واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرجام نهضت بيداري اسلامي و آينده منطقه
نویسنده : دكتر يدالله جواني
در منطقه راهبردي غرب آسيا، هر روزه فجايع دردناك و صحنههاي تكاندهندهاي رخ مينمايد و در اين ميان خون انسانهاي بيگناهي بر زمين ريخته و سرمايههاي فراواني خاكستر ميشود. اين روند از سوريه آغاز شد و مرزهاي عراق و لبنان را درنورديد و به گونهاي ديگر در سرزمين عقيق ظاهر شد. وقتي بحران در سوريه پديد آمد، امريكاييها، اروپاييها، صهيونيستها، دول مرتجع عرب و تركها همگي گفتند بشار يك ديكتاتور است و بايد ساقط شود و مردم سوريه نجات پيدا كنند. آنان با چنين منطقي گروههاي تروريستي را تجهيز و تقويت كردند و با فتواهاي مفتيهاي وهابي، سرزمين سوريه ارض جهاد نام گرفت و از بيش از 80 كشور جهان و به ويژه كشورهاي اسلامي افرادي تحت عنوان مجاهد به سوريه سرازير شدند. اين افراد داوطلب براي رفتن به بهشت، بسياري از مردم بيگناه و مظلوم سوريه را كشتند و بسياري از آنان نيز كشته شدند. تصور آن طراحان و اين مجريان چنين بود كه بشار اسد ظرف چند ماه ساقط ميشود، لكن بحران در سوريه وارد پنجمين سال خود شده است. با گسترش دامنه بحران سوريه به ديگر كشورها از جمله عراق، غربيها تلاش فراواني به عمل آوردند تا از منازعات در منطقه غرب آسيا، با عنوان «جنگهاي مذهبي» ياد و ريشه اصلي اين درگيريها را اختلافات مذهبي اعلام كنند. گذر زمان نشان داد كه ماهيت اين درگيريها و كشت و كشتارها هيچ ارتباطي به مذهب نداشته و گردانندگان اصلي اين فتنهها، داراي انگيزههاي سياسي هستند.
اكنون و با گذشت بيش از چهار سال از آغاز بحران در سوريه و كشيده شدن دامنه بحران به عراق از سوي گروههاي تروريستي تكفيري و از جمله داعش، اين سوال مطرح است كه آينده منطقه را چطور ميتوان ترسيم نمود. اين جنگهاي خانمانسوز تا كي و تا كجا ادامه خواهد يافت؟ براي پاسخ به اين قبيل سؤالات داشتن شناخت صحيح نسبت به ماهيت بحران ضروري است. شناخت عوامل اصلي ايجادكننده بحران و انگيزههاي آنان از به راه انداختن حمامهاي خون به پيشبيني آينده و افقهاي پيش روي كمك خواهد كرد.
بررسيهاي دقيق نشان ميدهد، بحران سوريه در پي ساقط شدن حاكمان مستبد در تونس و مصر آغاز شد. در واقع همان كساني كه تلاش ميكردند بنعلي را در تونس و حسني مبارك را در مصر، در قدرت حفظ كنند به ناگاه درصدد برآمدند با حركتهاي مشابه تونس و مصر، در سوريه بشار اسد را ساقط كنند! اما در اينجا دو تفاوت اساسي وجود داشت؛ اولاً حكومتهاي تونس و مصر غربگرا و متحد رژيم صهيونيستي و ايالات متحده بودند، لكن حكومت سوريه در مقابل غرب و رژيم صهيونيستي قرار داشت و از كشورهاي اصلي محور مقاومت در منطقه بود. ثانياً بن علي را در تونس و حسني مبارك را در مصر، مردم اين دو كشور ساقط نمودند، ولي در سوريه آن كساني كه خواهان ساقط كردن بشار اسد بودند، دست به دامان گروههاي تروريستي شدند و مسير را براي ورود تروريستها از كشورهاي مختلف جهان از جمله كشورهاي اروپايي به سوريه هموار ساختند. جرياني كه در سوريه اينچنين جنگ به پا كرد، در عراق نيز تلاش كرد حكومت عراق بعد از صدام را كه در جبهه مقاومت وارد شده بود، ساقط كند. جالب است، جبههاي كه شكل گرفت تا در دو كشور عراق و سوريه تغييرات سياسي پديد آورد، در بحرين با سركوب مردم، تلاش ميكند آل خليفه را در قدرت حفظ كند. بر همين منوال اين جبهه با پيشقراولي آل سعود، ملت به پاخاسته يمن را به خاك و خون كشيد و بيگناهان بسياري از جمله كودكان زيادي را به شهادت رساند. عجيب آنكه آلسعود در يمن جناياتي بدتر از جنايات صهيونيستها در غزه را رقم زد. در اين جبهه بحرانآفرين در منطقه راهبردي غرب آسيا، سه ضلع اصلي شامل ضلع غربي با محوريت امريكا، ضلع صهيونيستي با محوريت رژيم كودككش اسرائيل و ضلع اسلام امريكايي با محوريت آلسعود تعزيهگرداني ميكنند. گروههاي تروريستي و برخي از مسلمانان اغفال شده و جاهل با تصور جهاد، مجري طرحهاي تهيه شده در اتاقهاي فكر امريكاييها، صهيونيستها و آلسعود وابسته به غرب هستند.
