واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: درباره شهر اسلامي
هويت- دكتر اكبر كياني:
در زمينه شهرهاي كشورهاي اسلامي تاكنون تحقيقات و بررسيهاي متعددي صورت گرفته است.
منتهي بسياري از آنها به «توصيف ويژگيهاي حاكم بر شهرها طي دورههاي تاريخي خاص» تاكيد كردند؛ به عبارت ديگر به رويكردهاي تحليلي كمتري روي آوردهاند. همچنين محققان مختلف چه در سطح كشورهاي اسلامي( بيشتر شهرهاي كشورهاي عرب) و چه در ايران در اين زمينه تحقيقات مختلفي ارائه كرده اند.
بررسي و تحقيق در مورد شهرهاي اسلامي در عصر حاضر همزمان با آغاز فعاليت خاورشناسي و تنوع ديدگاههاي آن آغاز شد، به ويژه پس از تحقيقات خاورشناسان در زمينه تمدن اسلامي.
صحت اين رابطه را فضايي كه بر اين بررسيها حاكم است، اثبات ميكند و هيچ دليلي روشنتر از اين نيست كه اين بررسيها تا حد زيادي متاثر از چارچوب مفاهيم و قوانين اجتماعي، سياسي و اقتصادي حاكم بر شهرهاي غربي است.
بنابراين نتايج اين بررسيها و تحقيقات تا حد زيادي با واقعيتها مخالفت دارد. از اينرو لازم است كه نتايج به دست آمده از اين تحقيقات با استفاده از روش درستي ارزشيابي و اصلاح شود، آن هم براساس معيارها و مقياسهايي كه از تجربيات مسلمانان در اين خصوص به دست آمده باشد.
تحقيق و بررسي درباره شهرهاي اسلامي ضرورتا ايجاب ميكند كه به هنگام پرداخت به هر يك از جوانب آن، اصول روشني را بر فعاليتهاي خود حاكم سازيم.
وجه تمايز فرهنگ و تمدن اسلامي در اين است كه منبعث از شريعت اسلام است؛ شريعتي كه براي تمام ابعاد زندگي احكامي دارد و حركت زندگي جامعه بر اساس آن بنا شده است.
اسلام يك دين مدني است و همين مسئله به شكوفايي فرهنگ و تمدن اسلام سرعتي بينظير بخشيده است، به ويژه كه احكام آن، نقصي را كه متعرض تفكر انساني در مراحل پيشين بود، سد كرد و دستورالعملهايي با خود آورد كه در هر زمان و مكاني كاربرد دارد.
دستورالعملها و قوانيني كه انسان در طول تاريخ حيات خود براي رسيدن به «مدينه فاضله» در پي دستيابي به آن بود و به هيچ شكلي نتوانسته بود به آن برسد.
احكام اسلامي به مرور زمان و به سادگي و به تدريج با ديدگاههاي انسان تناسب و همگوني پيدا كرد، به طوري كه توانست نفوس بشري را تهذيب كند و آن را به تكامل و ترقي برساند و اين تكامل در برپايي شهرهاي اسلامي به اعتبار اينكه «شهر همان تمدن» است، نمود پيدا كرد.
برخي از پژوهشگران از قبيل «لومبارد» براي نشان دادن نقش برجسته اسلام در تاريخ تمدن بشر فعاليت كرده و بدين امر اهتمام ورزيدهاند. «لومبارد» در بررسيهاي خود به توجه خاص اسلام به تمدن و شكوفا شدن فرهنگ و تمدن اسلامي پرداخته و آن را با تمدنهاي پيش از اسلام مقايسه كرده است.
يكي ديگر از محققان به نام «بينت» ميگويد:«اسلام دين تمدن است و نقش فعالي در بازسازي تمدني دارد كه در «شهرهاي اسلامي» جلوه پيدا ميكند. وي ضمن اشاره به ضرورت مرتبط دانستن اسلام با «اصول شهرسازي اسلامي» تعريفي را كه در فقه از شهر دارد، مورد استشهاد قرار ميدهد.
«اسپنسر» نيز تاكيد كرده كه صبغه اسلامي را بايد تا پيش از دوره حكومت عثماني از شهرهاي اسلامي برداشت و نيز تاكيد دارد كه شهرسازي يكي از مظاهر تمسك مسلمانان به دينشان بود؛ ديني كه ويژگيهاي آن منحصر به فرد است.
باتوجه به نظرياتي كه ابراز شد، به نظر ميرسد كه اين محققان غربي در بررسيهاي خود از شهرسازي اسلامي، اسلام را به عنوان يك محور اساسي مورد توجه قرار داده باشند.
البته ميزان توجه و دقت محققان در پي بردن به عوامل اسلامي موثر در بناي شهرها با هم متفاوت و از شدت و ضعف برخوردار است، به طوري كه ضرورت دارد اقدامي صورت گيرد تا اين محققان بتوانند ديدگاه روشنتري از شهرهاي اسلامي و تاثير اسلام در بناي اين شهرها به دست آورند.
تاريخ درج: 4 خرداد 1387 ساعت 09:12 تاريخ تاييد: 5 خرداد 1387 ساعت 01:43 تاريخ به روز رساني: 5 خرداد 1387 ساعت 01:42
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]