واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: نيمه پر ليوان كنسرت لطفي
اثني عشري 24 ساله را ميتوان استعدادي در آواز به شمار آورد؛ اگر هم خود و هم لطفي روي صداي اندكي خامش كار كنند.
سيد ابوالحسن مختاباد:ميتوان گفت كنسرت لطفي با گروههاي سه گانه تدويني ماهرانه از انواع ملوديها و چهار مضرابهايي بود كه در 30 سال اخير بارها شنيدهايم.ميتوان گفت خلاقيت و نوآوري، حتي در ملودي پردازي، در مجموعه كنسرتهاي گروههاي سه گانه شيدا حضور و بروزي نداشت و ميتوان گفت محمدرضا لطفي باز هم تكرار گذشته خويش بوده است، اما تمامياين نقطه ضعفها هنگاميكه دربرابر سه گروه موسيقي از تقريبا سه نسل متفاوت موسيقي ايران قرار ميگيرد، رنگ ميبازد. چرا كه نيمه پر ليوان كنسرت لطفي گفتنيهاي بيشتري دارد، به خصوص براي آناني كه با فضاي كار اركستري و گروهي در موسيقي ايران آشنايند و ميدانند كه گرد آوردن يك گروه زير 10 نفره و اداره آنها چه كار طاقت سوز و خطر خيزي است.چه برسد كه اين گروه به سه گروه و تا بيش از 30 تن افزايش يابد.
هر آدميدر مسير زندگي خود با گذشته خويش سنجيده ميشود ومحمد رضا لطفي نيز. لطفي گذشته فردي نوآور در موسيقي بود، مضرابهايش بر تار نيز نه تكرار گذشته بلكه حل كننده برخي از ظرفيت هاي مضراب زني گذشته موسيقي سنتي و تار نوازان و سه تار نوازان ناميبا برخي از گونه هاي مضراب زني و زخمه زني موسيقي هند و نوازندگان آن بوده است كه به شكلي ظريف ودقيق در تار و پود تارنوازي وي چيده شده و شخصيتي خاص و مستقل به نوازندگي وي داده است.
اين ويژگي در ملودي سازي و آهنگ سازي وي هم بروز و ظهور خاصي داشت. هنوز بسياري قطعات ماهور (چاووش 6 با صداي شجريان)،شوشتري (به گمانم چاووش 4 با صداي ناظري)، و تصانيفي چون به ياد عارف و داروك و... را به ياد دارند. قطعاتي كه به دليل تراكم ملوديهاي خوب و گوشنواز و البته بكر، همچنان در حافظهها مانده و مدام تكرار ميشود. در كنسرت اخيرلطفي اين لحظات كمتر تكرارو شنيده شده است، همچنانكه در آلبوم تازه وي كه ضبط شده و اندكي توسعه يافته بخش سوم كنسرت وي است، اين لحظات جز در برخي قطعات (همانند چهارمضراب آوازي) كمتر تكرار شده است. درمقابل اجراي گروهها دقيق، پخته و حرفهاي و صدادهي اركستر در اوج قرار دارد و به جرئت ميتوان گفت كمتر كنسرتي در تالار كشور توانسته چنين صداي شفاف و درخشاني را به گوش مخاطبانش بنشاند.
اما، اگر لطفي اين گونه كار نميكرد جاي پرسش داشت، چرا كه انتظار جامعه موسيقي از لطفي درگروه نوازي، توجه به همين دقت ها و ظرافت ها است. پس آن چيزي كه برگ برنده لطفي در اين كنسرت بوده است، چيست؟
پاسخ به اين پرسش را بايد در تشكيلاتي عمل كردن لطفي در برگزاري يك كنسرت جست و جو كرد.
وي از همان ابتدا كار را بزرگ ديد به اين معنا كه با تمرينات فشرده و شكل دهي به سه گروه تازه نفستر، به خصوص گروه بانوان، توانست تعريفي تازه از برگزاري كنسرت موسيقي سنتي در ايران به دست دهد.تعريفي كه در آن چهرههاي جوانتري كه فرصت ابراز وجود پيدا نميكنند، در قالب گروهي مجزا در كنار نسلهاي قديميتر به صحنه بيايندو در برابر جمعيتي فراوان اجراي زنده داشته باشند.
