واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
ستارههای ناتمام متاسفانه حرفهای شدهاند! همین اولش بگویم که مخالف تزریق پول و امکانات نیستم، این مسائل لازمه ورزش حرفهای است اما... شاید یک تعریف غلط از حرفهای شدن همان بیماری مسری باشد که از فوتبال به والیبال هم رسید.
این تعریف غلط، همان است که بارها نقد شده، وقتی میگویم؛ حرفهای انگار یک مشت صفت منفی را پشت سر هم ردیف میکنیم. حرفهایگری در تعریف اشتباهی که ورزش ایران برای خودش دارد، یعنی ترجیح دادن پول به همه چیز، یعنی تراول را هدف قرار دادن، یعنی مادی بودن به معنای بازاری آن و... حرفهای بودن در این تعریف معنای آن را ندارد که تمام فکر و ذکر بازیکن ورزش قرار بگیرد و اولویت اول و آخر یک ورزشکار رسیدن به موفقیت باشد. اتفاقا حرفهایگری وقتی دچار انحراف شود، همین میشود. آیا در والیبال هم حرفهایگری به باندبازی ختم میشود؟ انگار دارد میشود، بازیکنان والیبال هم دیگر لااقل از این دور که ماییم؛ آن تیم یکدستی که میشناختیم، نیستند. همان تیمی که همه با هم شاد میشدند و همه با هم غمگین. این تیم یک جوری است، انگار برد و باخت برایش دیگر فرقی نمیکند. کجاست آن نعرههای هماهنگ وقتی اسپکی میخوابید یا نمیخوابید. حرفهایگری ناقص به ستارههایی ختم میشود که ستارههای کامل نیستند. نشانههایی از تولد ستارههایی از این جنس در والیبال هم دیده میشود، دوست دارید آن را جدی نگیرید؟ خب نگیرید. والیبال هم دارد ستارههایی معرفی میکند که عاشق ماشین آخرین مدل هستند. ستارههایی که وقتی اسمشان را در گوگل جستجو میکنیم؛ عکسهایی از آنها دیده میشود که فوتبالیها به آن میگویند؛ منشوری. ستارههای والیبال هم کمکم دارند به جایی میرسند که در صفحههای مجازی بیشتر از داخل زمین میدرخشند. ستارههای والیبال حالا میتوانند دیگران را تهدید کنند و خط و نشان بکشند. میتوانند بیشتر از یک خط تلفن همراه داشته باشند، میتوانند هر ماه این شماره را تغییر دهند و... همه آن استحالهای که زمانی در میان ستارههای فوتبال شاهد بودیم و از آن به عنوان بیماری مزمن حرفهای شدن یاد میکردیم، این روزها به والیبال منتقل شده است. نمیخواهم بگویم همه آنچه در ژاپن اتفاق افتاد و شکستهایی که در مسابقات جامجهانی والیبال رخ داد، به این استحاله منفی مربوط است. خیلی از عوامل میتوانند در این مساله دخیل باشند، اما از کنار این موضوع نمیتوان بهراحتی عبور کرد. زمانی که والیبال ایران، پلههای ترقی را با شتاب طی میکرد، تیمی داشتیم که ستاره نداشت، سادهتر بود، تیمتر بود، افاده نداشت، حرفهایش مهربانانهتر بود، ظاهر بازیکنان آن هنوز مد روز نشده و هنوز بازیکنان آن ژست گرفتن مقابل دوربین را یاد نگرفته بودند. آن روزها همه فکر و ذکر بازیکنان ایران والیبال بود هنوز، شرایط زوال والیبال ایران از همان روزی شروع شد که تیم ملی در رختکن به جای شادی برد، به دنبال پول بود و فقط از میزان پاداشها گلایه داشت. افشین خماند دبیر گروه ورزش
چهارشنبه 01 مهر 1394 - 3:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]