تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833437798




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تجدیدنظرطلب‌ها از جان دستگاه قضایی چه می‌خواهند؟!


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
تجدیدنظرطلب‌ها از جان دستگاه قضایی چه می‌خواهند؟!
از شرکت در دادگاه تا بی‌احترامی به حکم قاضی(1)
تجدیدنظرطلب‌ها از جان دستگاه قضایی چه می‌خواهند؟! جریان تجدیدنظرطلب به‌طور نظام‌مند مشغول تقلیلِ «واقعیت» به «برداشت افراد از واقعیت»، و در مرحله بعدی، «برداشت‌های موجود از واقعیت»، و درنهایت رسمیت دادن به وجودِ «ابری متراکم از واقعیت‌های موازی و متناسب» است.


گروه سیاسی فرهنگ نیوز - محمدحسین امینی: شانزده سال پیش عباس عبدی در میانه مقاله‌ای - که مدت‌ها بعد آن را منتشر کرد - پرسش مهمی را پیش کشید. پرسشی که توجه به آن شاید بتواند از «رویکرد جریان تجدیدنظرطلب در قبال دستگاه قضایی» رمزگشایی کند: «مگر نمي‏توان يك فرد را گروهی عادل و گروهی غیر عادل بدانند؟!»روشن است که بسط این پرسش نیز به جاهای جالبی کشیده می‌شود: مگر نمی‌شود یک حکم را عده‌ای عادلانه و عده‌ای غیرعادلانه بدانند؟ مگر نمی‌شود یک روال قضایی را کسانی عادلانه و کسانی ظالمانه بپندارند؟ مگر ممکن نیست یک دستگاه قضایی را گروهی اهل دادگستری و گروهی دیگر اهل بیدادگری بشناسند؟!وقتی «چه شده» مهم؛ و «من چه فکر می‌کنم» مهم‌تر است!به عقیده نگارنده پاسخ کاربردیِ این دست پرسش‌ها به یک «اولویت‌گذاری» وابسته است. اینکه میان «واقعیت» و «برداشت افراد از واقعیت» کدام‌یک را اولویت بدهیم. جریان تجدیدنظرطلب به‌طور نظام‌مند مشغول تقلیلِ «واقعیت» به «برداشت افراد از واقعیت»، و در مرحله بعدی، «برداشت‌های موجود از واقعیت»، و درنهایت رسمیت دادن به وجودِ «ابری متراکم از واقعیت‌های موازی و متناسب» است.از فضایی حرف می‌زنیم که در آن سخن گفتن در خصوص «عادلانه بودن یا ظالمانه بودن» به قدر سخن گفتن از «احساسِ افراد در این مورد» اهمیت ندارد. فضایی که در آن همواره با انبوهی از برداشت‌های موازی و متناسب در خصوص «عادلانگی» یا «ناعادلانگی» مواجه هستیم و البته میدانیم که تمایز این برداشت‌ها ناشی از وجود صدها وضع و حال و گذشته‌ی متفاوت در افراد و گروه‌هاست.پس از شکل گرفتن این فضا، همین‌که کسی مثلاً به ناعادلانه بودنِ یک رفتار معتقد گردد اصطلاحاً بارش بسته می‌شود! درواقع همین‌که «برداشت» خود را معین کنید «تکلیفتان» نیز معین شده است! چون همین برداشت و بلکه احساسِ شما - مستقل از میزان پختگی‌اش - برایتان انگیزه‌ای لازم و حجتی کافی فراهم می‌آورد تا به حرکت و اقدام مبادرت کنید و به کمپین‌ها و اردوکشی‌ها بپیوندید. دقیقاً در همین فضاست که پاسخ همه پرسش‌های بالا مثبت و موثر میشود: بله! نه‌تنها ممکن است عده‌ای یک حکم عادلانه را ظالمانه بدانند، بلکه حتی برداشت آن‌ها از واقعیت از «خودِ واقعیت» کاملاً مهم‌تر و موثرتر است! عدالتی که ظلم فهمیده شود چه کارکردی دارد؟! ظلمی که عدالت فهمیده شود چه کمبودی دارد؟!.... و فجایعی از این دست!!

