واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: جروزالم پست: سخنرانی در مخالفت با توافق ایران بی فایده است
آریل هارکم (Ariel Harkham) در جروزالم پست نوشت، سخنرانی در مخالفت با توافق هسته ای ایران بی فایده است و تل آویو می بایست برای ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران توان دریای خود را تقویت کند و سیاست خارجی فعال تری مبتنی بر قدرت نرم پیش گیرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، هارکم اضافه کرد، سال 1992 زمانی که بنیامین نتانیاهو نماینده ای تازه کار در پارلمان اسرائیل بود از او نقل قول شد، ایران صرفاً سه تا پنج سال با بمب هسته ای فاصله دارد و این تهدید می بایست با تشکیل «جبهه ای بین المللی به رهبری آمریکا ریشه کن شود.» در ادامه اوج گرفتن نتانیاهو درعرصه سیاسی اسرائیل به نحوی جدایی ناپذیرمتاثر از شهرت او در مقام رساترین زبان در میان هم نسلانش درباره خطرات ایران هسته ای است. اما آن گونه که ویلیام شکسپیر می نویسد، «حرف، حرف، فقط حرف!» همه چیزی است که اسرائیل از نخست وزیری عادیش می شنود که چهارمین بار بر صندلی نخست وزیری تکیه زده است. نتانیاهو هنوز طوری رفتار می کند که گویی می توان لوزان را به عقب بازگرداند و با هیاهوی کافی و «مجاب کردن» می توان به ذهنیت سال 1992 و زمانی بازگشت که آمریکا نوک پیکان حملات به ایران بود. به یقین می توان این رویکرد را به نوعی توجیه کرد، اما با توجه به شرایطی که در آن به سر می بریم، واضح است حرف به تنهایی راه به جایی نمی برد.
به یقین نمی توان توافق غرب را با ایران کم اهمیت جلوه داد. با توافقی که درژوئیه به دست آمد ایران هم اکنون در رقابت برای پر کردن خلع قدرت حاصل از خروج ناگهانی آمریکا از منطقه در مقام نیروی فعال و عامل ایجاد ثبات پیش است. مهم نیست سخنرانی ها چه قدر فصیح نوشته شده باشد یا چقدر با قدرت ارائه شود. سخنرانی، دیگر در مقابله با ایرانی متخاصم که انرژی تازه گرفته است به کار نمی آید. کلید یافتن بهترین پاسخ به اوج گیری ایران در منطقه سوالی است که چگونه اسرائیل می تواند در مقابل تهدید ایران بازدارندگی برپا کند. پس از وین گزینه های اسرائیل به نحو چشمگیری کاهش یافت. دو راه پیش روی اسرائیل یکی مقاومت، مداخله و استفاده از هر فرصتی برای مقابله با انقلاب اسلامی است و دیگری عقب نشینی به پشت دیوارهایی است که با سامانه های موشکی مدام در حال افزایش حفاظت می شوند.
واقعیت آن است که در هر دو سناریوی بالا بسیار محتمل است و اسرائیل در آشوب منطقه گرفتار خواهد شد. بنابراین سوال واقع بینانه چنین خواهد بود: چه کسی شرایط درگیری را تعیین خواهد کرد. فشار بر ایران در آستانه هسته ای شدن تنها از راه برنامه ای بلند مدت برای تامین منابع دفاعی و تدارکات محقق خواهد شد. برنامه ای که نشان دهد اسرائیل قادر است با چالش های ایران هماوردی کند و برتری یابد.
در قلب این راهبرد تدارکاتی به دست آوردن و اعمال توان دریایی است که نفوذ راهبردی اسرائیل را در دریا تقویت می کند. داشتن ناوگان دریایی نیرومند که اسرائیل هم اکنون از داشتن آن محروم است، تل آویو را قادر می سازد در مقیاس بزرگتری در خطوط تدارکاتی ایران اخلال ایجاد کند، مناطق ساحلی ایران را محاصره کند و نیروهای پیشتاز را به سرعت به خاک ایران وارد یا از آن خارج کند.
البته هیچکدام از این موارد نتیجه دلخواه نیست، اما نکته همین جاست. تنها توانایی اتخاذ ابتکارهای راهبردی در یک درگیری نظامی بالقوه با ایران می تواند به اسرائیل توان بازدارندگی دهد که مانع تبدیل شدن درگیری نظامی به جنگی تمام عیار شود.
علاوه بر آنچه گفته شد عامل دیگری وجود دارد که نقشی مهم در مهار ایران بازی می کند و اسرائیل می بایست به آن بپردازد: قدرت نرم. برای اسرائیل که عادت دارد کناری بایستد و نظاره گر تحولات در منطقه باشد، این به معنی یک رویکرد راهبردی کاملاً جدید است. به جای نقش نظاره گری در حاشیه که گهگاه اقداماتی انجام می دهد، لازم است اسرائیل نقش بازیگری فعال را در امور ژئوپولتیکی بازی کند و هر کجا فرصت های راهبردی مناسب می بیند خود را دخالت دهد.
نخستین فرصت مناسب هفته گذشته در مصاحبه دن شاپیرو، سفیر آمریکا در تل آویو عیان شد. شاپیرو گفت هر چند اسرائیل و آمریکا در مسائل مربوط به ایران اختلاف نظر دارند اما می توانند خود را برای روز بعد از تصویب توافق با ایران مهیا کنند و در مسائل مربوط به ایران با یکدیگر همکاری کنند. از این جمله به دعوت در لفافه آمریکا از اسرائیل برای آغاز رایزنی بر سر بسته های کمک نظامی آمریکا به صنایع نظامی بومی اسرائیل و به ویژه برنامه های توسعه دریایی که در بالا ذکر شد تعبیر می شود.
علاوه بر این اسرائیل می بایست شرکای خارجی ایران را هدف قرار دهد. اسرائیل می بایست خطوط سیاسی خود را در قبال قدرت های خارجی که راه تجهیز تسلیحاتی ایران را پی می گیرند، مشخص کند. مثلاً اگر ولادیمیر پوتین از تصمیم خود برای تحویل سامانه دفاع هوایی اس-300 به ایران سخن می گوید، اسرائیل می بایست فروش سلاح به اوکراین را مطرح کند.
اخیراً اعلام شد چین مساله فروش جنگنده های پیشرفته J-10 را به ایران بررسی می کند. سلاحی که می تواند برتری هوایی اسرائیل را به نحو چشمگیری کاهش دهد. تل آویو می بایست در پاسخ به این اقدام گفتگو درباره تحویل سلاح را با مقامات فیلیپینی، ویتنامی و تایلندی درباره توافق های بالقوه تحویل تسلیحات آغاز کند. نتیجه این اقدام تهدیدی آشکار است که توازن قدرت را در حوزه نفوذ پرمخاطره چین بر هم می زند.
اسرائیل چنانچه اقداماتی از این دست را سیاست رسمی خود قرار دهد به حامیان ژئوپولتیکی ایران هشدار خواهد داد، اگر ایران را مسلح کنید، دشمنان شما مسلح خواهند شد.
یک شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]