واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
روایتی از تلخ و شیرینیهای دوران اسارت / فوت امام دردناکترین لحظه اسارت بود
بعثیها از همان ابتدای شنیدن خبر فوت امام(ره) شادی میکردند و از اسرای ایرانی خواستند که به شادی بپردازند، ولی تمام اسرا در آن گرمای سوزان سر خود را زیر پتو قرار دادند و حتی یک لحظه هم بیرون نیامدند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، روز 26 مرداد سال 69 برگ دیگری از تقویم انقلاب اسلامی ورق خورد و نخستین گروه آزادگان ایرانی پس از سالها اسارت به آغوش ملت بازگشتند. دلاور مردانی که با ایمان خود در برابر شکنجهها و فشارهای روحی و روانی رژیم بعثی عراق هراسی به دل خود راه ندادند تا دشمن را به زانو درآورند. روزهای غمانگیز و دردناک اسارت برای بسیاری از آزادگان سخت و دشوار بود اما ایستادگی این دلاورمردان تاریخ ایران حماسهای آفرید که تا آن روز نظیر نداشت. به همین منظور به سراغ احمد محمدیان یکی از آزادگان سرافراز این مرز و بوم رفته و با وی درباره زمان اسارت و وقایع هشت سال دفاع مقدس به گفتوگو نشستیم. وی با بیان اینکه در سال 66 طی عملیات تک دشمن در منطقه کوشک اهواز محاصره و اسیر شدم، میگوید: تعداد گردان ما 18 نفر بود که پنج نفر با ما فاصله داشتند و یک نفر شهید و یک نفر مجروح و به همراه 11 نفر دیگر اسیر شدیم. وی تصریح میکند: هفت نفر از سربازان بعثی ما را محاصره کردند در حالی که دو نفر از آنان سعی داشتند ما را در سنگر بیندازند و با نارنجک سنگر را منفجر کنند که در این لحظه تمام امید ما خداوند بود. این آزاده میافزاید: در آن زمان یک نفر از افسران عراقی به ما نزدیک شد و سعی داشت جلوی سربازان بعثی را بگیرد و بالأخره موفق شد، وقتی سربازان بعثی محل را ترک کردند، این افسر عراقی از لباس خود قرآن درآورد و سعی داشت به ما آرامش دهد و به ما بفهماند که شیعه است. محمدیان اظهار میکند: پس از آن به محلی منتقل شدیم که مشخص بود زمین بسکتبال آنان است، حدود یک هفته در این محل بودیم در حالی که از غذا و آب خبری نبود و تنها یک بار سربازان عراقی با شیلنگ آب را به سمت اسرا گرفتند. وی یادآور میشود: پس از آن به اردوگاه منتقل شدیم البته بیشتر اسرا جزء مفقودالأثر بودند و همیشه به ما یادآوری میکردند که اگر بلایی سر شما بیاید نه دولت ایران و نه صلیب سرخ با خبر نمیشوند. این آزاده خاطرنشان میکند: یکی از برنامههای بعثیها این بود که هر روز صبح پس از بیدار شدن اسرا را با ابزار گوناگون از چوب گرفته تا کابل و بیل شکنجه میدادند البته تنها موضوع مهم و قابل توجه در آن دوران استقامت و پایمردی دلاورمردان ایرانی بود. محمدیان میافزاید: دردناکترین لحظه در دوره اسارت، زمان فوت امام راحل بود که بعثیها روزنامهای را به ما نشان دادند که تیتر آن این بود، «بزرگترین دیکتاتور جهان درگذشت». وی میگوید: بعثیها از همان ابتدا پس از دریافت این خبر شادی میکردند و از اسرای ایرانی خواستند که به شادی بپردازند، ولی تمام اسرا در آن گرمای سوزان سر خود را زیر پتو قرار دادند و حتی یک لحظه هم بیرون نیامدند. به گزارش خبرگزاری فارس، ایام اسارت نبرد دیگری است که اسرای ایرانی در این ایام صبر و استقامت ائمه اطهار (ع) را الگوی خود قرار دادند که باید خاطرات آنان برای نسل جوان جامعه بازخوانی شود تا بتوانند الگو بگیرند. انتهای پیام/86003/ت40
94/05/26 - 09:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]