تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837361252
طرح سپاه برای جنگ که هاشمی رد کرد
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: طرح سپاه برای جنگ که هاشمی رد کرد
انتشار یادداشت «استراتژی اتمام جنگ با تصرف یک منطقه استراتژیک» در سایت آقای «محمد درودیان»، موجب واکنش سردار سرلشکر «غلامعلی رشید»، از فرماندهان دفاع مقدس و نگارش یادداشت زیر شد.
شرق مینویسد: سردار رشید در جنگ به عنوان فرمانده قرارگاه فتح و جانشین نیروی زمینی سپاه و معاون عملیات قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص)، نقش بسیار اساسی در طراحی عملیاتها و فرماندهی جنگ داشت. گرچه او هماکنون در جایگاه جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح حضور دارد، اما شخصیت وی را باید بیشتر به دلیل برخورداری از آرا و اندیشههای راهبردی در حوزه جنگ و امنیت ملی مورد توجه قرار داد. با توجه به این موضوع، یادداشت زیر قابل ملاحظه و تأمل است: «یادداشت کوتاه و مفید شما (درودیان)، حقیقتاً گنجایش و ظرفیت بسط تا رسیدن به یک مقاله علمی و ارزشمند را دارد. تمام مطلب شما را تأیید میکنم، اما نکات و ایراداتی به نظرم میرسد که در ادامه به آنها اشاره میکنم: 1- در ابتدای مطالب، سوال کردهاید که «آیا استراتژی دیگری طراحی و مورد توجه قرار گرفت؟» و در پایان مطلب نیز پرسیدهاید: «استراتژی مناسب برای پیروزی ایران بر عراق چه بود؟» شما میدانید و بنده نیز بارها به این مطلب (استراتژی جایگزین) اشاره کردهام. در سال 1364 این اتفاق افتاد و استراتژی دیگری که مناسبتر بود، طراحی و پیشنهاد شد، اما فرماندهی عالی جنگ نپذیرفت. 2- چنانکه استراتژی را اندیشه، محاسبه منابع و ظرفیتها و تعیین روش برای رسیدن به هدف بدانیم (که شما نیز اشاره کردهاید)، آیا طرحی که ما پیشنهاد کردیم، استراتژی نبود؟ مگر اینکه جنابعالی به طورکلی این مسیر را از اساس قبول نداشته باشید. 3- قدرت نظامی ما با تکیه بر نیروهای مردمی، ذاتاً ظرفیت تصرف سرزمین و پیشروی در عمق خاک عراق را نداشت. شما بیشتر بر ارتش حرفهای با ابزار و تجهیزات پیشرفته و منابع کافی، تاکید میکنید، اما کشور ما امکان تامین و پذیرش این استراتژی را نداشت. به هرحال طرحی که ما دادیم، یک طرح استراتژیک بود که صبغه عملیاتی داشت و در صورت پذیرش، میشد سایر ابعاد سیاسی و دیپلماسی آن را نیز هماهنگ کرد. 4- آیا این نکات را قبول دارید که: الف) استراتژیای که در ذهن مسئولان بخصوص آقای هاشمی بود، یک «استراتژی محدود» بود؟ این استراتژی در حقیقت به دنبال پیروزی کامل به معنای غلبه بر دشمن و شکست کامل دشمن نبود، بلکه به یک پیروزی نسبی (انجام یک عملیات موفق) و اتمام محترمانه جنگ فکر میکرد. ب) مسئولان قائل به هزینه کردن منابع به حد کافی (برابر محاسبات در طراحی) نبودند. ج) مسئولان انتظار داشتند این استراتژی را، که اتمام جنگ با تصرف یک منطقه استراتژیک در خاک عراق بود، با منابع و وضع موجود درون سپاه و با پشتیبانیهای محدود ارتش، به نتیجه برسانند. د) بخش اعظم تجهیزات و ابزار در درون ارتش بود. باور میکنید که هنوز هم نفربر آمریکایی و هلیکوپتر نو درون سازمان ارتش وجود دارد؟! ... البته شما میگویید که اگر تمام امکانات ارتش را به سپاه میدادند، باز هم مسأله فرق نمیکرد و ما گرفتار همان مناقشات قبلی هستیم! اگر مشخصههای استراتژی را قبول دارید، یکی از پایههای استراتژی، منابع به مفهوم ابزار، تجهیزات و تسلیحات نظامی است. این منابع تا حد