واضح آرشیو وب فارسی:کبنانیوز: باید کودکان را از این اپیدمی مخرب زود بزرگ شدن برهانیم. نباید کودکانمان با مطالعه قصه عروسک و تخیل های شاد بیگانه شوند. زمان تاریخ مصرف دارد و افسوس بر روزی که تاریخ مصرف نمادهای اصیل هم با بی تدبیری به سر آید...کبنانیوز؛ نرگس احمدپور ( عروسک ) واژه ای آشنا و دوست داشتنی است. تاریخچه ای مفصل از یک دهه اول زندگی کودکان . چه آنان که برای آمدنشان در خرید جغجغه و سرگرمی هایی کودکانه وسواس داریم و چه آنانی که در حسرت دوران کودکی لذت بخش ترین لحظه ، برایشان لحظه خرید عروسک برای کودکشان است. با پیشرفت تکنولوژی و روی آوردن کودکان به دنیای مجازی و جایگزینی گوشی تبلت و کامپیوتر در سبد کالای کودک مدرن ، شاهد فروپاشی یک قانون قدیمی در نظام خردسالان کنونی هستیم و آن حذف نا خداگاه عروسک در سبد کالا و اتاق کودک است . با هر دیدگاه فرهنگی ، مقابله با تهاجم فرهنگی برای سالم ماندن فرهنگ تربیتی هر ملت ، یکی از ارکان حفظ نظام و شعور آموزشی و تربیتی والدین و کودک است . گاهی عروسک سنبل و نماد اصلی و معرف و مبلغ فرهنگ یک نظام حاکم است و توجه به خرید این کالا و عادت دادن جسم و روح فرزندانمان ، به موجوداتی که تخیل ناخداگاه کودک را به بازی می گیرند و رشد می دهد کار مهم و گامی اساسی است و انجام دادن و گام برداشتن صحیح باید از پایه بی نقص و عیب باشد. امروزه دنیای مجازی و سرعت رشد اپیدمی فراگیر بازی های رایانه ای، سبب شده فرزندان ما در دهه ی اخیر بیشترین توجه خود را ، به انتخاب بازی ها و اپیکیشین های مدرن و به روز سوق دهند و کمتر زمانی بین والدین و کودک جهت ارتباط گفتاری پدید می آید و این حتی قدرت قصه گویی و تقویت حافظه کودک را در حفظ قصه ها و حکایت اصیل ملی را از ذهن خانواده محو نموده است. فشارهای مالی و اقتصادی، حضور والدین در مکان شغلی در دو شیفت کاری برای پدر و مادر، ارتباط را کمرنگ تر و خستگی مفرط از روزمرگی ها ، توان قصه گویی برای کودکان را باب نموده، به گونه ای که برای حفظ حکایات سنتی و بیان این یادگاری های زیبا کهن که چه مکتوب و چه به صورت ناطق ، در اختیار روح و ذهن نونهالان نهادینه می شد ، زنگ خطری بس قابل تذکر به صدا در آمده است. مسئولین فرهنگی و آموزشی کشور، در حرکتی فرهنگی و جهت ترویج فرهنگ ملی شدن و توجه دانش آموزان به نمادی شاخص اقدام به خلق عروسک دارا و سارا و نادر و نازی نمودند و نوشت افزارهای داخل را مزین به تصاویری با این نمادها و پوشش سنتی نمودند، کاری بس عظیم بود. دو دهه از آغاز آن حرکت فرهنگی نوین جهت مبارزه با ترویج و تهاجم فرهنگ غربی و نشانه های برهنگی در نماد باربی می گذرد ، اما هنوز هم کودکان و نوجوانان ما آنگونه که باید نه تنها جذب به این موارد نشدند و اگر هم اتفاق میمونی رخ داد ، در حد قابل وصفی نبود. به تازگی سن استفاده از بازی هایی که به کل نمادهای غربی را ملکه ذهن نونهالان ما نموده ، بسیار پاییین آمده است. گوشی های تلفن همراه ، آلتی برای عادت به فراموشی و آرام نمودن کودکان شده حتی والدین با این حرکت مخرب نه تنها دنیای نونهالان را از حکایات و قصه ها تهی نمودند، بلکه هیاهوی کودکانه را دریک هیس اجباری به خشونت توجه به بازی ها در خلوت خاموش اتاق های بی روح و عاری از عروسک ها نمودند . حال سوال اینجاست اگر قرار است نسلی آینده فرهنگی این مملکت را بچرخاند نسلی که با همه آرامش و خاموشی حرص و ولع بازی های جمعی اینترنتی از او فردی چموش و کم حوصله و دور از عاطفه و احساس ساخته ، چگونه وارث ذهن خلاق و تخیل های کودکانه برای نسل بعد از خود خواهد شد. اما سخنی با مسئولین فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان گچساران دارم: « لیلی های چوبی ما به خوابی عمیق رفته اند بیدارشان کنید » در روزگاری که حجم هجوم فرهنگ غالب غربی بر تسخیر تخیل کودکان بالاتر از حد انتظار است ، آیا روزی با نام « عروسک من لیلی » را نمی توان در ایام سالانه مدارس و در مقطع ابتدایی جای داد ؟ آنقدر توجه به سنت ها و رعایت موازین دینی و رفتاری باید قابل توجه باشد که فرهنگ قصه گویی و حفظ سنت های بومی هم خود جهادی واجب است . یک روز را به کودکان اختصاص دهیم . برایشان قصه بگوییم و عروسک مجانی با لباسی اصیل و ایرانی بومی هدیه کنیم . زیر ساخت های فرهنگی اساس و پایه اش از نکات قوی و ناب نهفته در فرهنگ غنی دانش درون سینه ها متل ها و متیل ها بومی و عروسک های چوبی است که روزگاری با دستمال های رنگ رنگ روح شادی را برای مادرانمان به پرواز در می آوردند. اگر هر مسئولی درک کند که چگونه کودکان ما از بازی همراه با عروسک سنتی ، از فرهنگ بومی لذت می برند، هیچ گاه حاضر نخواهند شد چنین محرومیتی را از آنها سلب کنند. مثلا در فرهنگ ژاپن ، عروسک های ژاپنی اکثراً لباس سنتی ژاپنی یعنی کیمونو بر تن دارند ولی در کشور ما عروسک ها، اکثراً لباس های غیرایرانی و اروپائی بر تن دارند، یعنی در حقیقت با حضور یک عروسک با لباس سنتی و بومی محل زندگی خودمان ، در اتاق خواب، ذهن، رویاها و همه چیزهائی که کودک در خواب و بیداری به صورت هشیار و ناهشیار با خود دارد رنگ و بوی کشور خودش را می دهد. ولی کودک ما ، با عروسک های خارجی با انواع لباس های غیرایرانی به سر می برد. در آینده پذیرش و قبول اینکه لباس های فرهنگ او از نظر مردم شناسی، می بایستی به چه صورتی باشد، دچار اشکال می گردد. باید کودکان را از این اپیدمی مخرب زود بزرگ شدن برهانیم. نباید کودکانمان با مطالعه قصه عروسک و تخیل های شاد بیگانه شوند. زمان تاریخ مصرف دارد و افسوس بر روزی که تاریخ مصرف نمادهای اصیل هم با بی تدبیری به سر آید…
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کبنانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]