيمي از كارآگاهان با دستور قاضي سيفي بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران تحقيقات خود را در اين پرونده شروع كردند. هرچند شاكي، هيچ كدام از گروگانگيران را نميشناخت اما سالم بودن قفلهاي در خانه نشان ميداد كه پشت پرده ماجرا چند آشنا پنهان شدهاند كه با دراختيار داشتن كليد توانسته بودند به راحتي وارد آپارتمان شوند و نقشه سرقت را اجرا كنند. از سويي ساختمان مجهز به دوربين مداربسته بود كه پس از بازبيني آن، تصوير 2مرد بهدست آمد كه با گذاشتن كلاه به سرشان سعي داشتند چهره خود را از دوربينها مخفي كنند و اين فرضيه سرقت از سوي آشنا را قوت ميبخشيد.
دستگيري
تنها مظنون پرونده دختر خاله شاكي بود كه پيش از سرقت، به خانه خاله و شوهرخالهاش رفته و آنها را با خود به سفر برده بود. در چنين شرايطي، قاضي سيفي دستور بازداشت اين زن جوان را صادر كرد. او وقتي شواهد و مدارك را عليه خود ديد، گفت: خانواده خالهام ثروت زيادي دارند و شوهر و پسرش برجساز هستند. از سويي ميدانستم كه خالهام همه طلا و جواهراتش را در كمدش نگه ميدارد و ارزش زيادي دارند.
وي ادامه داد: حدود يكماه و نيم پيش كليد خانه خالهام را سرقت كرده و از روي آن يدكي ساختم. پس از آن كليد را در اختيار پسرداييام قرار دادم و او از دختر مورد علاقهاش خواست تا با اجيركردن 2خلافكار، سناريوي گروگانگيري را اجرا كند. سرانجام روز حادثه فرا رسيد، آن روز من خاله و شوهرخالهام را با خود به سفر بردم. پسردايي و شوهرم كه كليد خانه را داشتند وظيفه سرقت از خانه را بهعهده داشتند اما دختر موردعلاقه پسرداييام و 2خلافكارمسلحي كه اجير كرده بود بايد پسرخاله را ميربودند و با تهديد چند ساعت او را در خيابانها ميچرخاندند تا در اين فرصت سارقان سناريوي دزدي از خانه خالهام را اجرا كنند.
با افشاي اين حقيقت، مأموران عمليات خود را براي دستگيري سارقان و گروگانگيران آغاز كردند اما مشخص شد كه آنها بعد از تقسيم اموال مسروقه به شمال كشور فرار كردهاند. با اين سرنخ مأموران راهي شمال كشور شدند و اعضاي اين گروه را يكي پس از ديگري دستگير كردند. اين درحالي بود كه پسردايي شاكي سوار بر بيامو ايكس 6 بود كه بعد از دستگيري اقرار كرد كه آن را براي يك روز اجاره كرده بود تا با دختر موردعلاقهاش به تفريح برود.به گزارش همشهري، هماكنون متهمان با دستور قاضي براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفتهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]