زیادی درون ارتش وجود داشت. ه) شهید صیاد در نامه تاریخی خود به تاریخ 65.11.16 پس از پیروزی سپاه در عملیات کربلای 5 و شکست ارتش در عملیات کربلای 6، درحالی که فرمانده نیروی زمینی نبود، در ذیل عنوان «حقایق» نوشت: «سیستم کلاسیک فرماندهی در ارتش جمهوری اسلامی، مانع بکارگیری امکانات، نیروی انسانی و تجهیزات، در صحنه نبرد گردیده است؟!» این اعتراف به حقیقتی تلخ است که البته در زمانی انجام میشود که ایشان دیگر فرمانده نیست. 5- اینجانب به کمک جمع 15 نفرهای از فرماندهان (آقایان عزیز جعفری، احمد غلامپور، قاسم سلیمانی، بشردوست، شهیدحسین خرازی، شهیداحمد کاظمی و...) به دستور آقامحسن رضایی در نیمه دوم اردیبهشت سال 1364، فرایند طراحی استراتژی در جنگ را آغاز و هفت تا 10 گام از آن را طی کردیم. از ارزیابی تهدید تا تعیین اهداف، تعیین ساختار، سازمان مورد نیاز، اتخاذ تدبیر، تهیه و تدوین برنامه توسعه نیروها و... . به زبان ساده میخواستیم بگوییم با وضع موجود و محدودیت نیروی انسانی، منابع، امکانات و یگان موجود، اقدام بزرگی علیه دشمن نمیتوان انجام داد و چنانچه افزایش نیرو و امکانات در حد مقدورات کشور انجام شود، میتوان دو هدف مهم و استراتژیک را درون خاک عراق، تامین کرد و بهتر از گذشته جنگ را پیش برد. پس از فتح خرمشهر، ما همیشه با 100 تا 150 گردان نیروی آفندی سپاه، تهاجم میکردیم و با همین نیرو فاو را هم گرفتیم. لذا در این طرح میخواستیم اثبات کنیم چنانچه این نیروها حداقل به سه برابر یعنی 500 گردان با امکانات بیشتر، ارتقا یابد، در شیوه تهاجم نیز امکان غافلگیرکردن دشمن میسر است؛ چراکه به جای تک از یک محور، تکهای متعدد در سه محور طرحریزی میکردیم و حتماً دشمن غافلگیر میشد. در تهاجم اول، بصره را اشغال میکردیم. البته صدام مقاومت میکرد، مردم بصره آواره میشدند و صدام عراق را بدون بصره اداره میکرد. اگر میتوانستیم تمام مناطق غرب بصره را نیز تا مرز کویت تصرف کنیم، وضع فرق میکرد. در تهاجم دوم، سلیمانیه را تصرف و کرکوک را با خطر جدی روبهرو میکردیم و نفت از عراق گرفته میشد. البته با مشخصههایی که بعدها از صدام دیدیم، او تسلیم خواستههای ما نمیشد. در طرح ما تهاجم به هدف سوم یعنی مرکزیت عراق و بغداد هم بود، اما نپذیرفتند و وقتی جمعبندی و نتایج این طرح استراتژیک را در حضور مسئولان وقت، مطرح کردیم، همان جمله معروف را در پاسخ شنیدیم که «ما بند پوتین این نیروها را هم نمیتوانیم تامین کنیم. این بحثها در این شرایط، خیانت است. 64.3.8». بعدها در عملیات کربلای 5 در سال 1365 مسئولان گفتند: «بروید با همین وضع موجود بجنگید و اگر نمیتوانید، بروید به امام بگویید نمیتوانیم بجنگیم!» 6- در آن شرایط چهار نکته محوری در طرح ما این بود: الف - ضرورت آمادگی برای دو نبرد همزمان با هدف تجزیه قوا و غافلگیری دشمن ب- افزایش جذب و سازماندهی نیروها تا 1500 گردان در سه مقطع زمانی شش تا 9 ماهه (هشت الی 30 ماه جنگ) ج- تامین و تضمین پشتیبانیهای لازم از جمله توپخانه و پدافند هوایی که عمدتاً در درون ارتش بود. د- استقلال سپاه از ارتش در طرحریزی، فرماندهی و اجرای عملیات. آیا این تلاشها را به عنوان تغییر در راهبرد و استراتژی نمیدانید؟ البته ما در ابتدا (حدفاصل فتح خرمشهر تا آغاز عملیات رمضان)، ارزیابی دقیق و درستی از قدرت و توانایی نظامی خود و شاید هم دشمن برای تامین اهداف در درون خاک عراق نداشتیم و در سالهای 62 و 63 با توجه به ناکامی در عملیاتهای بعدی، در حقیقت در ابتدای سال 64 بازنگری اساسی صورت گرفت و این طرح ارائه شد. 7- به نظر میرسید تمام مسئولان، اعتقاد نداشتند که کشور توان تامین منابع مورد نیاز این طرح را دارد و همانطور که شما هم نوشتهاید، به اولویتهای کشور و مطالبات معیشتی، سیاسی و اجتماعی مردم توجه داشتند و در این سالها هم دائماً بدون توجه به اسناد موجود، ادعا دارند که هرآنچه امکان داشت، برای جنگ بسیج کردیم و امکان تزریق منابع بیشتر به جنگ، در کشور وجود نداشت؛ در حالی که ما این ادعا را قبول نداریم. 8- به هرحال چون نوشتهاید «نقد و بررسی استراتژی تصرف یک منطقه و اتمام جنگ به جای مناقشه درباره مدیریت و تفکر آقای هاشمی یا بحث درباره میزان تخصیص منابع و پشتیبانی دولت از جنگ که بسیار مهم است...»، من وارد این بحث شدم و شما کم و بیش از آنها اطلاع داشتید. 9- در مورد پاسخ به پرسش دوم و سوم، حق با شماست. ما تجزیه و تحلیل درستی از شخصیت صدام نداشتیم و او را با شاه مقایسه میکردیم و تصور علما از جمله امام، این بود که صدام فاقد مشروعیت است که نکته درستی بود و با فشار نظامی ما و جنبش اندکی از سوی مردم عراق، سرنگون میشود. درحالی که ما کاملاً اشتباه میکردیم. پاسخ به پرسش سوم نیز درست است. 10- در مورد این سوال که «استراتژی درست برای پیروزی بر عراق چه بود؟»، جنابعالی پاسخ را به فرصتی دیگر موکول کردهاید. به نظر بنده، در این زمینه نباید صرفاً بر استراتژی «تکیه بر ارتش کلاسیک با منابع، ابزار و تجهیزات کافی» به صورت آنچه در مدل استراتژی آمریکا هست، تکیه کرد. چه بسا اگر طرح ما پذیرفته میشد و وارد میشدیم، مردم شیعه عراق در جنوب (مثل انتفاضه شعبانیه در سال 70) و مردم کُرد در شمال عراق، دست به تحرکاتی میزدند و با قیام خود، ارتش عراق را دچار فروپاشی میکردند و حوادث به شکل دیگری رقم میخورد؛ یعنی طرح ما را با تحرکات شیعیان و اکراد در عراق، باید در نظر بگیرید؛ چراکه قدرت نظامی سپاه با تکیه بر نیروهای مردمی به اضافه تحرکات نیروهای مردمی شیعه و نیروهای کُرد، یک استراتژی قدرتمند و بزرگ برای پیروزی بر عراق بود.» به گزارش ایسنا، محمد درودیان در یادداشت خود آورده بود: «برابر اسناد و شواهد تاریخی موجود، استراتژی ایران برای اتمام جنگ پس از فتح خرمشهر، تصرف یک منطقه استراتژیک در خاک عراق، به منظور فشار به صدام و متقاعدسازی حامیان عراق، برای تأمین خواستههای ایران و پایان دادن به جنگ بود. با وجود فراز و نشیبهای موجود در فرآیند تحقق استراتژی یادشده، نه تنها جنگ متکی به استراتژی ایران به پایان نرسید، بلکه استراتژی یادشده نیز در زمان جنگ بازبینی و اصلاح نشد. همچنین استراتژی جایگزین مورد توجه قرار نگرفت. ضمن اینکه با اتمام جنگ، مناقشه درباره استراتژی ایران همچنان ادامه دارد. با ادامه جنگ و دشواریهای تصرف یک منطقه استراتژیک در جنوب، به همراه گسترش دامنه جنگ توسط عراق و مناقشات سیاسی که درباره علت ادامه جنگ و نحوه پایان آن شکل گرفته بود، در سال 1361، مرحوم مهندس بازرگان در نامهای به امام خمینی، با استناد به آیات قرآن و شواهد تاریخی، نظراتی را مبنی بر اتمام جنگ طرح کرد. امام در واکنش به این نامه، به آیات قرآن مبنی بر ادامه جنگ تا رفع فتنه اشاره کردند که به استراتژی امام مبنی بر «جنگ جنگ تا رفع فتنه» مشهور شد. به موازات این رویکرد، با توجه به مواضعی که درباره سقوط صدام اعلام میشد، مفهوم استراتژی "جنگ جنگ تا رفع فتنه" با هدف سقوط صدام شکل گرفت. چنانکه برای نخستینبار در زمان جنگ، امیر شمخانی در یکی