واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نجات مسافر سرگردان از دست راننده هوسران
مرد آدمرباي پرايد سوار كه زن جوان مسافري را در كرج ربوده بود، در حوالي چيتگر در دام پليس گرفتار شد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مأموران كلانتري چيتگر هنگام گشتزني در بيابانهاي حوالي چيتگر متوجه درگيري زن و مردي كنار جاده شدند. زن جوان با ديدن مأموران پليس درخواست كمك كرد اما آن مرد خودش را به خودروي سواري پرايدش رساند و بعد از نشستن پشت فرمان از محل گريخت. مأموران پليس اما ثانيههايي بعد راه را بر خودروي او بستند و آن مرد را بازداشت كردند.
زن جوان با طرح شكايت از مرد ناشناس به اتهام آدمربايي و سرقت گفت: من مدير برگزاري يكي از نمايشگاههاي بينالمللي هستم و خانهام در شهرستان تبريز است. چند روز قبل براي انجام كار اداري در رابطه با برگزاري نمايشگاهي به تهران آمدم. روز قبل كارهاي اداريام تمام شد و شب را مهمان يكي از بستگان نزديكم در شهرستان كرج بودم. قرار بود امروز عصر با اتوبوس كه بليت آن را از قبل رزرو كرده بوديم، همراه همكارانم به تبريز برگرديم. از آنجايي كه شب را در كرج بودم، قرار شد من در پليس راه حصارك سوار اتوبوس شوم. وي ادامه داد: ساعتي با كرايه تاكسي تلفني، راهي پليس راه حصارك شدم اما راننده اشتباهي من را جاي ديگري پياده كرد. وقتي از رهگذران سؤال كردم گفتند اينجا پليس راه چهار باغ است. بعد با دوستانم تماس گرفتم و آدرس محلي كه پياده شده بودم به آنها دادم اما دوستانم گفتند در پليس راه حصارك منتظر من هستند و بايد هر چه زودتر خودم را آنها برسانم. از آنجا كه تاكسي در آن محل نبود، سوار خودروي پرايد مسافربر شدم و بعد از دادن نشاني از راننده خواستم من را به مقصد برساند كه او هم قبول كرد. دوستانم هر لحظه با من در تماس بودند و ميگفتند اگر دير برسم از اتوبوس باز ميمانم. به راننده پرايد گفتم كه اهل شهرستان تبريز هستم و آشنايي با كرج ندارم و راننده تاكسي تلفني مرا اشتباهي در اين مكان پياده كرده است. راننده هم به من اطمينان داد كه به سرعت مرا به دوستانم ميرساند. دقايق به سرعت ميگذشت و دوستانم نيز هر لحظه با من در تماس بودند كه اتوبوس در حال حركت است. تلفن را به راننده دادم و وي به آنها گفت كه راه طولاني است اما هر چه زودتر مرا ميرساند تا اينكه متوجه شدم راننده به راه فرعي پيچيد كه به بيابان ختم ميشد. وقتي به او اعتراض كردم، چاقويي به پهلويم گذاشت و تهديد كرد حركتي نكنم. خيلي ترسيده بودم و با التماس از او خواستم هر چه پول دارم، بردارد و مرا به دوستانم برساند، اما فايدهاي نداشت تا اينكه در مكان خلوتي خودرو را نگه داشت و مرا با زور از خودرو به بيرون كشاند. وقتي ديدم التماس و گريه فايدهاي ندارد با او درگير شدم كه خوشبختانه خودروي گشت پليس از دور ما را ديد و به طرف ما آمد و من درخواست كمك كردم. پس از اين مرد آدم رباي خشن قصد فرار داشت كه مأموران او را بازداشت كردند.
متهم ابتدا در بازجوييها جرم خود را انكار كرد و مدعي شد راه را اشتباه آمده است و قصد آدمربايي نداشته و شاكي از ترس با او درگير شده است اما وقتي مورد تحقيق تخصصي قرار گرفت به جرم خودش اعتراف كرد. وي گفت: وقتي ديدم اين زن مسافر است و جايي را نميشناسد، تصميم گرفتم اموالش را سرقت كنم. به همين خاطر نقشه را طراحي كردم و او را به جاده فرعي بردم كه مأموران پليس از راه رسيدند و دستگير شدم. متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي پايتخت در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]