واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
امیر نوری: هيچ وقت به شهرت فکر نکرده ام امیر نوری گفت: دليلي براي بداخلاقي وجود ندارد اما يک چيز را بايد بپذيريم و آن، اينکه من هم مانند همه، گاهي اوقات در زندگي خصوصي ام مشکلاتي دارم، مردم بايد بپذيرند که يک بازيگر، هم ناراحت مي شود و هم مثل همه آدم ها گاهي اوقات بي حوصله، اما بعضي ها دوست ندارند اين مسئله را باور کنند.
به گزارش فرهنگ نیوز، امير نوري در ششم شهريور سال 63 در خيابان وحدت اسلامي تهران به دنيا آمد. تا سه سالگي آنجا زندگي مي کرد و بعد به محله کبريت سازي در نواب تهران رفتند. وي از سال 1372 و زماني که 9 ساله بود بازيگر شد اما بينندگان تلويزيون با او در سال 1380 و سريال يادداشتهاي کودکي و پس از آن در سريال بدون شرح آشنا شدند. در خانواده اي بزرگ شده که پدرش يک کارمند ساده بود و مادرش مانند خيلي از مادران ايراني، بانويي کدبانوست و غمخوار فرزندانش. امير نوري از جمله بازيگران طنز ايران است که نامش در وادي طنز ايران به يادگار خواهد ماند. هنوز خيلي از ايراني ها بازي هايي را که وي در نوجواني ايفا مي کرد به ياد دارند. او حالا 31 ساله است، به قول خودش عمر چه قدر زود مي گذرد. شايد هنوز خيلي ها که امير را در کوچه و خيابان مي بينند تصورشان از او همان نوجوان 14، 15 ساله سريال هاي تلويزيوني است، اما حالا امير از لحاظ بازيگري بسيار پخته تر شده و همچنين با مطالعات زيادي که داشته، سعي کرده نقش خود را بهتر از قبل ايفا کند که همين طور هم شده است. با امير نوري گفتگوي کوتاهي انجام داده ايم که خواندنش خالي از لطف نيست؛
* آقاي نوري چند سال است که بازي مي کنيد؟
بيست و اندي سال است که در گير حرفه و هنر بازيگري هستم.
* گفتيد درگير بازيگري هستيد. مگر بازيگري شغل شما نيست، پس چرا درگيريد؟
درگيري به معنايي که شما فکر مي کنيد منظورم نبود. من
مدت هاي زيادي است که بازيگرم و فکر مي کنم هر شغلي درگيري هاي مخصوص به خودش را دارد.
* از شغل بازيگري راضي هستيد؟
فکر مي کنم بازيگري بهترين شغل دنياست، چون در آن واحد مي تواني چند شغل داشته باشي. وقتي يک بازيگر نقشي را بازي مي کند، يعني براي مدت زماني شغل آن نقش را مي پذيرد.
* دوست نداشتيد شغل ديگري هم داشته باشيد؟
شغل ديگري هم دارم که رستوران داري است.
* از درآمدش هم راضي هستيد؟
به هر حال زندگي مان يه جورايي مي گذرد، اما شما کسي را سراغ داريد که از درآمد بيشتر خوشش نيايد. به هر حال هر کسي درآمد خوب را دوست دارد و من هم دروغ نمي گويم و واقعيت اين است که دوست دارم درآمد بيشتري داشته باشم، در حدي که نيازهاي مالي ام برطرف شود، اما خدا را شکر. با همين درآمد هم خدا را شاکرم.
* از حضورتان در سريال معراجي ها راضي بوديد؟
بازي در اين سريال براي من يک تجربه بود. خيلي دوست داشتم اين سريال را. به قدري عادت کرده بودم که گاهي اوقات خوابش را مي ديدم.
* بعد از سريال معراجي ها چه کارهايي انجام داديد؟
چند پيشنهاد بوده که بعضي ها انجام نشده و چند کار هم در حال بررسي دارم.
