واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ماجرای واقعی با همکاری پلیس فتای خراسان؛
باخت زندگی در بازی بی سرانجام "کلش"
حتي چندين بار با شکايت هاي ارباب رجوع، رئيس شرکت بالاي سرم ايستاده بود و من هم آن قدر سرگرم بازي بودم که متوجه حضور او نشدم.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از خراسان، همه زندگي ام بر باد رفت. اشتباه کردم،روياي پولدار شدن لحظه اي رهايم نمي کرد. تمام پل هاي پشت سرم را خراب کرده ام و حالا من مانده ام و يک زندگي آشفته! ديگر به نان شبم هم محتاج شده ام. همه سرمايه ام از دست رفت. من در بازي «نبرد قبايل» نه تنها روي سرمايه ام قمار کردم بلکه زندگي خودم را نيز به تباهي کشيدم در حالي که جز حسرت و آه کار ديگري از دستم برنمي آيد... جوان ۲۶ ساله که از شدت نگراني آرام و قرار نداشت، چشمان اشک بارش را به گوشه اتاق رئيس اداره اجتماعي پليس فتاي خراسان رضوي دوخت و در حالي که بغضي غريب گلويش را مي فشرد، گفت: روزي که در رشته مهندسي کامپيوتر پذيرفته شدم از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم. سال آخر دانشگاه بودم که ازدواج کردم گويي درهاي رحمت پس از اين ازدواج به رويم گشوده شد. از زندگي شيرين خودم لذت مي بردم که در يک شرکت خصوصي مشغول به کار شدم. اين در حالي بود که تولد ابوالفضل زيبايي هاي زندگي ام را دوچندان کرده بود و من هيچ کمبودي در زندگي ام احساس نمي کردم. اما از همان دوران نوجواني فردي بلندپرواز بودم و هميشه دوست داشتم به ثروت هنگفتي دست يابم. مدتي از کارم در آن شرکت گذشته بود که يک دستگاه پرايد خريدم تا راحت تر به محل کارم رفت و آمد کنم اما بدبختي هاي من از روزي شروع شد که يکي از دوستانم مرا با بازي اينترنتي «نبرد قبايل» آشنا کرد. در آن بازي وقتي از مراحل مختلف بالاتر مي رفتي و الماس هاي بيشتري داشتي در واقع بازي را برده بودي! از آن روز به بعد من وارد قمار اينترنتي شدم. به طوري که ديگر به اين بازي اعتياد پيدا کرده بودم. به محض اين که سر کارم مي رسيدم گوشي تلفنم را بيرون مي آوردم و به بازي «نبرد قبايل» ادامه مي دادم. حتي چندين بار با شکايت هاي ارباب رجوع، رئيس شرکت بالاي سرم ايستاده بود و من هم آن قدر سرگرم بازي بودم که متوجه حضور او نشدم. اعتياد من به اين بازي اينترنتي آن قدر شدت گرفت که به گفته اطرافيانم حتي در خواب نيز انگشتانم را تکان مي دادم و خواب اين بازي را مي ديدم. ديگر کار به جايي رسيد که رئيس شرکت پس از چند بار اخطار و تذکر شفاهي و کتبي بالاخره مرا اخراج کرد. من که روياي پولدار شدن را در سرم مي پروراندم بدون هيچ اعتراضي از شرکت بيرون آمدم و خودروي پرايدم را که ۱۰ ميليون تومان ارزش داشت به مبلغ ۷ ميليون تومان فروختم تا به اين قمار اينترنتي ادامه بدهم. اما پس از چند روز متوجه شدم که جيميل گوشي ام هک شده است. شنيده بودم اگر در اين بازي به مراحل بالاتر برسم ۱۹ ميليون تومان سود مي کنم، اما نمي دانستم که همه اين ها نوعي کلاهبرداري است. در اين ميان نيز فردي که مدعي بود مي تواند رمز بازي را برايم پيدا کند، مبلغ ۲ ميليون تومان از من کلاهبرداري کرد و آن بازي هم از بين رفت. حالا هم نه تنها شغل و سرمايه ام را از دست داده ام، بلکه زندگي خانوادگي ام نيز در آستانه نابودي قرار گرفته است و... ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي 2009
۰۴/۰۶/۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]