تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804696260




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اسیدپاش آزاد شد |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اسیدپاش آزاد شد
کد خبر: ۵۳۳۲۰۷
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۲ - 21 September 2015


پسر جوان که یک سال پیش به صورت یک تازه داماد اسید پاشیده و با پرداخت دیه رضایت شاکی را جلب کرد، دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

به گزارش فرهیختگان، هیات قضایی با توجه به رضایت شاکی و ابراز پشیمانی متهم پای میز محاکمه، حکم آزادی او را صادر کرد.

رسیدگی به این پرونده از شامگاه دوازدهم اردیبهشت 93 به دنبال اسیدپاشی دو مرد موتور سوار به صورت یک تازه داماد مقابل خانه همسرش در شهرک تامین اجتماعی کیانشهر در دستور کار افسران کلانتری 158 قرار گرفت.

صادق 27 ساله که از ناحیه صورت، گردن و بدن مورد حمله مرد نقابدار قرار گرفته و دچار سوختگی شده بود با کمک همسایه‌ها به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. یک ماه بعد از اسیدپاشی شبانه، صادق روی تخت بیمارستان درباره حادثه به ماموران توضیح داد.

این تازه داماد گفت: «چند ماه است که عقد کرده ام. آن شب مغازه موبایل فروشی‌ام را تعطیل کردم تا به خانه نامزدم بروم. در بین راه احساس کردم دو مرد موتورسوار مرا تعقیب می‌کنند؛ اما بی‌اعتنا به آنها به راهم ادامه دادم. وقتی مقابل خانه پدرزنم از ماشین پیاده شدم مردان موتورسوار به من نزدیک شدند و یکی از آنها که به صورتش نقاب زده بود، محتویات سطلی را که همراه داشت به سمتم پاشید. سراپا سوختم و مردان موتور سوار فرار کردند. من با هیچ کس دشمنی نداشتم و نمی‌دانم چه کسی این بلا را سرم آورده است.»

تحقیقات پلیس برای ردیابی عامل اسیدپاشی آغاز شد و چند مظنون در این زمینه بازداشت شدند. دوماه از این ماجرا گذشته و پزشکی قانونی سوختگی عمیق 30 درصد بدن صادق، از بین رفتن بینی و 50 درصد لاله‌های دو گوش صادق را تایید کرده بود که پسر جوانی که در نزدیکی مغازه شاکی صاحب یک فروشگاه خدمات کامپیوتری بود، بازداشت شد.

این پسر که آثار سوختگی روی صورتش نمایان بود، در بازجویی‌ها ادعای عجیبی مطرح کرد و به پلیس گفت: «هنگامی که برای باز کردن گرفتگی لوله فاضلاب از اسید استفاده کردم آن به صورتم پاشید و موجب سوختگی شد.»

این ادعا در حالی مطرح شد که شواهد نشان می‌داد او دروغ می‌گوید. پسر جوان در ادامه بازجویی‌ها حقیقت را گفت و به اسیدپاشی اعتراف کرد.

 او گفت: «با‌انگیزه ادب کردن صادق به صورتش اسید پاشیدم تا دست از مزاحمت برای نوامیس مردم بردارد.»  این پسر به بازسازی صحنه جرم پرداخت و قرار بود محاکمه شود که توانست با پرداخت دیه رضایت شاکی را جلب کند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

 در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست نورالله عزیزمحمدی و با حضور دو مستشار و بدون حضور شاکی پرونده تشکیل شد، حسین پشت تریبون دفاع ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. او گفت: «فکر نمی‌کردم اسید موجب سوختگی شدید بدن و صورت صادق شود. من فقط می‌خواستم اسید را روی دست او بپاشم تا ادب شود و دست از مزاحمت بردارد؛ اما خودش به محض روبه‌رو شدن با من هول شد و با پا به ظرف اسید زد که اسید روی صورت و بدن او ریخت. با آنکه نقاب به چهره داشتم مقداری از اسید روی صورت خودم هم پاشیده شد که دچار سوختگی شدم.»

او افزود: «پدر و مادرم همه دارایی شان را فروختند و به شاکی دادند تا توانستند رضایت او را جلب کنند. من اشتباه کردم و می‌دانم این پشیمانی بی‌فایده است.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به اعلام رضایت شاکی و همچنین ندامت و پشیمانی متهم پای میز محاکمه، او را به 11 ماه زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب این پسر به‌زودی آزاد می‌شود.

گفت‌وگو با متهم: در زندان فهمیدم کار احمقانه‌ای کرده‌ام

چقدر درس خوانده‌ای؟

لیسانس کامپیوتر دارم.

شغلت چه بود؟

مغازه خدمات کامپیوتری داشتم.

سابقه داری؟

نه. من هیچ سابقه‌ای ندارم. پدر و مادرم فرهنگی هستند و من با این کار باعث سرافکندگی آنها شده‌ام.

از چه مدت قبل شاکی را می‌شناختی؟

 من شناخت زیادی از او نداشتم؛ فقط از یکی ازدوستانم شنیده بودم برای زنی که در همسایگی ما صاحب مغازه بود، مزاحمت ایجاد می‌کند.

چه مزاحمتی؟

چند بار دیده بودم که صادق با ماشین مقابل مغازه زن جوان ایستاده و منتظر اوست. بارها هم دیده بودم که یک نفر مدام به تلفن زن جوان زنگ می‌زند و برای او مزاحمت ایجاد می‌کند و من گمان می‌کردم مرد مزاحم صادق است.

زن جوان از تو خواسته بود به او کمک کنی؟

 نه. زن جوان شوهر داشت. اما من از اینکه می‌دیدم صادق مزاحم نوامیس مردم است ناراحت بودم. اما من واقعا اشتباه می‌کردم و صادق مزاحمتی برای کسی ایجاد نکرده بود. حتی اگر او مزاحم کسی هم شده بود به من ارتباطی نداشت و نباید مداخله می‌کردم.

اسید را از کجا تهیه کردی؟

هفت ماه قبل از این ماجرا اسید را از یک مغازه در خیابان شهرزاد خریده بودم تا برای رفع گرفتگی لوله آن را در فاضلاب بریزم. اما هرگز فکر نمی‌کردم این اسید قدرت زیادی داشته باشد و موجب سوختگی شدید شود. من در زندان وقتی به کاری که انجام دادم فکر کردم فهمیدم کار احمقانه‌ای کرده‌ام و می‌دانم پشیمانی‌ام حالا برای شاکی بی‌فایده است.

چرا مرد موتورسواری را که در این جریان همراهت بود به پلیس معرفی نکردی؟

من هیچ آدرسی از او نداشتم. اما واقعا او دخالتی در این ماجرا نداشت و فقط مرا به محل اسیدپاشی رسانده بود.

چطور توانستی رضایت شاکی را جلب کنی؟

پدر و مادرم یک آپارتمان داشتند که آن را به همراه 80 میلیون تومان به شاکی دادند و با التماس توانستند رضایت او را جلب کنند. من می‌دانم هزینه‌های بیمارستان صادق خیلی بیشتر از این مبلغ است؛ اما توان مالی من و خانواده‌ام در همین حد بود. من فقط می‌گویم شرمنده شاکی و پدر و مادرم هستم.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن