واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دیپلماسی و دموکراسی؛ راه حل بحران سوریه تهران- ایرنا- بحران سوریه را می توان گرانیگاه روند تحول الگوی روابط در خاورمیانه از رقابت به سمت تعارض دانست که به جنگ و بی ثباتی های دامنه دار در منطقه منجر شده است. به همین خاطر، تنها بر مدار راهکاری مسالمت آمیز برای بحران سوریه می توان نظم، ثبات و امنیت را به خاورمیانه بازگرداند.
بیش از چهار سال از آغاز بحران در سوریه می گذرد و این کشور همچنان با بحران حضور گروه های تروریستی و کشته و زخمی شدن صدها هزار نفر و آوارگی میلیون ها تن دست و پنجه نرم می کند. با نگاهی به گذشته ی تحولات سوریه و رویدادهایی که به دنبال آن در دیگر کشورهای عربی از جمله عراق، لبنان و یمن رخ داد، می توان گفت بحران سوریه آغاز گذار آشکار جریان رقابت قدرت در خاورمیانه به سمت تعارض و جنگ است که شکلی الگوواره به خود گرفته است.در جریان این تحولات، یارگیری های منطقه یی و بین المللی برای کسب بیشترین امتیازها از بحران سوریه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ روابط بازیگران خاورمیانه بروز یافت و بحران سوریه را به گرانیگاهی برای تغییر الگوی نظم در این منطقه تبدیل کرد.در این چارچوب هر بازیگری تلاش کرد برای کسب بیشترین سهم از این دوره ی گذار، یارگیری های موثرتری انجام دهد تا از این راه بتواند در عرصه ی میدانی در سوریه دست برتر را داشته باشد و در گفت وگوهای پس از هماوردی های نظامی با دست پر حضور یابد.در این شرایط، برخی کشورها که خواهان برهم خوردن ثبات در سوریه با هدف براندازی نظام سیاسی این کشور بودند بیشترین تلاش را برای تقویت گروه های تروریستی از هر نوعی و از هر گرایشی به کار بستند. به همین دلیل بود که سوریه به بهشت گروه های گوناگون تروریستی تبدیل شد که نه تنها در راستای براندازی نظام سیاسی سوریه وارد عمل شدند بلکه به دلیل اختلاف در اهداف و ایدئولوژی، درگیری های شدیدی نیز با یکدیگر دارند.اکنون وضعیتی آشفته در سوریه ایجاد شده که امنیت را به کالایی بسیار کمیاب تبدیل کرده است و در طلب آن، میلیون ها نفر خانه و کاشانه ی خود را ترک کرده اند و به امید حفظ بقا، رو به سوی اندک منطقه های امن سوریه نهاده یا مسیر ترک کشور را برگزیده اند.در سطحی فراملی و بر خلاف برآوردهای نخستین، بحران سوریه به یک بحران فرسایشی منطقه یی تبدیل شد که سرریز پیامدهای آن به کشورهای همسایه از جمله عراق و لبنان و بحرانی شدن اوضاع در این کشورها را به دنبال داشت.در سطح منطقه یی، بن بست در سوریه و ناکامی کشورهای برانداز در این بحران منجر به تلاش آن ها برای باز کردن جبهه های درگیری تازه در دیگر کشورهای خاورمیانه شد. به همین دلیل بود که داعش توانست به راحتی گستره ی سرزمینی بزرگی را در عراق به اشغال خود در آورد. در لبنان بن بست انتخاب رییس جمهوری ایجاد شد و در یمن شاهد حمله ی نظامی ائتلاف سعودی به این کشور بودیم.با نگاهی دقیق به بحران های گسترده در منطقه می بینیم که ریشه ی همه ی آن ها به ناکامی های کشورهای درگیر در بحران سوریه و تلاش بازیگران ناکام برای جبران آن در نقطه یی دیگر باز می گردد. در این چارچوب، هرگونه رایزنی سیاسی منطقه یی و فرامنطقه یی از جمله نشست های ژنو یک و 2 با شکست رو به رو شد و طرح هایی که کشورهای گوناگون و نیز نماینده ی سازمان ملل متحد در امور سوریه مطرح کرده اند نیز تاکنون راه به جایی نبرده است.