تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خود را از تمامى مردم با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و قل هو اللّه‏ احد حفظ كن. آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827617642




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راه اندازی موزه هنرهای اصیل ایرانی


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: هنرهای سنتی در زمره هنرهایی است که همواره با دیدن آن ها به یاد اصالت، فرهنگ و هویت ملی مان می افتیم. هنرهایی که اگرچه دارای پیشینه دیرپا و مولفه های بسیاری است، اما در عمل و به ویژه در سال های اخیر به دلایل گوناگون، در گذرگاه زمان متاسفانه به انزوا و فراموشی سپرده شده است. هنرهایی که به زعم استادان این وادی، می تواند کاربردهای زیادی در جامعه امروز داشته باشد، حال آن که به روز نشدن این هنرها و نبود دخل و تصرف و نوآوری در آن ها، باعث به حاشیه رانده شدن شان شده است. هنری با جان مایه های تعزلی و مذهبی کاظم چلیپا ـ هنرمند پیشکسوت نقاشی قهوه خانه ای در پاسخ به این که چگونه می توان تمهیداتی اندیشید تا هنرهای اصیل ایرانی و از جمله نقاشی قهوه خانه ای دستخوش زوال نشود، به حیات خود ادامه دهد و به عنوان میراثی ماندگار برای نسل های بعدی باقی بماند، می گوید: ـ نقاشی قهوه خانه ای شاخه ای از هنرهای تجسمی به شمار می رود و برگرفته از نقاشی های دوران زندیه و قاجار است. شاید به جرات بتوان گفت که نقاشی قهوه خانه ای در ردیف آخرین نقاشی های ایرانی است که استادان آن از دنیا رفته اند و اگر حمل برخودستایی نشود، در حال حاضر تنها شاگردی که سال ها به شکل مستقیم از محضر استادان این عرصه بهره برده است، من هستم، من از 8 سالگی در درجه اول شاگرد پدرم مرحوم حسن اسماعیل زاده چلیپا، یکی از استادان نقاشی قهوه خانه ای بودم و بعد از آن این سعادت را داشتم که از محضر استادان به نام دیگری مانند حسین قوللر آغاسی، محمد فراهانی و عباس بلوکی فر بهره ببرم. نقاشی قهوه خانه ای نیز به تبع دیگر شاخه های هنرهای تجسمی دارای قابلیت و ظرفیت های گسترده ای است، به ویژه آن که جان مایه های تعزلی و مذهبی در این هنر بیشتر از سایر شاخه های نقاشی به چشم می خورد و از همه مهمتر ، نقش اسطوره ها در نقاشی قهوه خانه ای پررنگ است. نقاشان قهوه خانه ای یا خیالی سازی، سال ها تلاش کرده اند تا به واسطه این هنر به مفاهیم مذهبی و ادبی بپردازند. روی این اصل است که معتقدم نقاشی قهوه خانه ای به دلیل گستردگی مفاهیمی که دارد، هیچ گاه زوال نمی گیرد و تاریخ مصرفی ندارد، بلکه هنری برای تمامی دوران است و به بیان ساده تر می توان گفت هنری است که در بی زمانی به سر می برد و در برهه های مختلف زمانی، می تواند در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد که بهترین نمونه آن را می توان نقاشی های کمال الدین بهزاد دانست. از آنجا که مولفه نقاشی های قهوه خانه ای غوطه ور شدن در کمال است، این موضوع باعث شده است تا این نوع نقاشی در محدوده زمانی خاصی نگنجد، بلکه همان طور که اشاره کردم، برای همه دوران ها قابل استفاده باشد. نقاشی قهوه خانه ای از معدود هنرهایی است که مبتنی بر دانسته های قومی و ملی ما است و طبیعی است تا زمانی که علایق مردم نسبت به این هنر وجود دارد، از میان نخواهد رفت. موزه هنرهای اصیل ایرانی کاظم چلیپا اضافه می کند: مسئله اصلی این است که در نهایت برای حفظ هنرهایی نظیر نقاشی های قهوه خانه ای، باید فکر اساسی کرد که به نظر می رسد در شرایط فعلی، راه اندازی موزه نقاشی های قهوه خانه ای و اصولا هنرهای اصیل ایرانی، ضرورت دارد. ضمن این که تاسیس دانشکده هنرهای ایرانی اسلامی نیز می