واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عاقبت دوستي وايبري به آدمربايي ختم شد
پسري كه بعد از آشنايي وايبري با يك دختر به او پيشنهاد ازدواج داده بود، وقتي با پاسخ منفي مواجه شد، نقشه ربودنش را طراحي و اجرا كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل دختري 26 ساله به اداره پليس رفت و از پسر جواني به اتهام آدمربايي شكايت كرد. او در شرح ماجرا گفت: من كارمند يك شركت خصوصي در شرق تهران هستم. ديروز عصر پس از پايان كارم در حال عبور از خيابان بودم كه مردي چاقويي به پهلويم گذاشت و با تهديد خواست سوار خودروي پرايدي شوم. همان لحظه متوجه شدم كه او خواستگار قديميام است. من هم از ترس سوار شدم. او هم خودش را به پشت فرمان رساند و خودرو حركت كرد. از كار او شوكه شده بودم و خواستم مرا پياده كند اما تهديد كرد اگر در خودرو را باز كنم مرا با چاقو ميزند. از آنجا كه ميدانستم پسري عصبي است ترسيدم. او بعد از دور زدن در چند خيابان وارد يك پاركينگ خانگي در حوالي ميدان سوم تهرانپارس شد. با التماس خواستم مرا رها كند و گفتم كه با يكي از بستگانم نامزد كردهام و قرار است ازدواج كنيم. او اصرار داشت من بايد با او ازدواج كنم و نامزديام را با آن پسر به هم بزنم. بعد هم تهديد كرد اگر درخواستش را قبول نكنم، نامزدم را به قتل ميرساند.
او سه ساعت مرا در پاركينگ حبس كرد و خواست از طريق وايبر به نامزدم پيامك بدهم و بگويم كه او را دوست ندارم كه از ترس قبول كردم. وقتي من را رها كرد، راهي اداره پليس شدم.
پس از طرح شكايت پرونده به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل پايتخت براي بررسي بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
نخستين تحقيقات نشان داد پاركينگ مورد نظر خانه پدري پسر آدمربا است كه روز حادثه پدر و مادرش در خانه نبودند. همچنين مشخص شد پسر جوان از يك سال قبل با شاكي ارتباط دوستانه داشته و از روز بعد از حادثه به مكان نامعلومي گريخته است. كارآگاهان سرانجام او را بازداشت كردند.
متهم در بازجوييهاي اوليه ادعاي آدمربايي را انكار كرد و مدعي شد: يك سال قبل از طريق شبكه مجازي وايبر با دختر جوان آشنا شدم و گاهي همديگر را در پارك ملاقات ميكرديم. من خيلي به او علاقه پيدا كردم و پيشنهاد ازدواج دادم. دختر جوان هم قبول كرد و قرار شد مدتي بعد خانوادهام از او خواستگاري كنند تا اينكه متوجه شدم پسر جواني به خواستگارياش رفته و قرار ازدواج گذاشتهاند. وقتي اين موضوع را فهميدم ناراحت شدم و نقشه ربودن او را اجرا كردم.
دختر جوان هم در بازجوييها گفت: مدتي از آشنايي ما گذشته بود كه فهميدم او پسري عصبي است. از همه مهمتر متوجه شدم او كار مناسبي ندارد به همين خاطر وقتي خواستگار مناسبي برايم آمد، به او جواب دادم و قرار بود به زودي ازدواج كنيم كه اين اتفاق افتاد. متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]