همچنان که گفتیم، ایجاد بن بست در بحران سوریه پیامدهای بسیاری هم برای مردم سوریه و هم کشورهای دیگر منطقه داشته و منجر به آشفتگی بیش از پیش فضای روابط بین الملل در ارتباط با تحولات خاورمیانه شده است که مهم ترین نمود آن را در جنگ های نیابتی در سوریه، لبنان، عراق و یمن شاهدیم.در این زمینه شاید مهم ترین و برجسته ترین پیامد بن بست در بحران سوریه آوارگی میلیون ها نفر باشد که به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه و کاشانه و حتی وطنشان شده اند و کمترین امیدی برای بازگشت به آرامش ندارند.به همین دلیل پس از گذشت چهار سال از آغاز بحران در سوریه و به بن بست رسیدن همه ی راهکارهای بازیگران برای براندازی نظام سیاسی یا رفع چالش های پیش روی دولت دمشق، حل این بحران باید مهم تر از هر مساله ی دیگری در دستور کار کشورهای منطقه قرار گیرد تا از این راه هم بحران آوارگان کنترل شود و هم نظمی کارآمد برای مقابله با بحران های آتی در سطح منطقه به وجود آید. در چنین چارچوبی، برقراری گفت وگوها بین مهم ترین کشورهای درگیر در بحران سوریه نخستین ضرورت است.کشورهای منطقه باید به این نتیجه برسند که بی ثباتی منطقه یی نتیجه یی جز تشدید تعارض و ناامنی به دنبال نخواهد داشت و هزینه های بسیاری بر دولت ها تحمیل خواهد کرد. از سوی دیگر، تفکر محدود سازی رقیب با بهره گیری از این راهبرد که افزایش فشار بر گزینه های حساس رقیب می تواند به کسب امتیاز بیشتر از آن بینجامد، باید از دستور کار کشورها خارج و سیاست حفظ نفع جمعی جایگزین آن شود. تا زمانی که این تغییر ادراکی در ذهن برخی سیاستمداران رخ ندهد، تداوم بحران ها محتمل ترین گزینه ی آینده ی پیش رو در منطقه خواهد بود.این نکته را نیز باید در نظر داشت که هر بحرانی چند طرف دارد که هر طرف منافع خود را از این بحران پیگیری می کند و تا زمانی که طرف های درگیر منافع یکدیگر را به رسمیت نشناسند بحران ادامه خواهد یافت؛ واقعیتی که عیار درستی آن در تحولات سال های اخیر سوریه مشخص شد.کشورهای درگیر در بحران سوریه باید این نکته را در نظر داشته باشند که تلاش برای کسب بیشترین امتیاز با تکیه بر گزینه های نظامی تاکنون حاصلی جز تداوم بحران نداشته و پس از این نیز نخواهد داشت. به همین دلیل است که تاکید بر راه حل سیاسی به عنوان مطلوب ترین گزینه ی حل بحران سوریه باید در دستورکار همه ی کشورهای درگیر قرار گیرد. در این چارچوب بازیگران نباید با ارایه ی پیش شرط های غیر لازم و غیرمنطقی زمینه ساز ایجاد بن بست در حل بحران شوند. بحران پناهندگان و پیامدهای سیاسی- امنیتی آن شاید بتواند منجر به شتاب تسری و تعمیق این نگاه نزد بازیگران منطقه یی بحران سوریه شود به ویژه بازیگرانی که با تکیه بر راه حل نظامی یا با ارایه ی پیش شرط های غیر قابل قبول در راهکارهای سیاسی، تاکنون موجب تداوم بحران در سوریه شده اند.در جمع بندی کلی هم باید گفت، آینده ی نظم و ثبات در خاورمیانه در گروی حل مسالمت آمیز بحران سوریه است که این امر نیز جز از راه سیاسی و با تکیه بر مشارکت همه ی طرف ها و گروه های درگیر نمی تواند صورت بگیرد. به عبارتی دیگر، دستیابی به یک طرح سیاسی جامع و مانع برای بحران سوریه تنها از این راه قابل دستیابی خواهد بود.*از:مهدی جوکار (گروه پژوهش و تحلیل خبری) پژوهشم**9347** 9279**2054
31/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]