* شما در اکثر کارهاي تلويزيوني و سينمايي با نقش هاي طنز حضور داشتيد. چرا به کار رستوران داري روي آورديد؟
علاقه داشتم، دوست داشتم. آن قدر ادامه دادم تا بالأخره موفق شدم.
* در حال حاضر که زياد بازي نمي کنيد آيا دليلش همان رستوران داري تان است؟
شايد. آن قدر درگير هستم و سرم شلوغ است که نمي رسم.
* شما در ماه رمضان، همبازي عمو پورنگ بوديد. چه طور براي اين کار انتخاب شديد؟
کارگردان مجموعه احتياج به چند نفر باريگر داشت که متفاوت تر از برنامه قبل عمو پورنگ باشد. به خاطر همين تماس گرفتند با چند نفر از بازيگران و به کار دعوتشان کردند که يکي از آنها من بودم. وقتي کار را براي من توضيح دادند خوشم آمد و قبول کردم.
* مدتي در تيم فوتبال هنرمندان حضور داشتيد. آيا هنوز هم در آن تيم هستيد؟
براي يک بازيگر سخت است که خودش را براي تمرين مداوم هماهنگ کند، اما کلاً از حضور در هر تيمي براي ورزش کردن استقبال مي کنم.
* در فاصله بين کارهايي که در آن بازي مي کنيد، بيشتر به چه کاري مشغول مي شويد؟
با کتاب خواندن و گوش دادن به موسيقي و يادگيري آن، وقتم را مي گذرانم و گاهي اوقات هم با دوستانم هستم و بيشتر در کنار خانواده ام روزها را سپري کرده و البته پيشنهادهاي جديد را هم بررسي مي کنم.
* به سفر هم مي رويد؟
خيلي زياد. من عاشق سفر کردن هستم و هر وقت فرصتي داشته باشم، به سفر مي روم.
* ايرانگردي يا جهانگردي؟
تقريباً به تمام ايران سفر کرده ام. يعني به بيشتر استان ها رفته ام، اما در کنار ايرانگردي، جهانگردي چندان نداشته ام و فقط به چند کشور حوزه خليج فارس سفر کرده ام.
- در سفرها برخورد مردم با شما چگونه است؟
بسيار عالي. جا دارد از همه مردم عزيزمان تشکر کنم، چون واقعاً مرا شرمنده مي کنند.
* آيا در برخورد با ديگران خوش اخلاقيد مثل خيلي از کارهايتان در تلويزيون؟
حتماً. دليلي براي بداخلاقي وجود ندارد. چون من هم جزئي از آنها هستم، اما...
يک چيز را بايد بپذيريم و آن، اينکه من هم مانند همه، گاهي اوقات در زندگي خصوصي ام مشکلاتي دارم، مردم بايد بپذيرند که يک بازيگر، هم ناراحت مي شود و هم مثل همه آدم ها گاهي اوقات بي حوصله، اما بعضي ها دوست ندارند اين مسئله را باور کنند.
* پس شهرت هميشه جذاب نيست؟
چرا، شهرت جذابيت هاي خاص خودش را دارد، ولي دوست دارم گاهي اوقات تنها باشم و فکر کنم دارم در خيابان قدم مي زنم.
* آيا فکر مي کرديد روزي تا اين اندازه مشهور شويد؟
هر چيزي ممکن است، اما هيچ وقت به شهرت فکر نکرده ام و هميشه بازيگري را شغلي مي دانم که وظيفه انجام دادن آن را دارم.
* ممنون از وقتي که در اختيار ما گذاشتيد.
خواهش مي کنم. فقط يک چيز بگويم به عنوان برادر کوچکتر. اميدوارم هر کسي وارد هر حرفه و شغلي که مي شود اول فکر کند، بعد ببيند چه قدر علاقه دارد و علاقه اش را بسنجد، بعد وارد کار شود. با تشکر از شما.
منبع: روزنامه رسالت
94/5/17 - 12:41 - 2015-8-8 12:41:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]