تواند در حفظ و نگهداری از هنرهای کهن و پرقدمت کشورمان تاثیرگذار باشد. مهمترین مولفه هنرهای ایرانی اسلامی از دیرباز تا امروز، این است که این هنرها کاربردی است. به هر حال اگر بخواهم به طور مشخص درباره وضعیت نقاشی های قهوه خانه ای صحبت کنم باید بگویم این هنر هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است و چنانچه جایگاه آن تثبیت شود، نسل های بعدی، بیشتر به ارزش های مستتر در این هنر پی می برند. زیرا نقاشی قهوه خانه ای به دلیل ترسیم مفاهیمی که دارد، بیانگر فضایی سوررئالیستی است، همان فضایی که در آثار ماندگار و سترگی مانند شاهنامه فردوسی و هزار و یک شب نیز به چشم می خورد و نه فقط در نقاشی قهوه خانه ای، بلکه اصولاً در هنرهای ایرانی اسلامی، به نوعی احساس متافیزیکی وجود دارد. پیوند بازارهای کار ودانشگاه معصومه مظفری ـ رئیس انجمن نقاشان هم راه حل حفظ هنرهای اصیل ایرانی را متصل کردن دانشگاه های هنر به بازارهای کار می داند و می گوید: متاسفانه در اغلب شاخه های هنری، بازار کار وجود ندارد و هر سال به رغم موج گسترده فارغ التحصیلان هنر، بازارهای کار برای ادامه فعالیت آنان فراهم نشده است، در حالی که اگر سیاست گذاران فرهنگی بتوانند بازارهای کار را به محافل دانشگاهی پیوند دهند، می توان هر کدام از شاخه های هنری از نیروهای انسانی متخصص استفاده کرد و نتایج آن را در دراز مدت در جامعه دید. یا همین طور اگر سطح بازار هنر در حد دانشگاه های آن ارتقاء یابد، شاهد تاثیرات بیشتری در این زمینه خواهیم بود. امروز در لاله جین همدان شاهد ظرفیت های بسیاری در زمینه سفالگری و سرامیک سازی هستیم یا همین طور در زمینه فرش و گلیم در دیگر مناطق کشور. اما مسئله نبود بازار کار باعث شده است اغلب این هنرها در رکود و انزوا قرار بگیرند. به نظر می رسد اطلاعات مجموعه ای از هنرها مثل لعاب کاری یا رنگرزی باید به شکل مکتوب گردآوری شود تا مورد استفاده دانشگاهیان قرار گیرد. این رشته ها باید مورد حمایت واقع شوند و از همه مهم تر شکل علمی تری به خود بگیرند تا از انزوایی که گریبان شان را گرفته است، خارج شوند. یا درباره رشته هایی مانند طراحی پارچه و طراحی صنعتی می بینیم که نیروی انسانی متخصص که چندین سال در این عرصه ها تجربه کسب کرده اند و تحصیلات عالیه دارند، از بازار کار بی بهره اند. به خاطر دارم دوستی که دانش آموخته رشته طراحی پارچه است، به این موضوع اشاره می کرد که بعد از فارغ التحصیلی برای یافتن کار به شرکت های نساجی ها مراجعه کرده و در کمال تعجب به این نکته برخورده است که نساجی ها به جای استفاده از طراحان داخلی، از ژورنال های خارجی پارچه برای طراحی تولیدات شان استفاده می کنند. این مسئله دردناک است و باید تمهیداتی اندیشیده شود تا فارغ التحصیلان دانشگاه ها هم بتوانند در هر یک از شاخه های هنری، جایگاه خود را به دست بیاورند و برای جامعه مفید واقع شوند. بهره گیری از ظرفیت هنرهای سنتی ایرج اسکندری ـ هنرمند نقاش و استاد دانشگاه نیز درباره ضرورت احیاء هنرهای سنتی می گوید: هنرهای سنتی همان طور که از نامش پیداست، در سنت ها و فرهنگ و هویت ملی ما ریشه دارد و پیشینه و قدمتی که این هنرها دارند، ارزشمندی آن ها را در گذر زمان دو چندان کرده است. ضمن آن که می توان از ظرفیت های گسترده هنرهای سنتی به نحو مطلوب استفاده کرد و تفکر موجود در این هنرها را در دنیای امروز نیز به کار گرفت. بعد از دوره مدرن، تفکر پست مدرنیسم در هنر رایج شد و بر اساس عقیده برخی، این ذهنیت به وجود آمد که دوره مدرنیزم به پایان رسیده است و باید برای خلق آثار مطلوب، به سنت ها بازگشت. بر اساس چنین تفکری، در مدرنیسم از عناصر هنرهای سنتی وام گرفته شد و هنرمندان در این دوره توانستند با تکیه بر سنت های گذشته و تلفیق آن با عناصر هنرهای امروزی حرکت های روبه پیشرفتی را در عرصه هنر تجسمی داشته باشند. او ادامه می دهد: اگر بخواهیم به احیای هنرهای سنتی بپردازیم، باید در درجه اول به این موضوع فکر کنیم که این هنرها باید بر اساس شرایط امروز ارائه شوند، زیرا واقعیت این است که از مدرنیزه گریزی نیست، بلکه باید راهکارهایی اندیشید تا هنرهای سنتی در هر شاخه ای که هستند بتوانند با حفظ اصالت های خود و به فراخور شرایط روز، پیش بروند. می توان گفت هنرهای سنتی در حالی می توانند موجودیت خود را حفظ کنند که مطابق با دنیای روز ارائه شوند. در حال حاضر در هنرهای تجسمی این اتفاق تا حد زیادی افتاده است و وقتی کارنامه هنری مان از این منظر را مرور می کنیم، به این نکته می رسیم که رد پای حفظ سنت ها همیشه در هنر امروز ما جاری و ساری بوده است و چه در نقاشی و چه در مجسمه سازی و خوشنویسی، این موضوع به وضوح مشهود است. باید بپذیریم که تکرار سنت ها هیچ گاه در هیچ دوره ای، راه به جایی نبرده است و نمی تواند هنرمند را به سر منزل مقصود برساند، بلکه هنر زمانی تعالی می یابد و می تواند در دسترس نسل ها قرار بگیرد که با دنیای مدرن امروز، تلفیق و از عناصر روز بهره گرفته باشد. جذابیت به شرط نوآوری احمد آریا منش ـ هنرمند عرصه نقاشیخط نیز با بیان این که طی سال های اخیر خوشنویسی به یمن حضور برخی از هنرمندان نوگرا، توانسته است به روز شود می گوید: یکی از مولفه های خوشنویسی این است که در بطن خود قابلیت انتقال مفاهیم را دارد. در زمان قدیم این انتقال مفاهیم از طریق هنرمندان این عرصه به شکل مکتوب ارائه می شده است که سینه به سینه به نسل های بعدی نیز رسیده است و هنوز هم ادامه دارد. ولی شکل و شرایط دوران معاصر باعث شده است هنرهای سنتی نیز دستخوش تغییرات زیادی شوند، به ویژه در سال های اخیر با ورود رسانه های مدرن و پیشرفت تکنولوژی به این نتیجه می رسیم که دنیا کوچک تر و ارتباطات گسترده تر شده است و به تبع به وجود آمدن این شرایط، برخی از هنرها و از جمله سینما توانسته اند بر موج تکنولوژی سوار و از مزایای آن، برخوردار شوند. داشتن عنصر نوآوری در یک اثر هنری طبعا باعث جذابیت بیشتر آن اثر می شود، ولی درباره خوشنویسی به طور مشخص در اغلب مواقع این طور بوده است که نسبت به نوآوری و ورود المان های نو به این عرصه، یک جور مقاومتی از سوی هنرمندان دوره های گذشته وجود داشته است. کما این که هنرمندان پیشکسوت خوشنویسی هنوز هم ترجیح می دهند به جای بهره بردن از عناصر مدرن و به روز در خوشنویسی، به همان شیوه قدیم فعالیت کنند. در حالی که معتقدم یکی از راه هایی که می تواند در ادامه حیات هنرهای سنتی و از جمله خوشنویسی تأثیر داشته باشد، این است که پوسته این هنر عوض شود. آریامنش اضافه می کند: البته این به معنی نفی سنت ها و اصالت هنرهای سنتی نیست. بلکه معتقدم باید در درجه اول به حفظ و اشاعه هنرهای سنتی بپردازیم و سعی کنیم شالوده و اساس این هنرها را همان طور که هستند، نگه داریم تا از آسیب های احتمالی در امان بمانند. یعنی هویت هنرهای سنتی ما باید حفظ شود، ولی در برخی از بخش ها لازم است تغییراتی در آن ها صورت گیرد. درست مثل موسیقی سنتی ما که فرم موسیقایی آن حفظ شده، ولی به مرور زمان توسط هنرمندان مختلف به تحولات گسترده ای دست یافته و توانسته است همگام با زمانه خود پیش برود. می خواهم بگویم اگر قرار باشد به احیاء هنرهای سنتی بپردازیم، باید حد وسط و میانه را رعایت کنیم، یعنی نه این طور باشد که برای نوکردن این هنرها، اصالت و پیشینه و قدمت طولانی آن ها نادیده گرفته شود و نه این که سال ها به شیوه قدما در حوزه هنرهای سنتی فعالیت کنیم و از نوآوری و حرکت های بدیع و تازه محروم بمانیم. ما به سنت های مان نیازمندیم، تا بتوانیم بر این اساس به خلق آثار تازه تری نیز بپردازیم. همان طور که در تمامی عرصه ها این گونه است. یعنی در حیطه شعر، همان طور که شعر نو سروده می شود، غزل هم باید جایگاه خود را داشته باشد. اما می توان غزلی سرود که انعکاس دهنده مسائل روز جامعه باشد، تا بیشتر به دل مخاطبی که شعر را می خواند، اثر کند. از طرف دیگر هنرمندان عرصه هنرهای سنتی باید بپذیرند که تغییر و تحول در این هنرها امری اجتناب ناپذیر است و دیر یا زود توسط نسل های بعدی این مسئله صورت می گیرد. خوشنویسی از جنس روزگار امروز آریامنش که در سال های اخیر حرکت های تازه ای در عرصه نقاشیخط انجام داده است، ادامه می دهد: سعی کرده ام با تکیه بر اصالت ها و نماد هایی که در هنر خوشنویسی کشورمان وجود دارد، آن را به جنس روزگار امروز نزدیک کنم. کما این که سال گذشته نمایشگاهی با عنوان «کنسرت خط» برگزار کردم و از تلفیق موسیقی در نقاشیخط بهره گرفتم که با اقبال خوبی هم از سوی مخاطبان مواجه شد. یا همین طور در ماه های اخیر از عکاسی در نقاشیخط استفاده کردم که بازخوردهای متفاوتی در پی داشت. این نشان می دهد که هنرمند می تواند با داشتن اشراف و تخصص به آن وادی، هنری مثل خوشنویسی را به عناصر روز نزدیک کند و باعث شود که این هنر نزد مخاطبان، جلوه بیشتری داشته باشد. واقعیت این است که اگر هر کدام از شاخه های هنرهای تجسمی در ظرف زمانی خودشان ارائه شوند می توانند با مخاطبان ارتباط بیشتری برقرار کنند، به بیان ساده تر اگر قرار باشد هنرهای سنتی، پویایی و اصالت خود را تا سال ها حفظ کنند، ضرورت دارد که با زمان خود پیش بروند. من در دهه هفتاد 2 خط «کرشمه» و «سفیر» را ابداع کردم که در ابتدای این مسیر با مخالفت های زیادی از سوی هنرمندان پیشکسوت در عرصه خوشنویسی مواجه شدم. اما از آنجا که تصمیم گرفته بودم در این هنر تحولی ایجاد کنم، دلسرد نشدم و به راه خود ادامه دادم. البته به نظرم مخالفت ها در این زمینه طبیعی بود، وقتی هنری مثل خوشنویسی سال ها به یک شیوه و در قالبی خاص ارائه می شود، دیگر تغییر دادن در آن دشوار است. مثل این که فردی که سالیان سال در یک خانه قدیمی زندگی کرده است، بخواهد از آنجا به خانه ای نو نقل مکان کند. از زمانی که وارد عرصه خوشنویسی شدم، به این فکر می کردم که نباید تکرار کنم، زیرا تکرار شیوه گذشتگان از طرفی باعث می شود نتوانم در کار خود به آن شکلی که باید پیشرفت کنم و از طرف دیگر ارائه کارهای کلیشه ای، به دوری و دلزدگی مخاطب از اثر می انجامد. روی این اصل تصمیم گرفتم با ابداع 2 خط «سفیر» و «کرشمه» به نوعی کلیشه ها را بشکنم. زیرا بر این باور بودم که در خوشنویسی نمی توان به مدت صد سال به این شیوه به خلق اثر پرداخت و به عنوان مثال، در نستعلیق می توان دست به نوآوری هایی زد که برای مخاطبان هم چشم نوازتر باشد. این درست مثل آن است که باغی به نظر زیباتر می آید که انواع گل ها در آن پرورش یافته باشند و از تنوع برخوردار باشد، وگرنه پرورش گل های یک شکل در یک باغ، لطف چندانی ندارد. به هر حال در شروع این مسیر خیلی اذیت شدم، چون برای هنرمندان دوره های گذشته در عرصه خوشنویسی پذیرفته شده نبود که در این زمینه هم می توان دست به ابداع و نوآوری زد. اما با آن که کسی برای من فرش قرمز پهن نکرده بود، به کارم ادامه دادم و امروز صدها شاگرد در اقصی نقاط کشور به 2 خط کرشمه و سفیر گرایش پیدا کرده اند. حتی گاه شاگردانی از کشورهای مختلف دارم که مدت هاست بر روی این 2 خط متمرکز شده اند و بر اساس آن، به خلق اثر می پردازند. این نشان می دهد که فقط من نبوده ام که تمایل به شکستن کلیشه ها در عرصه خوشنویسی داشته ام، بلکه در این مسیر، افراد دیگری هم بوده اند که درصدد و کارهای تازه تر برآمده اند و می خواسته اند مسیرهای نوتری را بپیمایند و تجربه کنند. این استاد دانشگاه تصریح می کند: باید بپذیریم که تک محصولی بودن ما در رشته های هنری، ظلم به خودمان است و پیام های آن، دست آخر گریبان خودمان را می گیرد. هر چه محدودتر باشیم و از اتفاقات هنری روز دنیا عقب بمانیم، باعث می شود آثاری که ارائه می کنیم، از بُرد و اقبال کافی نزد مخاطبان برخوردار نشوند. در حالی که خلاقیت می تواند تأثیر بسزایی در تمامی سطوح جامعه داشته باشد. خلاقیت، امید به زندگی را افزایش می دهد و طبعا اگر قرار باشد در هر شاخه هنری در دایره کلیشه ها محدود بمانیم، بعد از مدتی دلسرد و خسته می شویم. بنابراین عرصه هنر در هر برهه زمانی نیازمند هوای تازه و رویدادهای خوب است. صنایع دستی را دریابیم حمید شانس ـ استاد دانشگاه هنر و مجسمه ساز هم معتقد است: مهم ترین دلیلی که باید در حفظ هنرهای سنتی کوشید این است که هنرهای یاد شده حاوی منش و اخلاق و انسانیت است و از این ها گذشته، هنرهای سنتی صرف نظر از پیشینه طولانی که دارند، به نوعی میراث گذشتگان ما به شمار می روند و حقانیت آن ها در عمل به اثبات رسیده است. بخشی از هنرهای سنتی ما همزمان با حرکت های سریع تکنولوژی از میان رفته و فراموش شده است، ولی لازم است به وسیله ابزارهای جدید برای بخش باقی مانده این هنرها، فکر جدی شود تا دست کم بتوانیم این بخش باقی مانده از هنرهای سنتی را به خوبی حفظ کنیم. یکی از هنرهایی که باید به آن توجه شود، صنایع دستی است، به ویژه این که صنایع دستی نیز مانند دیگر هنرهای سنتی و اصیل ایرانی، مولفه های ماندگاری دارد. به عنوان مثال محصولی که به دست هنرمندی که در وادی صنایع دستی فعالیت می کند شکل می گیرد، کارخانه ای نیست و از ابتدا تا انتها به دست خود آن هنرمند ساخته می شود. دیگر این که تعجیل و شتابزدگی در آثار صنایع دستی به چشم نمی خورد، بلکه هنرمند سر صبر و حوصله به خلق یک اثر می پردازد، شاید به این دلیل که هنرمندان صنایع دستی به جای نگاه منفعت طلبانه و سودجویانه، در آثارشان نگاهی انسانی و اخلاق مدارانه را دنبال می کنند و این مولفه ها به خوبی در آثار صنایع دستی مشهود است. این هنرمند مجسمه ساز اضافه می کند: به نظر می رسد نمی توانیم برای احیای هنرهای سنتی و اصیل، نسخه ای بپیچیم و بر اساس آن، از این هنرها حفاظت کنیم. بلکه تنها راهکاری که می توان در این زمینه ارائه کرد، این است که این هنرها در مسیر دگرگونی های اجتماعی مورد واکاوی قرار بگیرند تا بتوان برای حفظ آنها تصمیم درستی گرفت. درباره صنایع دستی به طور مشخص باید بگویم اگر نگاه بازاری و جذب گردشگری از آن برداشته شود، طبعاً می توانیم شاهد شکوفایی و رشد بیشتر صنایع دستی باشیم. اما تا زمانی که صنایع دستی به مثابه بازار باسمه ای برای مخاطبان گردشگر باشد، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این هنر ارزشمند در گذر زمان حفظ و از آسیب به دور نگاه داشته شود. بخشی از ارزش های صنایع دستی به روح و منش و اخلاقی بر می گردد که در هنرمندان این عرصه وجود دارد. ضمن آن که باید به این نکته دست یابیم زمانی صنایع دستی می تواند راه برون رفت از مشکلات را پیدا کند که تلفیقی از قابلیت های گذشته و دورنمای آینده باشد. در این صورت است که می توان به ادامه حیات صنایع دستی امیدوار بود، در غیر این صورت نه فقط صنایع دستی، بلکه هر کدام از شاخه های هنری که در چارچوب های گذشته باقی بمانند، رو به زوال و نابودی می روند. آزاده صالحی codex24x


جمعه ، ۳مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن