واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
مردمی که تابلوی «لبخندزدن ممنوع» در ذهنشان حک شده/اوضاع اجتماعی روسیه از نگاه یک گردشگر ایرانی جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - نفیسه واعظ شهرستانی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی که تیرماه سال جاری به سن پترزبورگ و مسکو سفر کرده، در سفرنامه مفصل خود به معرفی شهرها و اماکن توریستی روسیه و نیز درباره اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردمان روسی تبار نوشته است.
این مدرس روابط بین الملل در آغاز سفرنامه اش با اشاره به اینکه برای رفتن به روسیه باید مسیر هوایی تهران - دبی - سنت پطرزبورگ را طی می کرد، نوشت:
آب و هوا و طبیعت روسیه در تیر ماهی که ما عزم سفر روسیه نمودیم، ماه بسیار مطبوع و خنکی لذت بخشی داشت. باران گهگاهی آن برای ما که از سرزمین نیمه بیابانی ایران راهی روسیه شده بودیم شادی آور و لطیف بود. از فراز آسمان سنت پترزبورگ در سفر داخلی به مسکو چشم اندازهای بس سرسبز و چشم نواز را می دیدم و ناخودآگاه اما، به شدت بر کم آبی سرزمینمان و برخورداری روسها از نعمت رودهای خروشان و جنگل های پایان ناپذیر غبطه می خوردم. در بسیاری از مسیرها از جمله مسیر منتهی به خلیج فنلاند و پارک فواره ها، کرانه سبزی از چشم نوازترین سرسبزی ها را چشمانم در خاطر خود برای همیشه حفظ کرد.
واعظ در بخش پایانی سفرنامه خود، درباره اوضاع اجتماعی مردم روسیه می نویسد:
گرچه یک توریست در چند روز اقامت نمی تواند استنباط دقیق و ژرفی از اوضاع اجتماعی روسیه حاصل کند و در واقع چنین هدفی را هم توریست ها دنبال نمی کنند اما آنچه در نگاهی گذرا و توریست وار می توان دریافت که روسها که سالهای سال در زیرذره بین پلیس مخوف روسیه "کا گ.ب" روزگار را به سربرده اند همچنان ازگفت وگو با توریست ها و حتی عکس گرفتن با آنها امتناع می نمایند و دلهره دارند. تلاش ما برای عکس گرفتن با دخترکان زیباروی روسی کمتر منجر به نتیجه می شد و این در حالی بود که در سفر چین پدر و مادرهای چینی از این که با کودک یا خود آنها عکس بگیریم ذوق کرده و سپاسگزاری می نمودند.
در تداوم همان دنیاگریزی آنها، هیچگونه استقبال ویژه ای از توریست ها در فرودگاه یا در هتل از سوی این مردم ترشروی مغرور صورت نمی گیرد در حالی که در سفر به هند با حلقه گل رنگارنگی به استقبال توریست ها می آیند و بی نهایت با گردشگران خوش رفتاری می نمایند. روسها بدرفتاری نمی کردند ولی به ندرت و با احتیاط لبخند می زدند درست عکس آنها تاجیک ها، ازبک ها و کسانی که در روسیه به آنها کله سیاه ها می گویند و اغلب در شغلهای خدماتی مشغول به کار بودند برای گفت وگو و احیانا کمک به توریست های ایرانی اشتیاق نشان می دادند ...
"لبخندزدن ممنوع" گوئی این یک تابلوی حک شده در ذهن هر روسی است. در همه سفرهای خود این قدر با این همه آدم جدی روبرو نشده بودم و چه دنیای کسالت آوری دارند این آدمهای جدی غالبا مغرور...
خانم های روس خیلی بلند و بالا، زیبا و شیک پوش بودند. شاید به دلیل آن که عمده ماههای سال بدنشان به خاطر سردی هوا پوشیده است و آفتاب کمی بر آنها می تابد صورت های آنها خلاف زنان اروپایی بدون لک بود شمار افراد مسن روسی در جاهای مختلف به گونه حیرت آوری کم بود یا به چشم ما نیامدند.
عدم تسلط بر زبان انگلیسی یا آشنایی ناکافی با این زبان حتی" رسپشن های" هتل و عدم ارائه کافی نقشه هایی که بتوان از آن طریق موقعیت ها را در آن یافت از دشواری های این سفر بود که باید با تدبیر و زیرکی آن را پشت سرگذرانید...
برخی از منتقدان هانتینگتون یکی از انتقادهایی که به تئوری "برخورد تمدنهای" او می نمایندآن است که "تاریخ به مانشان داده است که آنچه بین تمدن ها اتفاق می افتد، جنگ یا رویاروئی نبوده است بلکه صلح و تاثیرگذاری بوده است". با وجود نفرت انباشته از روسهای متجاوز و بهره کش به خاک میهنم و تحمیل قراردادهای تحمیلی گلستان و ترکمانچای، در اثنای سفر بیشتر متوجه اشتراک ها در دو فرهنگ روسی و ایرانی شدم. شاید ذهن من پیشاپیش مشمول چنین واقعیت گریزناپذیری شده بود که پژوهشگران پیش بینی نموده اند که "در آینده قابل پیش بینی، هیچ تمدن جهانگیری وجود نخواهد داشت بلکه دنیایی خواهد بود با تمدن های گوناگون که هریک ناگزیراست همزیستی با دیگران را بیاموزد. برای خواندن متن کامل این سفرنامه، لطفا اینجا را کلیک کنید. 1717
سه شنبه 24 شهریور 1394 - 21:04:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]