از «حق اعتراض به سوت داور» تا جنبشِ «متوسلین به کف خیابان!»لطفاً به این پرسش توجه کنید: «اگر کسی در دادگاه با ظلم مواجه شد و حکمی غیرعادلانه برای او صادر شد که از هیچ طریقی نتوانست جلوی تأیید نهایی آن را بگیرد و تجدیدنظرخواهی‌اش جواب نداد، به کدام دلیل باید به این حکم ظالمانه گردن بنهد و در این مورد از حکومت کشور خود تبعیت کند؟!» فرضِ پشتِ سر این پرسش بسیار روشن است. پرسش‌کننده برای فرد متهم حقی قائل شده است که اگر آن حق را برای همه انسان‌ها قائل شویم باید بند شدنِ سنگ روی سنگ را برای همیشه فراموش کنیم! : «حق اعتراض به سوت داور!»افرادی که در همه عرصه‌های مُشاعِ یک جامعه انسانی ازجمله عرصه «حاکمیت» حاضر به ایفای نقشِ شهروندی شده‌اند و قواعد بازی شهروندی را پذیرفته‌اند دقیقاً مانند بازیکنانی هستند که با پذیرش «حکمیتِ داور» به زمین بازی رفته‌اند. همه آن‌ها به خوبی می‌دانند که ممکن است داور به هر دلیل مرتکب خطا شود اما در هر صورت حق اعتراض به داور وجود ندارد؛ حتی در مواقعی که یقین دارند او مرتکب اشتباه شده است. متهمی که حق داشته باشد رأی دادگاه در خصوص خود را «محترم و قانونی» نشمارد به چه دلیل در دادگاه حضور میابد؟! چرا دادگاه را به رسمیت شناخته است؟! چرا وارد زمینِ این بازی شده است؟! آیا به انگیزه کسانی که وارد زمین مسابقه می‌شوند اما در برخی موارد نظر داور را نمی‌پذیرند نباید شک کرد؟ آیا ممکن نیست کسانی قصد داشته باشند فلسفه‌ی «فیصله بخش بودنِ نظر داور» را تضعیف و یا ریشه‌کن کنند؟ مقصد بعدی این افراد کجاست؟ آنارشیسم؟!به خاطر می‌آوریم میرحسین موسوی (رهبر جنبش متوسلین به کف خیابان!) تنها چند روز پس از اجرای حکم اعدامِ پنج نفر[1] به جرم عضويت در گروه‌های تروريستي و نگهداري و حمل مواد منفجره در اردیبهشت 94، در بیانیه‌ای که به همین مناسبت منتشر کرد نوشت «وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان(!) به سمت طرفداری از صاحبان قدرت و مکنت بلغزد، مشکل بتوان جلوی داوریِ مردم در مورد ظالمانه بودنِ احکام قضایی را گرفت.» بیانی که به‌روشنی نشان می‌داد از نظر موسوی «داوریِ دوباره‌ی کسانی که آن‌ها را مردم می‌دانست» نسبت به «داوریِ قضات مملکت» اولویت دارد و به خوبی روشن می‌کرد که صاحب این اندیشه چرا آن‌قدر به کارکردِ «زورآزمایی‌های خیابانی» معتقد بود!بدیهی است که مردم می‌توانند یک نظام قضایی یا حکومتی را به کلی نخواهند؛ اما وقتی به هر دلیل آن را پذیرفتند، چطور می‌توان احکامِ قضاتِ آن نظام قضایی را نیز موردِ «داوریِ مجددِ مردمی!» قرار داد و به ورطه‌ی تسلسل و هرج‌ومرج نیفتاد؟!راستی چرا به دادگاه می‌رویم؟ مجبوریم؟!چند روز پیش مهدی هاشمی فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ناگهان درخواست تجدیدنظر خود را از دیوان عالی کشور پس گرفت، به دستبوس پدر رفت، با او خداحافظی کرد و فیلم وداع ضبط شد!، و در سراشیبی زندان اوین از همه قول گرفت تا محتوا و فیلم بیانیه‌اش(!) را پخش کنند و پس از این‌ها خود را به زندان اوین معرفی کرد.

