واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پای درس عطا احمدی کرمان - ایرنا - معاون سیاسی و امنیتی و معاون عمرانی استاندار کرمان به همراه مسوولان آموزش و پرورش استان کرمان امروز چهارشنبه کلاس درس اخلاق عطا احمدی را به میدان کار و تکاپو ترجیح دادند.
به گزارش ایرنا هوای خنک صبحگاهی، نشاطی مضاعف را به روز می افزود، خنکای سایه درختان خیابان ابوحامد به عنوان یکی از قدیمی ترین خیابان های شهر کرمان امروز صبح یک به یک پذیرای مسوولان آموزش و پرورش کرمان در مدرسه عذرا عراقی بود.اینجا مدرسه عذرا عراقی، میعادگاه مردانی است که تجربیات خود را برای ادامه کار کافی نمی دانند و در کمال شایستگی در هر مرحله ای خود را تشنه نصایح بزرگ ترها می دانند؛ اینان مردان موفق و البته تاثیرگذارند.حمید ذکاء اسدی و ابوالقاسم سیف الهی به عنوان معاونان استاندار کرمان در صف نخست و درست در کنار مسوولان آموزش و پرورش چون روزگار کودکی آرام سر کلاس نشسته اند و پیرمردی هشتاد ساله با پوششی ساده و بی آلایش که همواره با اعمال و رفتار خود در حال نصیحت اطرافیانش است و اینجا با نام پهلوان عطا احمدی می شناسندش امروز برای نخستین مرتبه حاضر به صحبت و سخنرانی بین جمع البته با حضور خبرنگاران شده است.عطا که خود را بی نیاز از تکنولوژی روز و سایر وابستگی های متعارف می داند تاکنون تن به مصاحبه نداده است.او دار و ندارش را که همان ارثیه خانه پدری، ارث مادری و خانه خودش است در خدمت تعلیم و تربیت استان کرمان خرج کرده و حالا از دار دنیا یک دست لباس ساده و چندین ورق کاغذ و کتاب دارد.حالا عطا اینجا در مدرسه عذرا عراقی خانه ارثیه مادری اش، پای تخته روبروی جمع مسوولان آموزش و پرورش ایستاده است، درست در همان مکانی که نصیحت ها شنیده و درس ها آموخته او همان درس هایی را که از پدر و مادرش در دل و جان به یادگار دارد در قالب نصحیت هایی پدرانه به افرادی می گوید که زیاد هم با این لحن و صحبت ها غریبه نیستند.به گفته عطا احمدی افرادی مانند حمید ذکاء اسدی که امروز خود در جایگاه معاونت سیاسی و امنیتی استانداری به عنوان پستی کلیدی و مهم، موفق انجام وظیفه می کند، یکی از شاگردان دیروز عطا بوده است او بی شک نصایح معلم پیرش را بیش از هر کسی درک می کند.عطا نگاهی به اطراف مدرسه عراقی انداخت و گفت: دیروز من در همین خانه بزرگ شدم، پدربزرگ حمید ذکاء اسدی معاون سیاسی امنیتی استاندار کرمان را هنوز به خاطر دارم ما با آنها همسایه بودیم، هر وقت شیطنت می کردم، پیرمرد خدا بیامرز نصیحتم می کرد، خدا او را رحمت کند.وی خطاب به معلمان و مسوولان آموزش و پرورش افزود: شما کار دشواری را بر عهده دارید و ادامه داد: یادم می آید وقتی می خواستم شغل معلمی را برای خود انتخاب کنم پدرم گفت، می دانی معلمی یعنی چی؟ یعنی اینکه تو به عنوان یک معلم چراغی را در دست بگیری و دیگران دنبال تو حرکت کنند.عطا احمدی معتقد است استعمار کمر همتش را بسته تا فرهنگ ما را دچار نقصان کند و ما را عقب نگه دارد.