واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هوشياري يك راننده عبوري نجاتبخش بود
احمد، صاحب طلافروشي درباره روز حادثه به خبرنگار ما ميگويد: ساعت 20 و 45 دقيقه دوشنبه، 19 مردادماه من و برادرم داخل مغازه نشسته بوديم كه دختر شيك پوشي در زد. وقتي در را باز كردم سه مرد هيكلي سياهپوش كه دو نفرشان كلاشنيكف به دست داشتند پشت سر دختر وارد مغازه شدند. دختر جوان همان لحظه به سرعت بيرون رفت.
احمد، صاحب طلافروشي درباره روز حادثه به خبرنگار ما ميگويد: ساعت 20 و 45 دقيقه دوشنبه، 19 مردادماه من و برادرم داخل مغازه نشسته بوديم كه دختر شيك پوشي در زد. وقتي در را باز كردم سه مرد هيكلي سياهپوش كه دو نفرشان كلاشنيكف به دست داشتند پشت سر دختر وارد مغازه شدند. دختر جوان همان لحظه به سرعت بيرون رفت.
در حالي كه شوكه شده بودم نگاهي به بيرون انداختم كه ديدم مرد نقابدار ديگري بيرون ايستاده. يكي از سارقان مسلح بيرون رفت و دو نفر ديگر داخل مغازه ماندند. سارق مسلح اسلحه را به طرف برادرم كه پشت پيشخوان بود گرفت و تيري شليك كرد كه از بغل گوشش عبور و ديوار را سوراخ كرد. مرد مسلح ديگر داخل خيابان چند تيرهوايي براي ايجاد وحشت شليك كرد. از ترس دست و پايمان به لرزه افتاده بود كه مرد مسلح، برادرم را به باد كتك گرفت و او را از پشت پيشخوان به بيرون كشاند و با قنداق تفنگ ضربهاي به كتفش زد. مرد نقابدار ديگر به سرعت خودش را پشت ويترين رساند و تمام طلاهاي پشت ويترين را كه حدود 4 كيلو بود داخل ساك دستي ريخت. پس از اين پولهاي داخل دخل را كه حدود 8 ميليون تومان بود برداشت و به بيرون رفتند. مردم جرئت روبهرو شدن با آنها را نداشتند. سارقان سوار بر دو موتور آپاچي شدند و از محل گريختند. بعد از آن بود كه من با خودرو زانتيايم به تعقيب آنها پرداختم تا اينكه در كوچه 77 به آنها رسيدم و با خودرو به يكي از موتورسواران كوبيدم و آنها نقش بر زمين شدند. وقتي سارقان زمين خوردند يكي از آنها كه سوار موتور سيكلت ديگري بود با تفنگ چند تير از جلو به خودرو من شليك كرد. در اين لحظه مرد مسلح ديگري كه زمين خورده بود خودرو مرا به رگبار بست اما خوشبختانه به من برخورد نكرد. سارقان در ادامه موتورسيكلت خود را رها كردند و با تهديد اسلحه راننده خودرو پرشيايي را كه از آنجا در حال عبور بود به پايين انداختند و از محل گريختند.
سارقان مسلح در نزديكي پارك 22 بهمن مقداري از طلاها و پولهاي سرقتي را داخل خيابان ريختند تا مردم را سرگرم جمع كردن آنها كنند و بتوانند به راحتي فرار كنند. پس از اين به طلافروشي برگشتم كه متوجه شدم يك و نيم دقيقه بعد از حادثه مأموران كلانتري خاني آباد به محل حادثه رسيدهاند.
همان لحظه ديدم يك خودرو 206 كنار مغازه ام نگه داشت و راننده دختر جواني را كه قبل از ورود سارقان وارد مغازه من شده بود به پليس تحويل داد. راننده گفت وي را سوار خودرو كرده كه بعد از طي مسافتي دختر جوان با ديدن سارقان مسلح از آنها درخواست كمك كرده است.
راننده 206 متوجه ميشود كه اين دختر همدست سارقان است و با قفل كردن در خودرو مانع پياده شدن او ميشود و بلافاصله وي را به در مغازه من آورد و تحويل پليس داد. زن جوان ابتدا مدعي شد كه همدست سارقان نيست و قصد فروش طلا را داشته است اما مأموران اورا تحويل اداره آگاهي دادند كه به همدستي اعتراف كرد.
صاحب مغازه ميگويد 17 اسفند ماه سال قبل سه سارق مسلح به كلت كمري به مغازه طلافروشي من دستبرد زدند و سه كيلو طلا را سرقت كردند. آنها با پتك ويترين مغازه شكستند و بعد هم حدود 20 تير به مغازه شليك كردند و در نهايت موفق به فرار شدند كه تاكنون شناسايي و دستگير نشدهاند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]