تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا شما را به چيزى با فضيلت‏تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837999301




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ارزيابي ادعاي بازگشت پذيري تحريم ها


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱۷ مرداد ۱۳۹۴ (۱۰:۴۵ق.ظ)
ارزيابي ادعاي بازگشت پذيري تحريم ها موج-بدون شک آثار و نتايج حاصل از اجرايي دقيق اين توافق براي ايران به نحو قابل توجه اي چشمگير است که ما را متقاعد مي سازد در اين توافق با توجه به مقدورات بپذيريم توافقي برد برد داشته ايم.
در مطلب پيش رو به بررسي موضوع بازگشت پذيري قطعنامه هاي تحريمي پرداخته شده است. اين موضوع مهم دربند هاي 36 و 37 بقطعنامه 2231 مطرح شده است. دراين مقاله تحليلي تلاش کرده ايم با تکيه به متن اصلي و آنچه که مي توان درباره فرا متن از روند مذاکرات برداشت کرد، تحليلي مبتني بر آنچه که به قول انگليسي ها درون کانتکست مطرح است، ارائه نماييم. بايد توجه داشت آنچه که در برجام به دست آمده الزاما با آنچه که به عنوان امتيازداده شده است برابر نيست. اما بدون شک آثار و نتايج حاصل از اجرايي دقيق اين توافق براي ايران به نحو قابل توجه اي چشمگير است. نتايجي که ما را متقاعد مي سازد در اين توافق با توجه به مقدورات بپذيريم توافقي برد-برد داشته ايم.

اطلاعات پايه براي تحليل درون متني برجام و قطعنامه 2231
براي قضاوت در باره داده ها و ستاده ها در برجام و قطعنامه 2231 چند شرط اساسي را بايد در نظر بگيريم:
1.اطلاعات دقيقي در باره سانتريفيوژها و انواع آن ها داشته باشيم. يعني بدانيم فرق ماشين IR1 با سايرمدل هايش در چيست. همچنين بدانيم پيشرفته ترين مدل ايراني آن ها IR8 است که هنوز به توليد انبوه نرسيده و فقط دو نمونه از آن توليد شده است اين نوع ماشين اگر در مدار توليد نهايي قرار گيرد قدرت 24 سو دارد. يعني تقريبا 20 برابر IR1

2. بايد پاسخ دقيقي در باره مصرف آينده اورانيوم غني شده در ايران داشته باشيم؛ زيرا دنيا از ما سئوال مي کند اين اورانيوم ها را که غني مي کنيد درکجا مي خواهيد مصرف کنيد؟ زيرا ما به غير از راکتورتهران که مصرف آن در سال حداکثر 50 کيلو اورانيوم غني شده 20 درصد است، تا سال 2021 مصرف ديگري نداريم از سال 2021 هم فقط موقعي مي توانيم اورانيوم غني شده 3.67 تا پنج درصد را توليد کنيم که لايسنس آن مورد تائيد روسيه قرار گيرد.
روسيه هم که گفته من کيفيت اورانيوم غني شده شما را قبول ندارم و فقط سوخت خودم را قبول دارم اين موضوع ربطي به برجام ندارد و بايد بين ايران و روسيه تا شش سال آينده حل شود. حالا با اين تفاصيل ايران يا بايد توليد ذخيره شده خود را که درحدود هشت تن است به تدريج يا بفروشد يا رقيق کند و يا ما به ازاي دريافت اورانيوم طبيعي صادر نمايد.

3. بايد بدانيم سانتريفيوژهاي ساخته شده توسط ايران در مدل هاي 5 و 6 و8 هنوز بصورت آبشار يا زنجيره متصل، تحت بار قرار نگرفته اند. يعني بصورت تکي بعد، سه تايي بعد، شش تايي و بعد 12 تايي و بعد 24 تايي تا يک زنجيره کامل که الزاما 164 تا نيست بلکه متناسب با نوع سانتريفيوژها متغييراست. بايد در شکل آبشار هسته اي توليد اورانيوم غني شده قرار گيرند. حالا اين نوع زير بار قرارگرفتن هم خودش درشرايط عادي بدون محدوديت حداقل نياز به هشت سال کار مداوم دارد. البته اگرامکان همکاري هاي علمي با ساير مراکز در جهان برقرار شود ممکن است ايران بتواند با اصلاح اين روش ها اين زمان را کم کند.

4. در برجام علاوه بر تعين نوع سانتريفيوژ فعال که فقط IR1 است، محدوديت هاي ديگري در باره تحقيق و توسعه براي ايران درباره توليد سانتريفيوژها در نظر گرفتند که مربوط به روترها يا چرخنده ها اصلي است. يعني گفتند شما تحقيق و توسعه خود را در باره قطعات سانتريفيوژها ادامه دهيد. اما در باره روترها ما تا هشت سال ونيم نبايد انها را بکار بگيريم توجه داشته باشيد روتروها قطعه اصلي و مهم هستند اما سانتريفيوژها دست کم از نود قطعه تشکيل مي شوند که در هشت سال و نيم آينده ايران مي تواند آن قطعات را تکميل کند و آن ها را آماده تحت آزمايش قرار دادن بگذارد.
سانتريفيوژها نوع پنج و شش بصورت قطعي فعال هستند. اولي هشت و دومي ده برابر نوع IR1 کارايي دارند. انتخاب عدد 30 سانتريفيوژ کاملا حساب شده است. توجه داشته باشيد اعداد و رقم ها بر اساس فرمول پيچيده تعيين شده اند يکي بر اساس نياز 15 سال آينده ايران. يکي ديگر بر اساس فرمول اينکه تا 15 سال آينده ذخايرايران از 300 کيلو اورانيوم غني شده بيشتر نشود اين عدد 300 هم کاملا حساب شده است. متناسب با بحث گريز هسته اي انتخاب شده است. يعني حداقل زمان ايران براي رسيدن به يک بمب البته اگر اراده کند از صفر تا صد آن.

5. در فاصله سال هشتم به بعد تا سال پانزدهم ايران به تدريج سانتريفيوژهاي پيشرفته خود را تحت بار و تشکيل زنجيره يا همان آبشار هسته اي قرار مي دهد. اين هدف گذاري به سمت توليد يک ميليون سو در سال بعد از پانزده سال از شروع اجراي برجام پيش مي رود با عنايت به اين که مواد خام اورانيوم يا همان سنگ اورانيم طبيعي در ايران نامحدود نيست و ما با اين توليد حتما بايد وارد کننده سنگ اورانيوم باشيم، پس بايد تحريم ها به صورت کامل لغو شده باشد تا ما بتوانيم اورانيوم طبيعي مورد نياز را وارد کرده و در داخل آن را غني سازي کنيم. بنابراين اين گونه نيست که حتي اگر تحريم ها بطور کامل لغو شوند ما از اهمين امروز بتوانيم 190 هزار سو را تامين کنيم.

تحليل بازگشت پذيري تحريم ها در قطعنامه 2231
در ديد کلان ايران توانست شش قطعنامه تحريمي تحت فصل هفت را که هيچ گاه اجرا نکرده بود، لغو کند و بجاي آن قطعنامه اي را که خودش در تنظيم آن مشارکت داشت، بگذارد. اين در تاريخ سازمان ملل در هفتاد سال گذشته بي سابقه است صدور قطعنامه 104 صفحه اي با اين همه ابعاد پيچيده حقوقي، فني، سياسي و اقتصادي حاصل صدها ساعت مذاکرات فشرده بيرون از سازمان ملل است! اين در شرايطي است که منتقدين با يک خط، کل قطعنامه را بي اعتبار اعلام مي کنند.
در حالي که براي قضاوت صحيح و دقيق درباره متن 159 صفحه اي برجام، بايد بدور از همه جار وجنجال هاي خبري سطر به سطر متن آن خوانده و ياداشت برداري شود. تا بتوان قضاوت صحيحي در باره آن ارائه کرد. همچنين اين متن را بايد درکنار قطعنامه 2231 مطالعه کرد و از جزء به کل رسيد و از منظر کل برجام به جزئيات قطعنامه دقت کرد. علاوه براين بايد توجه داشت براي درک دقيق تر اين متن تاريخي و پيچيده بايد ذهن خود را از پيشداوري هاي مثبت يا منفي خالي کنيم.
در اين جا براي ساده شدن کار تحليل، تنها به يکي از مهم ترين موارد اختلاف برداشت از قطعنامه 2231 درباره ادعاي بازگشت پذيري تحريم ها مورد توجه و تحليل قرار گرفته است. با اين حال نبايد فراموش کرد آنچه در متن آمده و آنچه که در فرامتن به آن دامن زده مي شود، هر دو مهم است و بايد در کنار هم مورد توجه قرار گيرند.

بررسي ساز و کار هاي رسيديگي به اختلاف ها در قطعنامه 2231
در بند 36 و 37 اين قطعنامه سازو کار رسيدگي به اختلاف هاي احتمالي آينده مشخص شده است. بايد بپذيريم اين سازو کار در يک نظام بين المللي نا عادلانه طراحي شده است.
ايران نه مي توانيد اين سازو کار را تغيير دهد و نه بايد به ظلم ناشي از پذيرش تعهدات آن تن بدهد. در چنين محيط بين المللي، ايران بايد طوري بازي را طراحي مي کرد که بتواند با توجه به قوانين حاکم بر اين نظام ناعادلانه بازي را به نفع خودت تمام کند. درست مثل بازي شطرنج است شما پذيرفته اي در مسابقه شطرنجي شرکت کني که طرف وزير شما را از قبل مال خود کرده است. حالا ببينيم بر اساس اين پيش فرض کميسيون در عمل چه مي خواهد بکند.
باهم متن بند 36 را بخوانيم:

بند 36 چنانچه ايران معتقد باشد که هر يک يا کليه گروه 1+5 تعهدات خود را رعايت ننموده اند، ايران مي تواند موضوع را به منظور حل و فصل به کميسيون مشترک ارجاع نمايد؛ به همين ترتيب، چنانچه هريک از اعضاي گروه 1+5 معتقد باشد که ايران تعهدات خود را رعايت نکرده است، هر يک از دولت هاي گروه 1+5 مي توانند اقدام مشابه به عمل آورد.
در اين پارگراف دو موضوع مهم قيد شده است اول آن که هر دو طرف اختيار دارند در باره رعايت نکردن حقوق خود به کميسيون مربوطه شکايت کنند. در زمانه اي که قدرت هاي استکباري عادت داشته و دارند که ديدگاه هاي يکطرفه خود را در قالب قطعنامه هاي ظالمانه به کشورهاي در حال توسعه تحميل کنند، اين که شش قدرت جهاني پذيرفتند که شکايت بتواند دو طرفه باشد و حق ايران را براي اعتراض به رفتار احتمالي آن ها درآينده به رسميت شناختتند. موضوع کم اهميتي نيست. اين موضوع براي ما مايه افتخار است؛ زيرا در اين مذاکرات به قدرت هاي جهاني تفهيم شد دوران تحميل هاي يکطرفه خواسته هاي آن ها پايان يافته است.
منتقدين مي گويند چون آنها کميسيون را طوري چيدند که مي دانند عليه آنها راي نمي دهد، پس چنين حقي را هم براي ايران قائل شده اند. در حالي که اولا چنين فرضي قطعيت ندارد و ممکن ات همين کميسيون هم به جمع بندي برسد که طرف مقابل خطا کرده است. اما حتي اگر فرض بگيريم چنين ادعايي صحت هم داشته باشد از ارزش اين واقعيت که آن ها مجبور شده اند به اين بخش از خواسته برحق ايران علي رغم ميلشان راي بدهند، چيزي کم نمي شود. در گذشته آن ها عادت داشتند در اين گونه موارد در دادگاه لاهه يا درشوراي حکام آژانس ويا حداکثر درشوراي امنيت به اينگونه موارد رسيدگي شود. آيا اين مراکز محلي براي برخوردهاي عادلانه با نظام سلطه جهاني است؟ يعني در عمل راه حل جايگزين بهتري وجود نداشت.
