محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845862307
روایتی از یک سیل مرگبار
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲
سه روز بعد از سیل، احتمالا یادشان رفته که جمعه شب چه اتفاقی افتاد. یک روز بعد از سیل هم همینطور بود و تنها آنچه که رخ داده بود را برای هم تعریف می‌کردند؛ زنانی با چادری سیاه گه‌گاهی گوشه لبی می‌گزیدند و یک "طفلک" یا "الهی بمیرم" هم نثار فرد مورد نظر می‌کردند. بچه ها هم انگار که اسباب بازی جدیدی پیدا کرده باشند، اطراف خودروهای به گل نشسته بالا و پایین می‌پریدند و جوان ترها با موتور سیکلت در بستر رود مُرده رفت و آمد می‌کردند. این ها همه روایت است. روایت خبرنگار ایسنا از روستای توچال بعد از سیل و روایت ساکنانش از آنچه که حوالی ساعت 20 جمعه شب بر روستایشان گذشت. یک روز بعد از سیل رییس سازمان مدیریت بحران به مناطق سیل زده رفت، روز شنبه حوالی ساعت یک ظهر. اولین نقطه سیل زده محدوده‌ای در مسیر جنوب به شمال جاده امام رضا(ع) است. خروجی روستای توچال هم از همین قسمت است اما فاصله زیادی تا جاده اصلی دارد. گل و لجن هنوز هم در حاشیه بزرگراه دیده می‌شود و رحمتی، مدیرکل بحران استان تهران توضیح می‌دهد که این منطقه حالتی گودالی دارد و همین ویژگی باعث جمع شدن آب در جاده شده است. چند کارگر مشغول پاکسازی جاده و تمیز کردن گل و لجن هستند و خودروها از دو لاین سمت چپ بزرگراه مجبور به عبورند و ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی سعی در تسهیل و تسریع ترافیک دارند.
.jpg/4)
کانال قیام دشت که طغیان کرد
در مسیر روستای توچال جاده‌ایست که به گفته مسوولان محلی حدود 200 متر از آن هم دچار آبگرفتگی شده بود. علت هم طغیان و سرریز شدن کانال سیمانی معروف به "کانال قیلم دشت" است. خودروها به حاشیه جاده رفته و توقف می‌کنند تا بازدید دقیق‌تری از محل انجام شود. «کانال ظرفیت این حجم از آب را نداشت و به همین دلیل سرریز شد و آب به جاده آمد» این توضیح اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران کشور است و بعد به پل‌ها و لوله‌هایی اشاره می‌کند که از عرض کانال عبور کرده: «همین پل‌ها هم محل اشکال است. این پل‌ها و لوله‌ها خودش مانع ایجاد می‌کند و باعث بالا آمدن آب می‌شود و باید برای آن کاری کرد».
.jpg/4)
پلی که نجار از ساخت آن اشکال گرفت
.jpg/4)
انباشت زباله در اطراف این لوله مسیر اصلی آب را منحرف کرد
یکی از مسوولان محلی واکنش نشان می‌دهد و ادعا می‌کند که ساخت این پل‌ها روی کانال مجوزهای لازم را داشته اما تصمیم بر این می‌شود که تجدید نظری در این خصوص انجام شود. او اما از تخلیه شبانه نخاله و زباله در اطراف این کانال انتقاد می‌کند و آن را یکی از عواملی می‌داند که باعث بسته شدن مسیر کانال و طغیان آن شده است. چند کیلومتر جلوتر شهرکی به نام "حصار امیر" است. بنری در بلوار شهدای این منطقه خودنمایی می‌کند و پلاکاردهای تسلیتی که در حال نصب شدن به روی دیوار است نشان می‌دهد که "محمد تقی زین الدینی" از جانباختگان سیل است. قرار بر این می‌شود که بعد از بازدید، از خانواده این فرد نیز دلجویی شود. چند دقیقه فرصت هست برای پرس‌وجو از اهالی، زنی با چادری مشکلی، مغازه‌ای کوچک را اداره می‌کند، می‌گوید: «از حدود ساعت 7 عصر روز جمعه آسمان تیره شد، بعد باران شدیدی آمد و چند دقیقه بعد تمام شهر را آب گرفت.» به جدول‌های کنار خیابان اشاره می‌کند؛ جدول‌هایی که حدود 30 سانتی‌متر ارتفاع دارد و ادامه می‌دهد:« جدول‌ها معلوم نبود و گل همه جا را گرفت، حتی آب به چند خانه هم رفته بود و کف مغازه من هم پر از آب شده، تقریبا یک ساعت این وضعیت ادامه داشت و بعد آب که فروکش کرد، شایعه شد که چند نفری فوت کرده‌اند». در مسیر قبرستانی است که چند مرد سیاه‌پوش بالای قبری خالی ایستاده‌اند، احتمالا برای یکی از کشته‌شدگان سیل در آرامستان ده حاصار امیر این قبر کنده شده است.
.jpg/4)
دهانه کانال کوچک تر از آن است که بخواهد توان عبور دادن حجم زیادی از آب را داشته باشد
چند کیلومتر بالاتر از حصار امیر، کانال آب کوچکی است که آب‌های ناشی از بارش‌های فصلی از آب عبور می‌کند، سیل خسارت‌هایی را به آنجا هم وارد کرده و به گفته مسوولان محلی چند خودرو هم در این محل دچار حادثه شده‌اند اما خوشبختانه کسی جان خود را از دست نداده و مجروح هم نشده است. دهانه کانال کوچک تر از آن است که بخواهد توان عبور حجم زیادی از آب را داشته باشد و به همین دلیل آب به سطح جاده آمده و خساراتی جزئی به آن وارد کرده است. همین موضوع مورد اشاره یکی از معاونان مدیریت بحران نیز قرار گرفته که پاسخش را یکی از مسوولان محلی می‌دهد: «در شصت سال گذشته چنین سیلی در منطقه سابقه نداشته است و این کانال هم برای این حجم از آب طراحی نشده است».
.jpg/4)
بازدید رییس سازمان مدیریت بحران از مناطق سیل زده
از این جای راه به بعد بیشتر می‌توان آثار سیل را دید. آثار سیل در بستر رودی فصلی که حالا حتی باریکه‌ای از آب هم در آن جریان ندارد. خودروهای به گل نشسته، دیوارهای بتنی، درختان شکسته و جاده باریکی که جریان آب زیرسازی پایینش را شسته و دیگر اطمینانی برای عبور از رویش وجود ندارد. چند مرد و زن سیاه پوش اطراف خودرویی مچاله شده ایستاده و داخلش را نگاه می‌کنند، چند نفر دیگر با لباس تیره مشغول وارسی اطرافند و بالاخره معلوم می‌شود که از آشنایان راننده همین خودرو هستند. یکی از شش نفری که در سیل جانش را از دست داد، داخل همین خودرو بوده.
.jpg/4)
خودرویی که حالا به زحمت می‌توان نام پراید را بر رویش گذاشت
چند صد متر بالاتر لاشه یک پراید به چشم می‌خورد، مردی که کنارش ایستاده خودش را «قمی» معرفی می‌کند ومی‌گوید که راننده و سرنشینان خودرو زنده مانده‌اند اما کودکی دو ساله در آن جان باخته است. بیشتر از روز حادثه توضیح می‌دهد و ادعا می‌کند که نسبتی با مالک خودرویی که حالا به زحمت می‌توان نام پراید را بر رویش گذاشت ندارد: « اینجا پر از باغ است و منطقه ما جای خوش آب و هوایی است که بسیاری برای تعطیلات به اینجا می‌آیند. روز جمعه هم همینطور بود که بعداز ظهرش ابرهای سیاه به سمت منطقه آمدند. معلوم بود که قرار است هوا بارانی شود اما فکر نمی‌کردیم سیل هم بیاید. چند دقیقه بعد از باران شدید بود که سیل به راه افتاد و ارتفاع آب بالا آمد... » از مرد دیگری که از ساکنان روستای توچال است درباره اینکه آیا هشداری به آنها داده شده یا نه می‌پرسم: «هیچکس هشدار نداد، البته اگر هشدار هم می‌دادند کسی متوجه نمی‌شد چون فردی که با زن و بچه‌اش به باغ آمده و در حال خوشگذرانی است نمی‌نشیند پای تلویزیون و سایت تا ببینید اخبار چه می‌گوید».
.jpg/4)
خسارت سیل به جاده
کمی جلوتر، سواری پژو رها شده است، داخلش پر از لجن و آب گل آلود است رویش هم درختی که از ریشه کنده شده قرار دارد، یکی از مسوولان محلی ادعا می‌کند که کسی درون این خودرو کشته نشده و سرنشینانش قبل از آنکه سیل خودرویشان را با خود ببرد از آن پیاده شده‌اند. زنی با چادری گل گلی، نامه‌ای در دست گرفته و گمان می‌کند که رییس جمهور برای بازدید آمده است، با پرس و جو خودش را به «نجار»، رییس سازمان مدیریت بحران کشور می‌رساند و نامه‌اش را به او می‌دهد، چند نفر دیگر هم از مشکلاتشان می‌گویند و در مجموع درخواست توجه بیشتر مسوولان کشوری به محل زندگیشان را دارند.