خیر مدرسه ساز با اشاره به تغییر ایجاد شده در ذائقه مردم گفت: امروز در مدارس بوفه هایی ایجاد شده که عوامل مدرسه به جای عرضه مواد مورد نیاز رشد دانش آموزان در آنجا چیپس، پفک و نوشابه به بچه ها می دهند.وی از ملا خاور ملای محله شهر کرمان به عنوان پیرزنی که ملای او، پسر و نوه اش بوده به عنوان الگویی از تغذیه سالم نام برد و افزود: یاد دارم با 120 سال سن نمازش را ایستاده می خواند اما حالا دختران و زنان ما در سن 30 سالگی پوکی استخوان دارند، چه باید کرد؟ گناه این مشکلات به گردن کیست؟ حالا ما فرهنگ پفک و چیپس خوردن را به بچه هایمان یاد می دهیم و مواد مغذی را مانند خرما کشمش و گردو و پسته را صادر می کنیم در حالی که کرمان از گذر به گذر دیگر که بنگری باغ پسته و بادام و غیره است.او گفت: ما فرهنگمان را از دست داده ایم اینگونه می شود که زنی باردار در دل تابستان پای تنور و فر داغ شیرینی پزی کار می کند تا هزینه جشن عروسی چند میلیونی اش را در فلان مکان بپردازد. استعمار یاد گرفته با ما چگونه رفتار کند.وی ظرفیت و قابلیت های استان کرمان را فراوان دانست و گفت: استان کرمان در گذشته معادل چند استان و حتی کشور بود و اکنون هم که در زمان های مختلف دستخوش تغییر و تقسیم قرار گرفته باز هم وسعت زیادی دارد.عطا می گوید: مردم به من اعتماد می کردند و خانه، مال و اموال خود را برای مدرسه سازی به دستم می دادند. حتی یک روز خانمی که من هرگز او را ندیده بودم خانه اش را برای ساختن مدرسه به من سپرد و رفت.وی کار معلمی را حرفه ای دشوار و حساس می داند و می گوید: اگر زنان در جامعه خوب تربیت شوند جامعه و نسل های بعدی هم خوب تربیت خواهند شد.وی خطاب به مسوولان آموزش و پرورش گفت: مسوولیت شما نسبت به کارمندان سایر ادارات سنگین تر است. سرنوشت شما سرنوشت جامعه را می سازد.عطا با ذکر خاطرات گذشته اش ادامه داد: یاد دارم در سال 1340 دبیر ریاضی مدرسه پهلوی و یک روز مشغول تدریس بودم که یکی از بچه ها توجه ام را به خود جلب کرد. او ایرج کهندل که بعدها در فوتبال حرفی برای گفتن داشت و یکی از بازیکنان خوب بود به جای گوش دادن به درس، زمین ورزش را که کلاس بر آن مشرف بود نگاه می کرد.آن روز فکر کردم که ساختن کلاس درس مشرف به زمین ورزش کار درستی نیست و سرانجام این الگو را تغییر دادم.وی با بیان اینکه فرهنگ ایران تغییر کرده و ارزش ها با گذشته متفاوت شده اند خطاب به خود گفت: عطا تو که این حرف ها را می زنی چگونه ای؟ و ادامه داد: همسرم از اقوام من بود لذا پنج فرزندم را به دلیل بیماری هایی مانند سرطان خون از دست دادم.حتی وقتی باید فرزندم را برای دفن می بردم، اول به کلاس می رفتم درسم را می دادم که مبادا کلاس تعطیل شود و بعد از آن می رفتم فرزندم را از مشتاقیه بر می داشتم و دفن می کردم.وی که صاحب 14 فرزند 9 پسر و پنج دختر بوده است افزود: پنج فرزندم را با سرطان خون از دست دادم.عطا معتقد است ثروت را باید در عقل فرزندانمان قرار دهیم نه در جیبشان. اگر بخواهیم فرزندانمان برای خود کسی بشوند نباید ثروت را در جیبشان بگذاریم.وی ادامه داد: بعد از اینکه بچه هایم تا حدودی درس خواندند به آنها گفتم برای ادامه تحصیل باید کار کنید. دخترهایم را هم ساده و کم هزینه شوهر دادم و آنها هم در خانه شوهر و با زحمت خودشان درس خواندند.حالا فرزندان پهلوان عطا هر کدام کرسی مهمی را در اجتماع دارند و کارهای اقتصادی انجام می دهند.یک روز که در آموزش و پرورش به سراغ عطا رفتم از اسراف های فراوان در ادارات نالید و گفت: در حالی که هنوز می توان از برخی وسایل استفاده کرد ولی آنها را به عنوان مستعمل دور می ریزند.او حالا با آنکه 35 سال از بازنشسته شدنش می گذرد اما با همان عشق روزهای اول کارش به اداره می آید و پشت میزی که برای همه ما یادآور روزگار بسیار گذشته است با صندلی که به جرات می توان گفت دیگر همانندش در هیچ جایی وجود ندارد کارهایی را انجام می دهد که شاید خیلی ها پشت میزهای آنچنانی و مدرن قادر به انجامش نباشند.عطا همچنین سرای سالمندان جاده کوهپایه را با 800 سوئیت احداث کرده است.وی ادامه می دهد: من نمی خواهم بگویم عطا کسی است، اما می خواهم بگویم اگر بخواهیم می توانیم!او برگشت و روی تخته مقابلش نوشت: ایمان + علم + عمل این نصیحت نهایی من است.عطا احمدی بعد از بازنشستگی بنیاد نیکوکاری حضرت ابوالفضل العباس (ع) را در اداره کل آموزش و پرورش کرمان راه اندازی کرد.پهلوان عطا اول آذر سال 1315 در روستای هینمان کوهپایه از توابع کرمان به دنیا آمد. پدرش مرحوم محمد احمدی مردی مومن و علاقمند به قرآن و کتاب حافظ بود. وی در خیابان ابوحامد مغازه خوار بار فروشی داشت و در ساعات بیکاری اش به مطالعه می پرداخت. پدر عطا اهل کرمان و ساکن محله بازار شاه بود، مادرش مرحومه عذرا عراقی زنی بزرگوار، شجاع و زحمتکش بود وی دختر کربلایی اصغر از همراهان حکام بختیاری بود که به کرمان آمد و ماندگار شد. عطا در شش ماهگی به همراه خانواده اش به شهر کرمان آمد و در منزلشان واقع در محله بازار شاه دوران کودکی خود را سپری کرد وی از پنج سالگی نزد مرحومه ملا خاور و مرحومه بی بی کوچک درس آموخت.وی عنفوان جوانی وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد و همراه با درس به ورزش باستانی، والیبال، بسکتبال و فوتبال پرداخت.وی بعد از نشستن بر مسند معلمی به احداث نمازخانه و زمین وزرش در مدارس اهمیت زیادی می داد.یکی از خصوصیات بارز عطا احمدی قناعت و سادگی است.کتاب "عطای پهلوان" با قلم محمدعلی علومی نویسنده کرمان در مورد عطا احمدی خیر مدرسه ساز کرمانی و خاطرات او در اردیبهشت سال جاری رونمایی شد.اینجا در دیار کریمان بیشتر افراد عطا را می شناسند پیرمردی ساده پوش با دوچرخه ای قدیمی که پس از بازنشسته شدن از آموزش و پرورش اقدام به ساخت حدود 250 مدرسه در سراسر استان کرد.او که زمان بیکاری اش را به مطالعه و شعر گفتن می پردازد در یک بیت شعر آورده است: خدا بر بنده ای منت گذارد که در ذاتش جوانمردی بکارد.عطا احمدی در مرداد ماه 1375 در مراسمی با حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس جمهوری وقت کشورمان، مفتخر به دریافت نشان تعلیم و تربیت و خدمت شد.گزارش از نجمه حسنی 3029/3028
11/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]