واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به یاد غواصان دریادل/ 110
بیست و نه سال پیش او گم شد/ یوسفی را به چاه افکندند
زهرا مهدوی از شاعران کشورمان با توجه به تشییع پیکر شهدای غواص شعری سروده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، زهرا مهدوی از شاعران کشورمان برای غواصان و شهدای خط شکن شعری سروده است. بیست و نه سال پیش او گم شد یوسفی را به چاه افکندند مادرش هرچه انتظار کشید خبری از پسر نیاوردند یوسفش را چرا ندیده کسی؟ پسری با مهارت و غواص پسری که تمام دلخوشی اش گریه در سوگ حضرت عباس (ع) ... گریه در روضه های آب و عطش در غم غربت حسین (ع) فاطمه (س) بود جان سپاری به راه حق آن را شاه بیت و شروع و خاتمه بود مادرش خسته شد دگر بس است چشم هایش توان ز کف داده یک نشان، یک پلاک، یک سربند لااقل اینقدر از او مانده ؟ پدری دست بر کمر دارد و نگاهی به سوی آن جاده حاصل عمر و زندگانی او قول برگشت را به او داده گفته با دست پر میآیم من از میان جهاد و آتش و خون از خروش و تلاطم اروند از میان حماسه ی مجنون در کنار برادریهایش خواهرش سهمی از شهادت داشت پای سفره، کنار آن عاقد گله از صبر این جماعت داشت گله از دوستش که هی می گفت پس چرا بعلهد را نمی گویی؟ گله از هرکسی که نابردست در مشامش ز عاشقی بویی گله از هرکسی که در آن شب سرزنش کرد اشک چشمش را از کسی که برادر او را برده حتی ز یاد اسمش را رفقایش هنوز همره او همره رمز و راز غواصی با دلی پر شده ز دلتنگی درد دل های ناب احساسی آن رفیق روزهای جبهه کجاست؟ آن مجاهد، همان که پر زد و رفت آن عزیزی که خط شکن شده بود آن مسافر که حمله اش لو رفت آن بسیجی که خائنی نامرد کربلای زمانشان بفروخت آن دلاور که دل به دریا زد دینمان را به این جهان نفروخت روزگار فراق یاران است سخت و سنگین و در میان غبار آه از روزهای فتنه و ترس ادعاهای نامیان خمار روزها گذشت از پی هم انتظار را دریغ، مرهم نیست کلبه های در این دیار احزان لحظه ای بی شمیم و شبنم نیست اینک اما خبر رسیده ز راه کاروانی به کشور آمده است سینه زن های شهر را گویید ذوالفقاران حیدر(ع) آمده است ولی من اشتباه می بینم؟ سیم و مچ های دست یک غواص؟ دست بسته؟ دفنشان کردند؟ آن شهیدی که اینقدر شده خاص؟ شهر من باز بارانیست یاد باب الحوائجین کرده یاد موسی بن جعفر(ع) و اصغر(ع) یاد ساقی عاشقین کرده مادران را خبر کنید اینک بوی پیراهنی می آید باز یوسفت را ز مصر آوردند خانه اش را بیا مهیا ساز فقط اما ببخش مادر من اکبرت روی دست برگشته مادرم بشنو و مکن باور پسرت دست بسته برگشته این شهید رشید آزادی لحظه آخری که جان داده نتوانسته دست و پا بزند این چنین کار دستمان داده روضه خوان در مراسم تشییع حالا باید چه روضه ای خواند؟ صد و هفتاد و پنج تا غواص سر گودال شان که میداند؟ رهبرم گفته در زمان نیاز این شهیدان بشارتی هستند قیمت دست های اینان که دشمنان با جنایتی بستند... شده امروز فاش بر همه کس شده معنای یک نبرد عظیم شده هم قیمت شکوه وطن شده مصداق وعده های رحیم مردم امروز تحت هر تحریم دست هاشان مسلح و باز است صوت تکبیرشان بلندتر از شورش دشمنان به آواز است اتفاقی است عظیم در تاریخ روز بیست و ششم در این خرداد انقلاب افتخار خواهد کرد به شکوه و وقار این رخداد روز بیست و ششم در این تقویم بیست و نه سال بعد آن دیروز که نوشتند حمله مان لو رفت کربلای چهار شد پیروز شاعران کشورمان میتوانند اشعار سروده شده خود درباره 175 شهید غواص را در اختیار خبرگزاری فارس قرار دهند تا در قالب یک کتاب منتشر شود. شاعران و هنرمندان درخواست باید سروده های خود را با موضوع 175 شهید غواص به آدرس [email protected] ارسال کنند تا به شکل روزانه منتشر شود. انتهای پیام/
94/06/22 - 09:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]