از دل همين تجربهها است كه ميتوان برخي صداهاي تازه را كشف كرد. اثني عشري 24 ساله (خواننده گروه جوان بازسازي شيدا) را ميتوان استعدادي در آواز به شمار آورد؛ اگر هم خود و هم لطفي روي صداي اندكي خامش كار كنند. وي اين ويژگي را دارد كه صداي آوازش متفاوت با جريان مرسوم آواز خواني در موسيقي ايراني دو، سه دهه گذشته است. هم ساختار حنجره و هم شيوهاي كه وي (البته به مدد لطفي استادان آوازش) براي آواز خواني برگزيد(شيوه زنده ياد سليمان خان اميرقاسمي) و هم جنس صدايش، هويتي مستقل دارند و در كنار يكي دو آوازخوان جداي از ساختار مرسوم موسيقي آوازي اين سالها (صداي استاد شجريان و مقلدان بيشمارش) ميتوانند فضاي تك صدايي حاكم بر موسيقي آوازي و سنتي ايران را اندكي محدود كرده و از سيطره و گسترشش بكاهند.
لطفي براي برگزاري كنسرت خود سايتي اختصاصي تعريف كرد و گروه نسبتا حرفهاي را براي تبليغات و روابط عمومياش در نظر گرفت. در كنار آن خود نيز به ميدان آمد و از ظرفيتهاي رسانهاياش براي گفتوگو با رسانههاي مختلف ديداري و شنيداري بهره گرفت. در هفته منتهي به كنسرت گروههاي زير نظر وي ، تقريبا تماميروزنامههاي معروف و حتي يكي ، دو هفتهنامه پرمخاطب ،گفتوگوهايي اختصاصي از وي را كار كردند.راديو فرهنگ گفت و گوي اختصاصي وي را پخش كرد و درنهايت آخرين تير تركش لطفي در اين عرصه كه همانا حضورش در تلويزيون بود نيز دو شب قبل از كنسرت از شبكه دوم پخش شد؛ گفت وگويي يك ساعته كه تيزر آن هم يك روز قبل چندين بار از اين شبكه پخش شد.اگر چه برخي اعتقاد دارند كه لطفي حضور خود در تلويزيون را بسيار ارزان فروخت.
چرا كه پيش ازاين اعلام كرد زماني به تلويزيون خواهد رفت كه سازش را هم به تماشا بگذارند.
از شب پنج نبهاي كه كنسرت لطفي آغاز شد تا شب شنبه كه به پايان رسيد، نظم و انظباطي قابل تحسين بر روند كار حاكم بود و وقتي كنسرت به پايان رسيد، آمارها از فروش 93 درصدي بليتها حكايت ميكرد. امري كه با توجه به ظرفيت تالار كشور و گمنامي و نا آشنايي بسياري ازچهرههاي حاضر در گروه لطفي، از يك نكته حكايت ميكرد؛ سازمان بندي درست ودقيق كار و واننهادن هيچ امري به تصادف و شانس.
كنسرت لطفي ظرفيتهاي مديريتي موسيقي در بخش خصوصي را به نمايش گذاشت و نشان داد كه اگر دولت دست دراز خود را اندكي كوتاه كند و به ديگر تجربهها در اين زمينه ميدان دهد ، ميتوان اميدوار بود كه اين گونه حركتها نمونههاي ديگري هم داشته باشد.
اين حركت از آن جهت اهميت دارد كه در چند سال گذشته موسيقي سنتي با اقبال كمتر علاقه مندان روبرو شد و جز چند چهره شناخته شده ، بقيه گروهها تقريبا از عرصه كنسرت هاي بزرگ اين چنيني حذف شدند.
لطفي اما با كار خود نمونه اي زنده را پيش چشم ما گذاشت كه با برنامه ريزي و تبليغات مناسب ميتوان كارهايي بزرگتر از اين هم انجام داد.
لطفي و مجموعه هنرمندان گروههاي سه گانه شيدا در صورتي ميتوانند به بختياري كار خود و توفيق آن اميدوار باشند كه علاوه بر بستر سازي و حمايت دولت براي اجراي اين گروه و گروههاي ديگر در شهرستانها و مراكز استانها،برخوردي حرفهاي هم با اعضاي گروه صورت گيرد، به اين معنا كه آنها دسترنج ماهها تلاش و تمرين خود را از اين كنسرت در دو وضعيت مادي و معنوي دريافت دارند تا بتوانند به شكل حرفهاي به كار خود استمرار بخشند.
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]