بنابراين ماهيت اين نبرد و جنگها در كشورهاي منطقه، نزاع و كشت و كشتار بر مبناي اختلافات مذهبي و ميان مردم نيست. نبرد ميان نظام سلطه و متحدان منطقهاياش با ملتها و حكومتهاي مستقل است. در واقع نظام سلطه از طريق اين نبردها، تلاش ميكند در منطقه، محور مقاومت را فروريزد و نهضت بيداري اسلامي را به بيراهه كشانده و منحرف سازد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي مجمع جهاني اهل بيت عليهمالسلام و اتحاديه راديو و تلويزيونهاي اسلامي در روز دوشنبه 26 مردادماه، ماهيت منازعه در منطقه را اينگونه تبيين فرمودند: «هنگامي كه در تونس و مصر، حكومتهاي طاغوتي با شعارهاي اسلامي سرنگون شدند، امريكاييها و صهيونيستها تصميم گرفتند از اين فرمول براي نابودي كشورهاي مقاومت استفاده كنند و به همين دليل سراغ سوريه رفتند... بعد از آغاز ماجراي سوريه، عدهاي مسلمان بيبصيرت در نقشه طراحي شده قرار گرفتند و با پر كردن جدول دشمن، كشور سوريه را به چنين وضعيتي رساندند.»
معظمله در اين ديدار با تشريح نقشههاي شيطاني نظام سلطه براي نفوذ در منطقه از طريق اختلافافكني ميان دولتها و ملتها به شگرد غرب در معرفي اين اختلافات با عنوان جنگ مذهبي اشاره نمودند و فرمودند: «آنچه كه امروز در عراق، سوريه، يمن و مناطق ديگر در حال روي دادن است و تلاش ميشود از آن به عنوان جنگ مذهبي ياد شود، به هيچ وجه جنگ مذهبي نيست، بلكه «جنگ سياسي» است.»
براي فهم بيشتر از ماهيت منازعه و جنگ كنوني در كشورهايي از منطقه، بررسي تركيب جبهه مقابل تروريستهاي تكفيري كفايت ميكند. در سوريه كساني كه در كنار ارتش و دولت سوريه با تروريستها ميجنگند و بعضاً به شهادت ميرسند، از قوميتهاي مختلف و با مذاهب متفاوت هستند. در سوريه خون مسلمانان علوي، مسلمانان سني و مسيحيها با هم آميخته شده و آنان براي مقابله با يك توطئه خارجي در كنار يكديگر از استقلال، عزت و موجوديت خود دفاع ميكنند. در عراق وضعيت همين طور است و بررسيها نشان ميدهد كه علماي اهل سنت به شهادت رسيده به دست گروههاي تكفيري، تعدادشان بيشتر از علماي شيعه مذهب ميباشد. اكنون در عراق، شيعه و سني، كرد و عرب، در كنار يكديگر با توطئه خارجي و گروههاي تكفيري ميجنگند. در بحرين مردم اعم از شيعه و سني از سوي دستگاه سركوب آل خليفه و شركاي خارجياش چون آلسعود تحت فشار هستند. در يمن، تمام مردم اعم از زيديها و سنيهاي شافعي مذهب از سوي ارتش امريكايي- صهيونيستي آلسعود به خاك و خون كشيده ميشوند. جالب است بعد از آغاز تجاوز سنگين آل سعود، اكثر علماي شافعيمذهب يمن براي مقابله با آل سعود فتواي جهاد صادر كردند و بر همين اساس بسياري از قبايل و جوانان يمني با مذهب تسنن به ياري جنبش انصارالله زيدي شتافتند. بنابراين روشن است كه جنگ در كشورهاي منطقه ماهيت مذهبي نداشته، بلكه داراي ماهيت سياسي است. بنابراين دير يا زود با افزايش آگاهيهاي بيشتر در ميان ملتها و آشكار شدن پشت صحنه نبردهاي خونين در عراق، سوريه و يمن، نهضت بيداري اسلامي شتاب بيشتري خواهد گرفت و شرايط را به سرعت تغيير خواهد داد. مقام معظم رهبري در ديدار مورد اشاره در اين خصوص فرمودند: «در تصور آنها اين است كه آنها توانستهاند نهضت بيداري اسلامي را سركوب كنند، اما اين نهضت سركوب شدني نيست و همچنان ادامه دارد و دير يا زود واقعيت خود را نشان خواهد داد.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي ضمن اشاره به فرجام خوش نهضت بيداري اسلامي، آينده منطقه را اينچنين ترسيم نمودند: «با وجود رجزخوانيهاي استكبار و دنبالههاي آن بدون ترديد عزت و قدرت اسلام، به بركت حضور مردان و زنان مجاهد، روشن و تضمين شده است و آينده منطقه به ملتهاي مسلمان تعلق دارد.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]