نکته دوم آن که ترکيب کميسيون بجاي هفت کشور به عدد هشت رسيده است. اين اتفاقي نبوده و نيست يعني آن ها مايل بودند موضوع شکايات احتمالي درشوراي حکام آژانس يا شوراي امنيت رسيدگي شود. اما وقتي با اصرار ايران مجبور شدند کميسيون رابپذيرند. ايران با يک اقدام تاکتيکي اتحاديه اروپا را که در تمام مذاکرات نقش ميانجي بدون راي داشت، وارد کمسيون کرد تا تعداد اعضا را به عدد هشت برساند. چرا؟ بنده حدس خود را در اين مورد مطرح مي کنم و از صحت آن اطلاعي ندارم.
اگر توجه بفرماييد براي راي گيري عدد فرد زودتر به اکثريت مي رسد اما عدد زوج مشکل بيشتري دارد. به همين دليل آمده اند در بعضي موارد اجماع را پذيرفتند و در بعضي موارد اکثريت پنج در برابر سه را. خوب ببينيد نتيجه چه مي شود راي اتحاديه اروپا که نقش کليدي در برابر راي ايران و روسيه و چين خواهد داشت، بايد با 28 کشور عضو هماهنگ شود و اين يعني قدرت بازيگري بيشتر در زمان هاي مورد نياز را براي ايران فراهم مي سازد. البته ممکن است از نظر دوستان منتقد اين موضوع اصلا مهم نباشد. اما به باور من نتيجه تلاش صادقانه افرادي است که درخط مقدم جبهه جنگ ديپلماسي، با حداقل امکانات دارند تلاش کردند، مواضع خود را در برابر آتش تهيه دشمن مستحکم نگه دارند.
در ادامه بند 36 آمده است «کميسيون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فيصله دهد، مگر اين که اين زمان با اجماع تمديد شود.متعاقب بررسي کميسيون مشترک،چنانچه هرعضو معتقد باشد که موضوع پايبندي فيصله نيافته است، مي تواند موضوع را به نشست وزيران امور خارجه ارجاع دهد. وزيران 15 روز فرصت خواهند داشت تا موضوع را فيصله دهند، مگر اين که اين زمان با اجماع تمديد شود.» دقت بفرمائيد در اين بخش نيز چند نکته مهم اشاره شده است .
کميسيون 15 روز وقت دارد که موضوع را فيصله دهد. چرا 15 روز؟ براي اينکه تکليف هرچه زودتر روشن شود. دو طرف همديگر را سرکار نگذارند و به در و ديوار نزنند. اما چرا واژه «مگر اينکه» استثنا شده است آن هم به صورت اجماع. يعني اگر حتي يک کشورهم حالا ايران يا هر هفت کشور مقابل با تمديد مهلت 15 روزه مخالف باشد، مي تواند جلوي آن تمديد را بگيرد. اما نمي تواند مانع رسيدن به توافق ظرف 15 روز شود. در اين مورد هم مي بينيد حقوق دوطرف به يک ميزان رعايت شده است. يعني وقتي موضوع تمديد مهلت 15 روزه باشد همه اعضا مي توانند مانع تمديد شوند امابراي حل و فصل نهايي موضوع راي پنج به سه کافي است.
اين مساله از نظر حقوقي هم مثبت است و هم منفي؛ زيرا بستگي دارد در چه موقعيتي و با شکايت کدام طرف پيش بيايد. بايد توجه داشت اصل بر اين است که دوطرف براي به اجرا درآوردن توافقي که اين همه براي رسيدن به آن تلاش کردند، جديت نشان مي دهند. بنابران قاعدتا مايل نخواهند بود بر سر بهانه جويي هاي بي مورد کل توافق را برهم بزنند.
برخلاف نظر منتقدان محترم، اصل بر اجرا نشدن توافق نيست برعکس اصل بر آن است که اقبال به اجراء درآمدن توافق خيلي بيشتر از لغو شدن آن به هردليلي است. زيرا دو طرف به دلايل متعدد به اجرا توافق نياز دارند. اگر چنين استدلالي را قبول داشته باشيم در آن صورت مساله تعيين زمان 15 روزه و مساله اجماع اهميت اساسي پيدا مي کند.