از جلسات قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، رویکردهای موجود درباره ادامه جنگ را به این شکل صورتبندی کرد که سه دیدگاه وجود دارد: 1- جنگ، جنگ تا پیروزی؛ شعار رزمندگان است. 2- جنگ، جنگ با یک پیروزی؛ استراتژی آقای هاشمی است. 3- جنگ، جنگ تا رفع فتنه از جهان؛ استراتژی امام است. استراتژی ایران پس از فتح خرمشهر، به مدت شش سال، ناظر بر تلاشهای پی در پی قوای نظامی ایران برای تصرف یک منطقه استراتژیک در خاک عراق و پایان دادن به جنگ بود، اما در عمل، جنگ به گونه دیگری پایان یافت. با این فرض، این پرسشها به میان خواهد آمد که: 1- چرا استراتژی ایران با وجود دستیابی به برخی پیروزیهای نظامی در مناطق مختلف، برای اتمام جنگ به نتیجه نرسید؟ 2- آیا استراتژی دیگری طراحی و مورد توجه قرار گرفت؟ هماکنون بخش مهمی از مناقشات سیاسی درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، مبنی بر علت طولانی شدن جنگ و نحوه پایان آن، متأثر از نتیجه استراتژی ایران است؛ به این معنا که اگر جنگ با پیروزی در عملیات رمضان و حتی فاو به پایان میرسید، در واقع استراتژی ایران در تأمین اهداف سیاسی، تحقق پیدا میکرد و طرح پرسش درباره مسائلی مانند علت ادامه جنگ و یا علت نحوه پایان جنگ، موضوعیت نمییافت. به نظر میرسد برای نقد و بررسی «استراتژی تصرف یک منطقه و اتمام جنگ»، به جای مناقشه درباره مدیریت و تفکر شخص آقای هاشمی یا بحث درباره میزان تخصیص منابع و پشتیبانی دولت از جنگ، که بسیار مهم است، همچنین حمایتهای بینالمللی از صدام، مناسب است از طریق نقد و بررسی پیشفرضهای سهگانه مندرج در درون این استراتژی، دنبال شود؛ زیرا استراتژی ناظر بر شکلگیری فرایندی است که در درون آن ادراکات، اندیشهها، محاسبات، ظرفیتها، منابع و انتخاب روش برای تأمین اهداف، از میان گزینههای مختلف انتخاب و برای انجام آن، نوعی تصمیمگیری و اجماع ایجاد میشود؛ بنابراین، با فرض اینکه استراتژی یک گزینه انتخابی است که برگزیده شده است، باید منطق درونی آن را از طریق نقد و بررسی پیشفرضها، مورد بررسی و واکاوی قرار داد. استراتژی تصرف یک منطقه و اتمام جنگ، هر چند برابر اسناد و شواهد موجود، متأثر از تفکر آقای هاشمی است، اما چنانکه اشاره شد، به هر دلیل دیگری از جمله برجستگیهای فکری - مدیریتی آقای هاشمی یا انتصاب ایشان از سوی امام خمینی بعنوان فرمانده عالی جنگ، هیچگونه استراتژی دیگری برای پایان دادن به جنگ مورد توجه قرار نگرفت؛ بنابراین استراتژی ایران پس از فتح خرمشهر در سوم خرداد سال 1361، تا حمله عراق به فاو و بازپسگیری آن در 28 فروردین سال 67، همچنان با تأکید بر تصرف یک منطقه و اتمام جنگ دنبال میشد؛ حال آنکه سپاه در سال 64 استراتژی جدیدی را طراحی کرد اما برای اجرای آن، تصمیمگیری و اقدام نشد. با توضیح پیشگفته در ادامه بحث، پیشفرضهای سهگانه استراتژی ایران که به شرح زیر بود، مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت: 1- ارزیابی از قدرت و توانایی نظامی ایران برای تامین اهداف سیاسی 2- تجزیه و تحلیل از شخصیت و موقعیت صدام در عراق 3- ارزیابی از قدرت تأثیرگذاری آمریکا و عربستان برای تغییر سیاسی در عراق پیشفرضهای سهگانه استراتژی ایران برای تصرف یک منطقه استراتژیک در خاک عراق و پایان دادن به جنگ، بر اساس این فرض بررسی خواهد شد که این پیشفرضها با واقعیتهای سیاسی - نظامی جنگ، به صورت کامل منطبق نبود و به همین دلیل، جنگ در چارچوب استراتژی ایران به پایان نرسید.»
پنج شنبه, 02 مهر 1394 ساعت 08:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
صفحات پیشنهادی
روایت سردار رشید از ماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و هاشمی رد کرد/ استراتژی هاشمی«محدود» بود
روایت سردار رشید از ماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و هاشمی رد کرد استراتژی هاشمی محدود بود درت نظامی ما با تکیه بر نیروهای مردمی ذاتا ظرفیت تصرف سرزمین و پیشروی در عمق خاک عراق را نداشت به گزارش نامه نیوز روزنامه شرق در یادداشتی به قلم غلامعلی رشید جانشین رئیس ستادکلماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و رد شد به روایت سردار رشید/ استراتژی هاشمی «محدود» بود
ماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و رد شد به روایت سردار رشید استراتژی هاشمی محدود بود سیاست > نظامی - روزنامه شرق در یادداشتی به قلم غلامعلی رشید جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح نوشت در پاسخ به اینکه استراتژی مناسب برای پیروزی ایران بر عراق چه بود باید بروایت هاشمی رفسنجانی از اختلاف سپاه و ارتش در زمان جنگ در یک نماهنگ
روایت هاشمی رفسنجانی از اختلاف سپاه و ارتش در زمان جنگ در یک نماهنگ سیاست > احزاب و شخصیتها - روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام نماهنگی را به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر کرده است که در آن هاشمی روایتی از اختلاف ارتش و سپاه می گوید لطفا منتظر بمانیدماجرای طرحی که سپاه سال۶۴ برای جنگ داد
ماجرای طرحی که سپاه سال۶۴ برای جنگ دادتاریخ انتشار چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۷ ۵۵ روزنامه شرق در یادداشتی به قلم غلامعلی رشید جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح نوشت در پاسخ به اینکه «استراتژی مناسب برای پیروزی ایران بر عراق چه بود » باید بگویم که در سال ١٣٦٤ استراتژیروایت سردار رشید از ماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و هاشمی رد کرد
روایت سردار رشید از ماجرای طرحی که سپاه سال64 برای جنگ داد و هاشمی رد کرد روزنامه شرق در یادداشتی به قلم غلامعلی رشید جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح نوشت در پاسخ به اینکه استراتژی مناسب برای پیروزی ایران بر عراق چه بود باید بگویم که در سال ١٣٦٤ استراتژی دیگری که مناسبتر بوداختلاف سپاه و ارتش در جنگ راهبردی نبود/ جنگ در نقطه شفافی پایان یافت
سردار جوانی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا اختلاف سپاه و ارتش در جنگ راهبردی نبود جنگ در نقطه شفافی پایان یافت معاون سابق سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آذر ماه ۹۰ به سمت مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه منصوب شد از اقدامات یدالله جوانی در زمان تصدی تشکیل هستههای هادیانآیتالله هاشمی: این مدعیان پر هیاهوی امروز حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده
آیتالله هاشمی این مدعیان پر هیاهوی امروز حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده گروهی در داخل که معلوم نیست چه هدفی دارند که مدام بر طبل تفرقه میکوبند آیتالله هاشمی رفسنجانی در ديدار جمعي از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس گفت شما که رزمندگان آن سالها هستید و سختیها و شداید جنگآیتالله هاشمی: برخی مدعیان امروز؛ حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده است
آیتالله هاشمی برخی مدعیان امروز حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده است رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت برخی مدعیان پرهیاهوی امروز حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده است به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمروایت هاشمی رفسنجانی از متن وحاشیه های حج خونین1366/ قرار شد پاسخمان در حدی باشد که به جنگ منتهی نشود
روایت هاشمی رفسنجانی از متن وحاشیه های حج خونین1366 قرار شد پاسخمان در حدی باشد که به جنگ منتهی نشود شب سران قوا در دفتر آیتالله خامنهای جلسه داشتند درباره عکسالعمل ما در مقابل جنایت سعودیها نسبت به حجاج ایرانی بحث شد قرار شد در حدی باشد که به جنگ منتهی نشود و تبلیغات ضدرامین: «جریان انحرافی» را هاشمی مطرح كرد |اخبار ایران و جهان
رامین جریان انحرافی را هاشمی مطرح كرد ممکن است گروهی مسیرشان را تغییر دهند ولي جماعتی که برای کمک به آقای احمدینژاد آمده بودند همه از شخصیتهایی برجسته و ممتاز هستند و قطعا مسیر خودشان را حفظ میکنند کد خبر ۵۳۲۹۴۰ تاریخ انتشار ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹ ۰۱ - 20 September 2015 مدت-
سیاسی
پربازدیدترینها