واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شکل دگر فهماندن - غلامرضا مالک زاده* نخست - خاطره ای را یکی از موسپیدکردگان درحاشیه یک نشست خبری با شور و حرارت بازگو می کرد،همسن و سالان او همگی شیفته گفتارش شده بودند و چشمه اشک برخی هم می جوشید.

در آن میان یکی ازجوانان به گوینده خاطره و دیگر حاضران گفت:این خاطرات و بازگوکردن آن خوب است ولی شناختی ازموضوع به ما نمی دهد، پیران و میانسالان چون با موضوع از نزدیک آشنا بوده اند و آن را لمس کرده اند، تجدید خاطرات برایشان لذت بخش است و اشک شوق می ریزند ولی ما جوانان فراتر از خاطره، مشتاق دانستن ریشه های غیر احساسی یک رویداد هستیم.این جوان گفت:اگر ما هنوز ندانیم فلان رویداد چرا شکل گرفت؟ چرا به گونه ای دیگر نشد؟ چه کسانی در رویداد نقش مهمی داشتند؟ چه کسانی کم کاری کردند؟ چرا کم کاری کردند؟ چرا برای کسانی که موجب فجایع شدند مجازاتی در نظر گرفته نشد؟ و... هیچ گاه نخواهیم توانست به طور ملموس با وقایع آشنا شویم.دوم - فرزند 17 ساله یکی از مهاجران سابق جنگ تحمیلی که اینک خود و پدرش در شیراز زندگی می کنند از پدرش پرسید: هشت سال دفاع مقدس بر مهاجران جنگ تحمیلی چه گذشت؟ پدرش سکوت کرد. اندکی بعد دست فرزندش را گرفت و او را به ساختمان چهار طبقه ای در مرکز شهر شیراز برد و گفت:بدون آسانسور به طبقه چهارم می رویم.وارد ساختمان شدند و پدر گفته های خود را پی گرفت: این ساختمان محل زندگی ما بود. الان این ساختمان که این همه شیک است،در آن زمان که ما به عنوان جنگ زده (آن موقع این لفظ را به کار می بردند) واردش شدیم یعنی مهرماه 59 آسانسور،حمام، آب گرم،اجاق، موکت و هیچ وسیله ای برای زندگی نداشت.این اتاق های شش متر مربعی را می بینی؟ به هر خانواده جنگ زده یک اتاق 2 در سه دادند.داخل حلبی، آب را گرم می کردیم و در اتاقکی که دستشویی هم بود به حمام می رفتیم. چهارده سال در این مکان بودیم و به همین منوال زندگی کردیم. فرزند 17 ساله گفت:همین طبقات را که بدون آسانسور بالا آمدیم و حمام شما آن شکل بود، مرا با نحوه زندگی مهاجران جنگ آشنا کرد. سوم - پررنگ کردن بُعد احساسی وقایع را اگر چه می توان در مقاطعی پذیرفت ولی سایه افکندن همیشگی این بُعد بر ابعاد عینی وقایع، موجب می شود نسل های بعدی شناخت درستی از وقایع نداشته باشند.اینکه برای نسل جدید، وقایع مهم و سرنوشت سازی همانند دفاع مقدس را در چارچوب احساسی و بیان خاطرات و برپایی چند نمایشگاه در مقطعی کوتاه ترسیم کنیم؛ خوب است اما عالی نیست.فرزندان ما می پرسند چرا جنگ بر ما تحمیل شد؟ چرا و کدام کشورها از متجاوز حمایت کردند؟ مجازات متجاوز چه شد؟ و پرسش هایی از این دست.آنان از ما می خواهند و می گویند: ابعاد مختلف دفاع مقدس را برایمان تبیین کنید. آیا ما می توانیم به این پرسش ها پاسخ نگوییم یا به خواسته های آنان بی توجه باشیم؟ گمان نمی رود کسی پاسخ منفی در این موارد برزبان آورد ولی متاسفانه دربیشتر موارد راه و روشی که برای پاسخگویی و برآوردن این خواسته ها پیشنهاد و اجرا می شود،احساسی و هیجانی است. نسل جوان وکسانی که دوران درخشان کشور از جمله دفاع مقدس را درک نکرده اند، بیان مکرر خاطرات شاید برایشان همانند سرگرمی تلقی شود و در آخر کار هم ندانند که اصل موضوع چه بوده است. اعضای این نسل بیش ازبیان خاطرات و تحریک احساسات که به جای خود لازم و مناسب است، به بیان علمی و تشریح عینی و زمینی وقایع علاقه بیشتری دارند.تجربه چند دهه گذشته نشان داده است بیان عینی وقایع بیش از احساسات می تواند نسل جدید را با وقایع آشنا و همراه سازد.شاید بتوان گفت هنوز ما در بعد احساسی هم به نیازهای نسل جدید پاسخ نگفته ایم زیرا بسیاری از شهرهای ما نمادی از دفاع مقدس به صورت تندیس، آرامگاه سربازان گمنام، موزه دفاع مقدس و نمایشگاه دائمی از این واقعه ندارند.وظیفه همه، تبیین وقایعی همچون دفاع مقدس است اما در قالب شکل دگر فهماندن.*دبیر ایرنا استان فارس
04/07/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]