در کلیپِ وداع – که انتشار آن انتقاد جدی قاضی‌القضات[2] را به دنبال داشت - آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تصریح تمام از وقوعِ «ظلم[3]» در حق پسرش گفت؛ مهدی هاشمی نیز در بیانیه خود تصریح کرد که حکم دادگاه را «عادلانه و قانونی نمی‌داند»؛ و فائزه هاشمی نیز در مصاحبه‌ای همزمان با به زندان رفتن برادرش گفت «...درواقع همه چیزِ این قضیه از قبل تعیین شده است و قرار نیست عادلانه رسیدگی شود.» و البته مواردی متعدد از این دست اظهارنظرها را نیز در این هفته‌ها و ماه‌ها خوانده‌ایم و شنیده‌ایم. راستی ماجرا چیست؟ اگر قصد گردن نهادن در برابر حکم دادگاه و محترم و قانونی دانستن رأی قاضی را نداریم و معتقدیم «همه چیز از قبل برنامه‌ریزی‌شده!» اصلاً چرا دادگاه را به رسمیت می‌شناسیم و در آن حاضر می‌شویم؟! چرا حاضر می‌شویم در چنین دادگاهی از خودمان دفاع کنیم؟!ظالمانه انگاشتنِ رأی دادگاهی که مجبور به قبول صلاحیتِ آن نبوده‌ایم چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حضور در بیست‌وچند جلسه دادگاه واقعاً به چه انگیزه‌ای صورت می‌پذیرد؟ پس از حوادث سال 88 یکی از شاخص‌ترین عناصر جنگ روانیِ فتنه گران پایش را در یک کفش کرد و گفت «هیچ دادگاهی را به رسمیت نمی‌شناسد» و هرگز در برابر اتهامات وارده از خود دفاع نخواهد کرد. گرچه دادگاه (ولو بدون دفاعِ او از خودش) حکم را صادر کرد و او به زندان رفت اما مهم این بود که وارد بازی‌ای که داورش را قبول نداشت نشد!متهم شدنِ دستگاه قضایی به براندازی!!همه شنیده‌ایم که پیغمبر گرامی اسلام (ص) به صراحت فرموده‌اند «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم.» این جمله بسیار گویاتر از آن است که بشود با آن شوخی کرد! کسانی که معتقدند نظام جمهوری اسلامی به‌طور برنامه‌ریزی‌شده مرتکب ظلم به آن‌ها - و یا دیگرانی چون آن‌ها - شده است و می‌شود، پیشاپیش امکان بقای نظام را زیر پرسش اساسی برده‌اند. بر مبنای این روایت نبوی، تهمتِ «ظلمِ برنامه‌ریزی‌شده» دقیقاً همان تهمتِ «براندازی» است! دستگاه عدلیه‌ای که مرتکب ظلم سازمان‌یافته شود؛ مشغول براندازی نظام خواهد بود! لذا کسانی که با خونسردی و بدون تشویش خاطر و بدون اشک ریختن و زاری کردن، و بلکه در کمال آرامش در گوش این و آن کلمه‌ی «ظلم» را در مورد دستگاه قضایی نظام اسلامی زمزمه می‌کنند[4] حتماً این حقیقت را نیز مدنظر دارند که مشغولِ متهم کردنِ قوه قضاییه به «براندازی نظام جمهوری اسلامی» هستند! و البته «صبر دستگاه قضایی هم حدی دارد.[5]»چه چیز ظالمانه است؟ طبعاً آنچه «من» ظالمانه بدانم!واردکردنِ «برداشت‌های شخصی افراد از عدل و ظلم» به معادلاتِ اداره‌ی جامعه فتح بابی است برای کمپین‌های بی‌پایان، اردوکشی‌های بی آینده‌ی خیابانی و سایبری؛ و نهایتاً بروز بی‌نظمی‌های کلان اجرایی. هیچ نظام مدیریتی باثباتی با دخیل کردنِ «هرچه هرکس می‌پندارد!» به اهداف خود نمی‌رسد. سیستم‌های موفق همواره با اهداف مشخص، مکانیسم‌های روشنِ ارزیابی و روال‌های خدشه‌ناپذیرِ داوری به کامیابی می‌رسند.

