واضح آرشیو وب فارسی:الف: نقش اوباش در فضاي سياسي دوران پهلوي
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۴۶
منظورمان کسانی نیستند که به فرض کارگر غیرصنعتی هستند. هر کسی که از طریق شغلی زندگی خود را به شکل شرافتمندانهای میگذراند، مورد بحث ما نیست. بلکه بحث ما درباره اقشار حاشیهای یا فرودست یا فرومایگانی است که طفیلی سیاستمداران و ثروتمندان و گروههای ذینفوذ هستند و این افراد کار نمیکنند.«بررسی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از منظر آسیبشناسی ساختار اجتماعی- سیاسی ایران» عنوان نشستي بود كه روز شنبه در سالن اجتماعات شهيد قندي وزارت ارتباطات و فناوري برگزار شد. اين نشست كه اساتيد دانشگاه وفرهيختگان مدعو آن بودند، توسط جمعي از زنان فعال در حوزه سياست ترتيب داده شده بود. نشستي درباره چگونگي و چرايي اين كودتا و بررسي آن در بستر فضاي سياسي و اجتماعي آن دوران.به گزارش قانون، دکتر الهه کولایی استاد دانشگاه تهران، دکتر الهام ملکزاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی، دکتر حسین آبادیان استاد تمام دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین و دکتر وحید سینایی استادیار دانشگاه فردوسی مشهد، از سخنرانان اين محفل بودند. همچنین در این نشست کلیپهایی درباره بررسی جریانهای سیاسی- اجتماعی دوران کودتای ۲۸ مرداد و همینطور بررسی پروژه عکاسی آزاده اخلاقی باعنوان شاهد عینی به معرض تماشای شرکتکنندگان در این نشست گذاشته شد. جنبش ملي شدن صنعت نفت استبداد را مجبور به عقبنشيني كردالهه کولایی، استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی که دبیری علمی نشست را هم برعهده داشت، گفت: در دهه ۵۰ با انقلاب اسلامی و در دهه ۷۰ ما تجربه دوران اصلاحات را داشتیم و تجربههای پسا اصلاحات و تجربهای که امروز در چارچوب سیاست اعتدال در جامعه ما در جریان است، از دیگر تجربیات مردم ایران به شمار میرود. اینکه مردم برای بیان اراده سیاسی خود و طرح مطالبات برحق و دفاع از حقوق سیاسی خود چه تلاشهایی را انجام دادند ما را موظف میکند به اینکه دقت کنیم که در این تجربهها یکی از فرازهایي که گفته شد، تجربه ۱۳۳۰ است و آنچه حوادث ۳۰ تیر سال ۱۳۳۰ وارد یک فرآیند بسیار تعیینکننده در کشور ما شد؛ جنبش ملی شدن صنعت نفت بود که از طریق یکپارچه شدن نیروهای ملیگرا با نیروهای اسلامی وحدت و یکپارچگی را تجربه کرد که این یکپارچگی قدرت مردم را به نمایش گذاشت و دربار و نیروهای استبداد را ناچار به عقبنشینی کرد. عوامل موثر بر عملکرد و فعالیت موسسههای خیریه رفاهی در آن دوراندر این نشست همچنین، دکتر ملکزاده هم سخنان خود را با مقدمهای از تاریخ سیاسی- اجتماعی آن دوران آغاز کرد و پس از آن وارد تحلیل وضعیت اقتصادی دولت مصدق شد و با اشاره به لایحههای اصلاحیای که دولت مصدق برای بهبود اوضاع اقتصادی به مجلس ارائه میدهد، افزود: دکتر مصدق بعد از اینکه اختیارات قانونگذاری از ۲ مجلس شورای ملی و سنا را میگیرد؛ ۱۱۹ لایحه را برای اصلاح امور داخلی کشور تصویب میکند. تعدادی از این قانون ها مثل: لغو گرفتن هرگونه عوارض از روستاها، قانون بیمه های اجتماعی کارگران، ساختن باشگاه برای نابینایان، احداث ۱۲۰۰ باب خانه ضد زلزله در قزوین و... از جمله این قوانین تصویب شده رفاهی است که به تصویب میرسد. نگاهی به رویدادهای نیمه دوم دهه ۲۰ به ویژه دوران ملی شدن نفت تا چندی بعد از کودتای ۲۸ مرداد نشان میدهد که تاسیس سازمانهای خیریه دولتی و مردمی که در دوران جنگ خصوصا شدت پیدا کرده بود، بسیار کم است و در برهههایی از این دوران متوقف میشود. این مشکلات و امثال آن موجب میشود که توجه مردم بیشتر به مشکلات اقتصادی آن دوران معطوف شود و مجالی برای مشارکت مردم در اصلاحات اجتماعی و سیاسی دکتر مصدق نمیگذارد.ملکزاده گفت: با وجود فضای باز سیاسی بعد از ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ و شرایطی که به نظر میرسید به لحاظ سیاسی اوضاع خوبی است، اما همزمان با جنگ جهانی دوم و تبعات آن در دوران ابتدایی حکومت محمدرضا پهلوی شاهد وفور فعالیتهای موسسات و بنیادهای خیریه هستیم، در حالی که بعد از سالهای ۱۳۲۹ و ملی شدن صنعت نفت که این تصور میرفت که پولهای نفت سرازیر میشود و اگر کمبودی هم از قبل آن سالها وجود داشته است پوشش مییابد؛ فعالیتهای خیریه قبلی را دولت مدیریت میکند، اما با توجه به شرایط سخت اقتصادیای که برای دولت مصدق به وجود آمد، نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد و موسسههای خیریه هم نتوانستند فعالیتی داشته باشند، مگر نمونههای محدود که بیشتر زیرمجموعه حزب توده به خصوص شورای زنان حزب توده بودند. بررسی مفهوم اقشار فرودست اجتماعیدکتر حسین آبادیان سخنران بعدی این نشست بود که سخنان خود را با بررسی پدیده اقشار فرودست اجتماعی و تاثیر تاریخی آنان در اتفاقات مهم سیاسی آغاز کرد و گفت: اراذل و اوباش و اقشار فرودست اجتماعی پدیدهای است که در مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای خارج از کشور به آن کرسی دادهاند. به عنوان مثال در موسسه تاریخ اجتماعی آکسفورد این عبارت خود کرسی دارد. در سازمانهای امنیتی مثل سازمان سیا هم بخشی در مورد این اقشار وجود دارد که نشاندهنده اهمیت وضعیت این قشر است.وی اضافه کرد: معمولا در کشور ما تاریخ را از منظر کنش نخبگان و اقشار فرهیخته مورد بررسی قرار میدهند اما پرداختن به اقشار فرودست مطلبی است که به آن تاریخ واقعی میگویند. تاریخ واقعی یعنی آن امری که به شکل ملموس در جامعه در حال جریان است و کسی هم به آن توجه نمیکند. در حالی که تاریخسازان واقعی گاهی اینها بودهاند. وقتی از اقشار فرودست سخن میگوییم، منظورمان کسانی نیستند که به فرض کارگر غیرصنعتی هستند. هر کسی که از طریق شغلی زندگی خود را به شکل شرافتمندانهای میگذراند، مورد بحث ما نیست. بلکه بحث ما درباره اقشار حاشیهای یا فرودست یا فرومایگانی است که طفیلی سیاستمداران و ثروتمندان و گروههای ذینفوذ هستند و این افراد کار نمیکنند.آبادیان تصریح کرد: مارکس در نبرد طبقاتی فرانسه میگوید، اینها از فضولات جامعه ارتزاق میکنند. این قشر که از طریق اتصال به دیگران روزگار میگذراند را اقشار حاشیهای و فرودست اجتماعی میگوییم. بسیاری از سیاستمداران و ثروتمندان میان این اقشار حاشیهای رفته و با دادن وعدههای آیندهای متفاوت به آنها، در واقع آنان را طفیلی خود میکنند. این قشر در تاریخ ایران از دوره ناصرالدین شاه قاجار به بعد نقش بسیار موثری داشتهاند. این استاد دانشگاه، واژه اراذل و اوباش را یک ترم فلسفی و سیاسی معرفی کرد و افزود: اولین بار هگل بود که این واژه را در دایرهالمعارف علوم فلسفی وارد کرد. هگل این ۲ واژه را در نقطه مقابل هم به کار میبرد. یکی اراذل و دیگر خلایق. هگل میگوید، دولت آن چیزی است که اجازه نمیدهد هوای افراد به شکل خصوصی تجلی پیدا کند زیرا اگر چنین شود قوم حالت افسار گسیختهای پیدا میکند و کسانی که از این تقاضاهای کور و خواستههای غیرمدنی تبعیت میکنند باعث میشوند که بیداد و خشونت کور در جامعه به وجود آید. در دولت دکتر مصدق هم شاهد هستیم که در حقیقت همین امر یعنی قومی که هنوز بیفرهنگ است و معلوم نیست که چه میخواهد اراده خود را در اختیار سیاستمداران قرار میدهند و سیاستمداران هم از اینها به نحو احسنت استفاده میکنند و در موقعیت مناسب هم اینها را به حال خود رها میکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]