تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):هر کس عبادت خالصش را برای خدا بالا بفرستد، خدا بهتریم مصلحت را برای او نازل می ک...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821157082




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

از سوی انتشارات دانشگاه تهران یکی از روزنامه‌های عصر مشروطه باز نشر می‌شود


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: از سوی انتشارات دانشگاه تهران
یکی از روزنامه‌های عصر مشروطه باز نشر می‌شود
انتشارات دانشگاه تهران، دوره روزنامه مساوات(25 شماره تهران و 5 شماره تبریز) را در قطع رحلی بزرگ بازچاپ کرده که بزودی منتشر می‌شود.

خبرگزاری فارس: یکی از روزنامه‌های عصر مشروطه باز نشر می‌شود



به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، انتشار «دوره روزنامه مساوات»، از روزنامه‌های عصر مشروطه از سوی انتشارات دانشگاه تهران با پیش‌گفتاری از غلامحسین مراقبی چاپ می‌شود. مراقبی در سرسحن اشاره می‌کند که: «پیامد فرمان مشروطه توسط مظفر الدین‌شاه، سرآغاز پدیداری روزنامه­‌هایی شد که شتابان پدید آمدند تا آنچه را که مدیران و پدید آورندگانشان می‌پنداشتند، با خوانندگان خود در میان بگذارند، همزمان انجمن­‌ها، روییدند و دمی دیگر نیز حزب­‌ها پدیدار شدند. اما پیش از پرداختن به‌ نشریه مساوات، باید بنگریم به‌ ایران آن روزگار، به‌ ویژه به‌ بافت و ساختار اجتماع، فرهنگ و اقتصاد آن زمان؛ جمعیت، به‌ نوشته روزنامه­‌های آن روزگار، پانزده کرور (هفت و نیم میلیون نفر). بنگاه­‌های مالی ایرانی، مانند بانک وجود ندارند. آموزشگاه‌ها انگشت شمارند، تا آنجا که مکتب‌خانه‌ها حرف اول را می‌زنند. پوشاک همگانی سنتی است. مردم نه شناسنامه دارند و نه نام خانوادگی. سپاهیان ایرانی زیر فرمان فرماندهان روسی، شهربانی زیر نظر سوئدی‌ها، گمرک زیر نظر بلژیکی­‌ها و از همه مهم­تر، سفیران روس و انگلیس، فرمانروایان واقعی ایرانند. وسیله حمل و نقل مردم از شهری به‌ شهری دلیجان. جاده‌ها؛ جاده­‌های مال­رو. پادشاهی که شوق سفر به‌فرنگ دارد، آن هم با فروش ته­ مانده­‌های خزانه و وام‌گیری از روس و انگلیس و در برابر گرو گذاردن گمرک و بندرهای ایران. در این میان گاهی در صندوق‌های چای که از هندوستان می‌آید، شماره‌ای از روزنامه حبل‌المتین کلکته و در عدلی فاستونی که از انگلیس می‌آید، شماره‌ای از قانون... و سلطان ممالک محروسه، با وزیران و شهزادگان به‌پختن آش نذری‌پزان مشغول، و وقایع‌نویس، قلم به‌دست از وزیراعظم می‌نویسد که سبزی آش را پاک می‌کند و از اتابک که نخود در دیگ می‌ریزد...  تا آن که نوبت به‌شاهی می‌رسد که دلش می‌خواهد همانند شاه‌بابا، به‌فرنگ برود. و می‌رود، از تونل هم که قطار رد می‌شود، به‌زیر قبای جن‌گیر دربار پناه می‌گیرد و بعد هم نماز وحشت به‌جای می‌آورد.  چندی پس، هایهویی می‌شود و مردمی که نه روزنامه دارند و بیگانه با کتابند، فریاد مشروعه و مشروطه سرمی‌دهند، کوتاه سخن، شاه بیمار، سرانجام فرمان مشروطه را امضاء می­‌کند. در یک سخن، جامعه­‌ای عقب­ مانده، بی­ هیچ تشکل، سازمان و حزبی به‌ مشروطه می‌رسد. سیدمحمدرضای شیرازی، مدیر مساوات، یکی از آن چهار نشریه ستیهنده سرآغاز مشروطه، نخستین شماره نشریه‌اش را روز یک­شنبه پنجم رمضان 1325 هـ. ق برابر 13 اکتبر 1907، برابر 26 مهرماه جلالی 829، در هشت صفحه در قطع رحلی بزرگ منتشر کرد....». گفتنی است که همکار قلمی این نشریه میرزا عبدالرحیم خلخالی بود. اما دیری نپایید که با کودتای محمدعلی‌شاه، روزنامه‌ نویس‌های تندروِا یا چون میرزاجهانگیرخان شیرازی، مساوات، گریختند، یا چون سلطان‌العلما، مدیر روزنامه روح‌القدس، محمدرضای شیرازی به‌ مرگ محکوم شدند، سیدجمال واعظ اصفهانی، پدر سید محمدعلی جمالزاده به همدان تبعید و در بروجرد کشته شد. امین‌الضرب هم کفش شاه را بوسید و با لابه و التماس بخشوده شده و از مرگ رهید. مساوات 25 شماره در تهران منتشر کرد، با کودتا، با دردسر بسیار خود را به‌ تبریز و پسین به‌ انگلستان رسانید و در برگشت در مجلس‌های دوم و سوم و چهارم و پنجم نماینده مجلس شورای ملی شد. مساوات به‌ تبریز رفت و مساوات را منتشر کرد. انتشارات دانشگاه تهران، دوره مساوات _25 شماره تهران و 5 شماره تبریز را_ در قطع رحلی بزرگ بازچاپ کرده که بزودی منتشر می‌شود. مساوات را سید محمدرضا شیرازی [مساوات] می‌نوشت، و او چنانکه می شناسیم یک مرد بی باک و جسوری می بود، و در نوشتن این روزنامه نیز بی باکی و جسارت بسیاری از خود نشان می داد. او نیز همچون مدیر روح القدس شاخ به شاخ محمدعلی میرزا انداخته زور به تندنویسی می‌زد. چنانکه در یکی از شماره‌های روزنامه خود، داستان لویی شانزدهم پادشاه فرانسه و گریختن او از پاریس و سرگذشتش را نوشت و در پایان آن، روی سخن خود را به محمدعلی میرزا گردانده و به گفته های بیم آمیزی پرداخت. بلکه از جمله‌های ریش خندآمیز نیز باز نایستاد چنین نوشت: « مگر تصور می‌شود که بعد از این ایرانی دست از حقوق مشروع خود بردارد و دزدان را بی مکافات آسوده گذارد؟ نه والله نه بالله» انتهای پیام/

94/05/25 - 09:14





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن