واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با احمد مهرمشهدی
ماجرای اذانی که ۲ ساعت زودتر در حرم امام رضا(ع) گفته شد
موذن پیشکسوت مسجد گوهرشاد میگوید: عادت داشتم هر شب ساعت را برای اذان کوک کنم تا خواب نمانم. یک روز همینطور نفس نفس میزدم و اذان میگفتم. متولی موقوفههای گوهرشاد عصبانی شد و گفت: هنوز دو ساعت به اذان صبح مانده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، احمد مهرمشهدی را بیشتر به عنوان موذن و استاد تواشیح و ابتهال میشناسند. او آنطور که میگوید از سال 1328 تا اواسط دهه شصت موذن مسجد گوهرشاد بوده و از این نظر نامش در کنار چهرههای چون مرحوم آقاتی در تاریخ ثبت شده است. با او به بهانه 35سال مؤذنی در حرم مطهر به گفتوگو نشستهایم.
شما را به عنوان یکی از قدیمیترین مؤذنان مسجد گوهرشاد میشناسند. چه شد که این افتخار نصیبتان شد؟ افتخار مؤذنی را بیشتر مدیون پدرم هستم. ایشان من را در این امر بسیار تشویق میکرد و از من میخواست که مواقع اذان به پشت بام خانه بروم و اذان بگویم. خب من هم این کار را با علاقه دنبال میکردم. اما قضیه فعالیت من در مسجد گوهرشاد؛ ماجرا از اینجا شروع شد که یک روز موقع اذان ظهر در مسجد گوهرشاد بودم و به خاطر امر پدرم همانجا شروع کردم به اذان گفتن. این اذان مورد استقبال جمعی از مردم قرار گرفت. بعد هم فردی به نام چراغچی ( پدربزرگ سردار شهید ولیا... چراغچی) که بعد فهمیدم مسئول انتظامات، برق و روشنایی مسجد است، به من گفت: «از فردا هم بیا و همینجا اذان بگو.» این شروع کار من بود. البته فردا هم که اذان گفتم مورد توجه جمعی از مردم قرار گرفت و کار من همینطور ادامه پیدا کرد و با اذن پدرم موذن رسمی مسجد شدم. طبعا خاطرههای فراوانی هم از این سالها برایتان مانده است. بله. یکی از شیرینترین خاطراتم این است که من عادت داشتم هر شب ساعتمان را برای موقع اذان کوک کنم تا برای اذان خواب نمانم. همیشه هم از ترس خواب ماندن، چند بار قبل از زنگ ساعت بیدار میشدم. یک شب بعد از اینکه از خواب بیدار شدم، ساعت را نگاه کردم و به نظرم رسید که موقع اذان است. 10 دقیقهای خودم را به حرم رساندم و به محض رسیدن سیستم صوت را روشن کرده و شروع به اذان گفتن کردم. یادم هست همینطور نفس نفس میزدم و اذان میگفتم. اذان که تمام شد در را بستم و آمدم بیرون، ولی به محض اینکه در شبستان را باز کردم، دیدم تعدادی از خدام با حالت برافروختهای جلوی در ایستادهاند. گفتم: « آدم است دیگر، خواب میماند!» دیدم حاجآقای طاهری، متولی موقوفههای گوهرشاد عصبانیتر شد و گفت: « تو حالت خوب است؟ هنوز دو ساعت و 10 دقیقه به اذان صبح مانده...» این مسئله آن زمان خیلی بد بود، چون آن موقع همه مردم با صدای اذان مسجد گوهرشاد از خواب بیدار می شدند. تا چند سال موذن مسجد گوهرشاد بودید؟ حدود 35 سال. بعد هم پسرم حدود 15 سال موذن مسجد بود. از موذنهای آن زمان مسجد گوهرشاد چه کسانی را به یاد دارید؟ خدابیامرز مرحوم آقاتی یکی از کسانی بود که همزمان با من جزو موذنان مسجد گوهرشاد بود. ایشان به عقیده من از خوشصداترین موذنهای معاصر است. البته سابقه ایشان در مسجد گوهرشاد از من بیشتر بود. یادم هست ایشان آنقدر زیبا اذان میگفت که در وجود خود من هم اثر میگذاشت. به نظرم اذان ایشان واقعا منحصر به فرد و تکرارنشدنی است. مشهور است شما در آن دوره از دوستان نزدیک رهبر انقلاب در مشهد بودید. از ایشان هم خاطرهای دارید؟ بله. اتفاقا خاطرهام به حرم مطهر هم مربوط است. یادم هست در جلسهای که آن زمان در مسجد جامعگوهرشاد تشکیل شده بود، استاد «ابوالعینین شعیشع» را از مصر دعوت کرده بودند. قبل از ایشان هم قراء مختلفی مثل استاد ساداتفاطمی، مرحوم استاد اوحدی، مرحوم استاد نازدار، بنده و چند نفر دیگر قرائت کردیم. در حین برنامه من متوجه شدم که گویا آقای خامنهای هم قصد شرکت در این برنامه را داشتهاند، ولی مأموران رژیم اجازه این کار را به ایشان ندادهاند. چون ایشان به خاطر فعالیتهای مبارزاتیشان تحتنظر بودند و ورودشان به جلسات ممنوع بود. جالب اینکه بعد فهمیدیم ایشان به خاطر علاقه زیادی که به قرائت قرآن دارند، به کفشداری داخل مسجد رفتهاند و از آنجا تلاوتها را گوش میکنند. انتهای پیام/
94/06/01 - 00:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]