.jpg/4)
یکی از وانت پیکان‌های حادثه دیده از سیل
سه وانت پیکان در فاصله کمتر از 500 متر از هم قرار گرفتند، دو وانت دقیقا روبه روی هم و وانت دیگر هم کمی آنطرف تر تا نیمه به زیر سنگ و لجن فرو رفته است. یکی از مسوولان فرمانداری منطقه می‌گوید که یکی از اجساد را از داخل همین وانت‌ها بیرون کشیده‌اند اما دو وانت دیگر خالی بودند. وانت‌های دوگانه سوز که علیرغم مچاله شدن کابین و بدنه، مخزن گازشان سالم مانده، همین مخزن گاز بهانه زن جوان برای ترساندن پسر خردسالش می‌شود: « جلوتر نرو، مگر نمی‌بینی کپسول داره، ممکنه منفجر بشه، کار دستمون بدی». از سیل می‌پرسم اما می‌گوید که روز جمعه در این محل نبوده و تنها متوجه بارش‌های شدید شده است، ادامه می‌دهد:« امروز آمدیم ببینیم چه اتفاقی افتاده و سیل با روستا چه کرده، الهی بمیرم شنیدم چند نفر مرده‌اند و جسدها را آب با خودش برده.» دست پسر بازیگوشش را می‌گیرد و از مسیر رود بیرون می‌رود.
.jpg/4)
اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران
در همان اطراف، لاشه یک سواری پژو 206 هم در حالی که روی سقف واژگون شده افتاده است. محلی‌ها می‌گویند خودروی متعلق به مرحوم زین‌الدینی است اما مسوول هلال احمر منطقه ابراز بی‌اطلاعی می‌کند. چند عکاس مشغول تصویربرداری از وقایع هستند و روابط عمومی سازمان مدیریت بحران از خبرنگاران می‌خواهد تا سوالات خود از اسماعیل نجار را در این محل بپرسند؛ او توضیحاتی درباره حادثه می دهد و بعد تعداد کشته شدگان را اعلام می کند. نجار می‌گوید که هواشناسی با توجه به امکانات و تجهیزاتی که داشته خوب این واقعه را پیش‌بینی کرده و اطلاع رسانی و هشداهای لازم هم در این زمینه صادر شده. رییس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام میزان دقیق خسارات را به بررسی کارشناسان و اظهار نظر قطعی آنان موکول کرده و در عین حال تاکید می کند که برابر گزارش‌هایی که به دستش رسیده خسارتی به واحدهای مسکونی واد نشده و عمده خسارات به باغ‌ها و خودروهای سواری و... وارد شده است. در آخر هم به نقش بیمه ها و ضرورت بیمه کردن اموال و املاک اشاره کرده و ادامه می‌دهد که اگر این باغ‌ها بیمه بودند خسارت آن را بیمه پرداخت می کرد. یکی از ساکنان روستا با موتور سیکلت خودش را به محل بازدید خبرنگاران و مسوولان مدیریت بحران رساند و از نجار خواست که تا حدود یک کیلومتر بالاتر همراهش بیاید. خبرنگاران دیگر تمایلی برای حضور در محل از خود نشان می‌دهند و خودروی حامل خبرنگاران به سمت تهران حرکت می کند، با معاون سازمان مدیریت بحران مسیر را ادامه می‌دهم.
.jpg/4)
ارتفاع آب به خوبی از رد روی دیوار قابل تشخیص است
یک کیلومتر جلوتر اثرات سیل را بیشتر می‌توان دید، باغ‌هایی که تخریب شده و زمینی که از آب اشباع شده و همچنان گل آلود است، مرد میانسال که حدود 50 سال سن دارد شروع به توضیح دادن می‌کند:« مسوولان هیچ کاری برای ما نکرده‌اند، ما بارها گفته بودیم که احتمال جاری شدن سیل وجود دارد و این مسیر هم برای تخلیه آب‌های سطحی است. هر سال هم سیلاب در این منطقه جاری می‌شود اما این بار شدت آن زیاد بود.» مرد میانسال دوان دوان به بالای یک سرازیری رفته و به تیر برقی بتنی اشاره می‌کند: «ماشین بردارزاده من به این تیر برق برخورد کرد و در این فرصت او موفق شد خودش را نجات دهد، بلافاصله آب ماشینش را چند کیلومتر پایین تر برد». مرد دیگری وارد بحث می‌شود: «اینجا حتی جاده هم ندارد، این جاده کنار مسیر سیلاب ساخته شده و معلوم است اگر سیل بیاید از بین می‌رود، تنها کاری که برای ما کرده‌اند کشیدن یک دیوار سنگی است تا اگر سیلاب آمد، آب وارد باغ ها و خانه‌هایمان نشود، اما الان داخل باغ‌ها پر از آب شده و خسارتهای زیادی به محصولات ما وارد شده است».
.jpg/4)
دیوار باغی را نشان می‌دهد و می‌گوید: شب قبلش اینجا عروسی بود
با مرد دیگری که خودش را «قاسمی» معرفی می‌کند، کمی بالاتر از محل رفتم، دیوار باغی را نشان می‌دهد و می‌گوید:«شب قبلش اینجا عروسی بود، خدا رحم کرد که سیل آن شب نیامد وگرنه همه را آب با خودش برده بود». دیوار دیگری نشان می‌دهد و می‌گوید:«دیوار این باغ سیمانی است اما حدود 50 متر از آن را سیل با خودش کنده و معلوم نیست به کجا برده است، ارتفاع آب بیشتر از 2.5 متر بود». و بعد به بقایای باقی مانده از دیوار یکی از باغ‌ها اشاره کرده و می‌گوید:«رد آب هم روی دیوار مانده است». اکثر سوالاتم را جواب می‌دهد و می‌گوید که آمدن سیل را با چشمان خودش دیده است. - وقتی سیل آمد کجا بودید؟ حوالی ساعت هشت بود، از باشگاه آمده بودم و داشتم با ماشین به سمت خانه می‌رفتم که دیدم حجم زیادی از آب به سمت من می‌آید. دنده عقب گرفتم و سعی کردم که از سیل دور شوم اما خیلی زود آب تا نیمه‌های ماشین بالا آمد و تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که از ماشین پیاده شوم. - آب ماشینتان را با خودش برد؟ بله. کمتر از یک دقیقه بعد آب با ارتفاع بیشتر از دو متر وارد جاده شد و ماشین مرا هم با خودش برد، البته آن موقع ماشین بود اما تا الان فقط پلاکش را پیدا کرده‌ام. - قبلا هم چنین سیلی آمده بود؟ اینجا بعد ار بارندگی‌های بهاری و پاییزی، همیشه سیل می‌آید و این مسیل هم برای همین اینجاست، اما هیچوقت سیلی با این حجم نیامده بود و حداقل من به یاد ندارم. نگهبان یکی از باغ‌ها می‌گفت که داخل باغ چندباری آب او را با خودش برده و با گرفتن شاخه درخت‌ها موفق به نجات جانش شده است.
.jpg/4)
خسارت سیل به یک باغ انار
فرمانده انتظامی ویژه شرق استان تهران هم خودش را به محل می‌رساند، همراه با او، رییس سازمان مدیریت بحران و چند مسوول محلی دیگر از روستا خارج می‌شویم و طبق قولی که از قبل داده شده بود، به خانه مرحوم زین الدینی در "حصارامیر" می‌رویم. پدرش اولین کسی است که به استقبال می آید و چند دقیقه بعد همسر و دو فرزند نوجوانش وارد بخش مردانه مجلس می‌شوند. همسرش مدام با صدایی بلند می‌گوید: «من محمدم را می خواهم». فضای خانه سنگین است و بیرون از خانه کوچک چند نفر از اقوامش را می‌یابم، با بغض حرف می‌زنند: «محمد برای عیادت از یکی از دوستانش که معلول است به توچال رفته بود، قرار بود زن و بچه‌اش برای تولدش سورپرایزش کنند و برایش کیک تولد خریده بودند که این اتفاق افتاد ... ، بیچاره زنش هنوز باور نکرده که چه اتفاقی افتاده است».
.jpg/4)
منزل محمد زین‌الدینی
خورشید در حال غروب کردن است، زمان بازگشت دوباره باران شدیدی شروع به باریدن می‌کند، انگار بنا دارد برای چندمین بار تهران را غافلگیر کند، جاده خاوران، اتوبان محلاتی و چند محور و معبر دیگر دچار آبگرفتگی می‌شوند و این داستان همچنان ادامه دارد... . عکس‌ها و گزارش از «مهدی بابایی» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]
-
حوادث
پربازدیدترینها