اگر بنا باشد درباره‌ی «ظالمانه بودن» یا «عادلانه بودن» به نظرات گوناگون اجازه مداخله بدهیم، احتمالاً خبرداریم که مثلاً احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشرِ ایران هم تابستان 93 اعلام کرد که احکامِ قطع اعضای بدن و یا شلاق را «ظالمانه» می‌داند! یا مثلاً سازمان عفو بین‌الملل در بهار 90 اعلام کرد که «حکم بيست سال زندان برای رهبران بهايی» از نظر این سازمان حکمی ظالمانه است! بالأخره ملاک ظالمانه بودن یا عادلانه بودن یک حکم «نظرِ چه کسی» است؟ آیا این بازیِ بی‌معنا پایانی دارد؟! ظاهراً حکمِ هرکسی (غیر از قاضی) را هم ملاک قرار دهیم، باز عده‌ای این حق را خواهند داشت که اعلام کنند «از نظر آن‌ها عادلانه نیست!»خوشمان بیاید یا نیاید هسته‌ی مرکزی فتنه 88 به دلیل «نپذیرفتنِ قضاوتِ نهایی یک داورِ معین» شکل گرفت و این خطری است که همیشه جوامع را تهدید می‌کند. نباید یادمان برود: همان‌طور که بازیِ بدونِ «داورِ فیصله بخش» نه برنده خواهد داشت نه پایان، جامعه‌ی بدونِ «قاضیِ فیصله بخش» نیز نه‌ کامیاب می‌شود نه حتی به پیش می‌رود!| ادامه در قسمت دوم |پانوشت:[1] - فرزاد كمانگر، مهدی اسلامیان، شيرين علم‌هولى، على حيدريان، فرهاد وكيلى[2] - «نباید فضا را طوری پیش ببریم که هرکسی زمانی مسئولی بوده و حالا علیه او و یا وابستگانش حکمی صادرشده، تمام قوه قضائیه و زمین و زمان را زیر سؤال ببرد و برای تخریب قوه قضائیه فیلم وداع درست کند.... چنین تلاش‌های مخربی - فیلم‌ها و غیره - در عزم دستگاه قضایی خللی ایجاد نمی‌کند... گاهی ممکن است برخی آرا اشتباه باشد اما تخریب نهاد قضایی آن هم بدون دلیل و سند و صرفاً به دلیل اینکه رأی علیه بستگان ما صادرشده کاری شرعی و قانونی نیست... رسانه‌ها از تبدیل شدن به ابزاری برای مظلوم‌نمایی رسانه‌ای برخی افراد پرهیز کنند» آیت‌الله صادق آملی لاریجانی | دوشنبه ۱۹ مرداد ۹۴ | جلسه مسئولان عالی قضایی
[3] - «به‌روشنی می‌بینم که انشاالله به زودی سالم و بانشاط بیرون می‌آیی و وارد جامعه می‌شوی برای خدمت. و خداوند اجر زحمات طولانی‌ات را فراموش نخواهد کرد. جامعه هم بحمدالله تاکنون متوجه شده، و بیشتر متوجه خواهد شد که بر تو ظلم رفت.» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی | کلیپ وداع(!) با مهدی هاشمی قبل از رفتن او به زندان اوین؛ مرداد 94
[4] - «...البته این مصیبت است که چند زن در خیابان‌ها با این ظاهر حضور پیدا می‌کنند، چراکه زنان باید حداقل حجاب اسلامی را داشته باشند، اما مسئله ما این است که ظلم‌ها، زندان‌ها و سرکوب‌ها چه می‌شود و حق ضایع کردن‌ها چه می‌شود؟» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی | ۲۳ فروردین 94 | مراسم بزرگداشت همسر حضرت امام خمینی (ره) در سالن اجلاس سران // «ما باید تفرقه‌های بی‌خودی را که علیه یکدیگر درست می‌کنیم و این همه بیانیه و تهمت‌ها و ظلم‌هایی که می‌شود و افراد را تحت فشار می‌گذاریم و زندان می‌بریم را کنار بگذاریم چراکه تفرقه و دودستگی به نفع هیچ‌کس نیست.» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی | دی 94 | همایش پیامبر رحمت و مدارا در دانشگاه تهران
[5] - «ایستادگی قوه قضاییه در برابر فشارها و رانت‌های سیاسی دلیل اصلی هجمه علیه دستگاه قضایی است؛ البته این‌جانب صلاح نمی‌بینم که در سال همدلی و هم‌زبانی دولت و ملت بگویم که چه چیزهایی در پشت صحنه این فشارهاست اما به هر حال صبر قوه قضاییه هم حدی دارد و اگر این حرف‌ها و هجمه‌ها ادامه یابد چه‌بسا به مردم شریف ایران خواهیم گفت هجمه‌ها از کجا آب می‌خورد و چه نسبت‌های صد درصد کذب و به چه دلیلی علیه قوه قضاییه گفته می‌شود و از چه رانت‌های سیاسی استفاده می‌کنند تا جلوی رسیدگی‌های قوه قضاییه را بگیرند.» آیت‌الله آملی لاریجانی | 26 فروردین 94 | جلسه مسئولان عالی قضایی

 


کلید واژه ها مهدی هاشمی حکم مهدی هاشمی زندان رفتن مهدی هاشمی فیلم وداع مهدی هاشمی قوه قضائیه







94/5/21 - 12:02 - 2015-8-12 12:02:07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن