واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
جوزف نای: نباید به خاورمیانه پشت کنیم اما سیاست اشغال غیرسازنده است/ چالش آمریکا ظهور قدرت دیگری است
تئوریپرداز نظریه «قدرت نرم» در یاداشتی درباره آینده قدرت آمریکا تاکید کرد که به دلیل اهمیت خاورمیانه آمریکا نباید به این منطقه پشت کند اما سیاست اشغال را هم نباید در پیش بگیرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، تحلیلگر ارشد روابط بینالملل در آمریکا در یادداشتی، نظر خود را درباره مسیر آینده سیاست خارجی که واشنگتن باید آنرا پیگیری کند، مطرح کرد. «جوزف نای» تئوریپرداز آمریکایی نظریه «قدرت نرم» در مطلبی برای نشنال اینترست، به این سوال پرداخت که «هدف از قدرت آمریکا چه باید باشد؟». وی نوشت: «از زمان جنگ جهانی دوم آمریکا تولید و ترویج اصول و مبانی مورد اقبال عمومی جهانی از قبیل توازن قدرت نظامی، ثبات مالی بینالمللی و سیستم تجاری آزاد و آزادی کشتیرانی را برعهده داشته و بر این روند رهبری کرده است. این رهبری باید به عنوان هدف مرکزی سیاست خارجی ما ادامه یابد چرا که اگر قویترین کشور اصول و مبانی مورد اقبال عمومی را ترویج نکند، ما و دیگران از فقدان و نبود آنها متضرر خواهیم شد». تئوریپرداز ارشد نظریه «قدرت نرم» با رد ایده «زوال آمریکا» نوشت: «به خاطر مهاجرت(از دیگر کشورها به آمریکا) ما تنها کشور بزرگ توسعه یافته هستیم که تا نیمه قرن جاری از کاهش جمعیت رنج نخواهیم برد، وابستگی ما به واردات انرژی هم در حال کاهش یافتن است؛ما در خط مقدم فناوریهای نوین و عمده که این قرن را ترسیم و شکل خواهد داد، قرار داریم و دانشگاههای ما رتبهبندیهای جهانی را از آن خود دارند و ما در قیاس با هر کشور دیگر، متحدان و ارتباطات بیشتری داریم». تحلیلگر ارشد امریکایی افزود: «چالش واقعی که با آن مواجهیم میتواند "رشد و ظهور دیگری" باشد. البته حتی از منظر رشد در بازارهای در حال توسعه، این موضوع بعید است که یک چالشگر تنهایی ایجاد شود که از آمریکا فراتر رفته و پیشی بگیرد اما "ظهور دیگری" یک جهان پیچیدهتر را میسازد. مشکل رهبری در چنین جهانی، نحوه همراه کردن همگان برای اقدام است». نای ادامه داد: «نیروی نظامی عنصر حیاتی متشکله قدرت آمریکا باقی خواهد ماند اما کافی نیست. استراتژی آمریکا که توازن نظامی در اروپا یا شرق آسیا را حفظ میکند در حالی که ائتلافها را باقی نگه میدارد، یک منبع حیاتی تاثیرگذاری و نفوذ است اما تلاش برای اشغال و کنترل سیاست داخلی در کشورهایی با جماعت ملیگرایانه در انقلابهای خاورمیانه، بیهوده است». استاد دانشگاه هاروارد با تاکید بر اهمیت خاورمیانه تاکید کرد: «ما به دلیل منافعمان در قبال اسرائیل، عدم گسترش سلاحهای هستهای و موضوعات حقوق بشر و دیگر موضوعات نمیتوانیم به این منطقه پشت کنیم اما سیاست ما باید سیاست مهار، موازنه، اشاره و تاثیرگذاری از حاشیه باشد و نه اشغال که غیرسازنده خواهد بود». تئوریپرداز روابط بینالملل همچنین تصریح کرد: «ایجاد توازن داخلی قدرت(در اروپا و آسیا بین کشورهای آن مناطق) سبب استقبال از ما در اروپا و آسیا میشود. تهاجم روسیه به اوکراین، ناتو را بقا داده است و ظهور چین در ژاپن، ویتنام، فیلیپین و دیگر کشورها نگرانی ایجاد میکند. ما نیازی به سیاست مهار چین نداریم. سیاست "ادغام اما سد مسیر و ایجاد مانع" معتبر و دارای اعتبار باقی میماند. تنها کشوری که میتواند چین را مهار کند، چین است و وقتی این کشور بر منازعات و مناقشات سرزمینی با همسایگانش تاکید کند در این صورت چین خودش را مهار میکند». او افزود: «تحت تاثیر انقلاب اطلاعات و جهانی شدن، سیاست جهانی به نحوی در حال تغییر است که بدان معناست که آمریکا به تنهایی قادر به حصول به بسیاری از اصول و مبانی مورد اقبال عمومی بینالمللی نیست. برای مثال حفظ ثبات مالی بینالمللی و مقابله با تغییرات جهانی آب و هوا به همکاری با اروپا، ژاپن، چین و دیگران وابسته است». جوزف نای در پایان این مطلب نوشت: «در جهانی که مرزهایش برای همه چیز از قبیل مواد مخدر، بیماریهای مسری، جرم سایبری و تروریسم پر نفوذ و باز است، شبکهها و نهادها تبدیل به یک منبع مهم برای یک قدرت معتبر میشوند. قرن آمریکایی با مرکزیت آمریکا در موازنه قدرت و تولید و ترویج اصول عمومی و مورد اقبال جهانی ادامه خواهد یافت اما یک ظاهر و شکل سیاست خارجی موفق از سیاست خارجی موفق قرن گذشته، متفاوت خواهد بود». انتهای پیام/م
94/06/03 - 13:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]