متن بند 36 در ادامه مي گويد: اگر موضوع در کميسيون مربوطه حل نشود به مرحله بالاتر که اجلاس وزاي خارجه هر هشت کشور است ارجاع داده مي شود. دقت بفرماييد در مرحله دوم سطح رسيدگي به سطح وزيران خارجه رسيده است که اهميت بيشتر موضوع را مي رساند. يعني هر بهانه الکي نمي تواند به اين سطح برسد؛ ضمن آنکه موضوع بازهم در صورت اجماع مي تواند طولاني تر شود اگر يک کشور هم مخالف بود مساله بايد حداکثر 15 روزه حل شود. يعني تا اين جا حداکثر 30 روز زمان طي شده است. اين هم مي تواند مثبت باشد؛ چراکه جا براي مانور ايران مي گذارد و هم مي تواند منفي باشد در صورتي که شاکي طرف ايران باشد؛ زيرا به طولاني شدن روند رسيدگي کمک مي کند.
تا اينجا اصل حق رسيدگي دوطرفه، اصل اجماع در برابر تمديد زمان و اصل راي گيري بر اساس اکثريت پنج در برابر سه راي، براي حل مساله بصورت نهايي، يادآوري شده است.
در ادامه بند 36 مي خوانيم«پس از بررسي کميسيون مشترک - همزمان با (يا به جاي) بررسي در سطح وزيران - خواه عضو شاکي يا عضوي که اجراي تکاليف اش موضوع بوده است مي تواند درخواست نمايد که موضوع توسط يک هيات مشورتي که متشکل از سه عضو خواهد بود (يکي از سوي هر يک از طرف هاي درگير در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسي شود. هيات مشورتي مي بايست نظريه غيرالزام‌آوري را درخصوص موضوع پايبندي ظرف 15 روز ارائه نمايد. چنانچه، متعاقب اين فرايند 30 روزه موضوع فيصله نيابد، کميسيون مشترک در کمتر از 5 روز نظريه هيات مشورتي را با هدف فيصله موضوع بررسي خواهد کرد.»
اين بخش بند 36 يک ترفند سياسي پيچيده ودرعين حال نشان دهنده اين واقعيت است که چرا مذاکرات آنقدرطول مي کشيد .لطفا توجه بفرمائيد اين اصطلاح «هم زمان با و يا بجاي بررسي در سطح وزيران» چقدر ظرافت دارد و چقدر امکان براي بازي گذاشته است. زيرا اين مرحله هم مي تواند شروع مرحله سوم باشد يعني بعد از کميسيون و نشست وزرا در مرحله سوم کميته مشورتي کار خود را براي حل مشکل شروع کند. و هم مي تواند ادغام مرحله دوم و سوم باشد؛ چراکه اين هيات مشورتي مي تواند هم زمان با نشست وزرا کار خود را انجام دهد و يا اصلا بجاي آن تصميم بگيرد اما جالب است که منتقدين محترم مي گويند: چرا اين جا نظريه غير الزام آور خود را بدهد 0؟ چرا همين کميته نظر الزام آورندهد که مطلب مورد اختلاف در همين جا پايان يابد؟
در پاسخ بايد گفت حتي طرف روسيه و چين هم راضي نبودند امتياز حق وتو را از خود سلب کنند. آمريکا، فرانسه و انگليس که ديگر جاي خود را دارند. آن ها مايل بودند و هستند که در آخر موضوع به شوراي امنيت بيايد. بنابراين آن ها به هيچ وجه حاضر نبوده و نيستند که از خود سلب اختيار کنند.
نکته بسيار مهم ديگري که بايد به آن توجه کرد اين مساله است که تا اين مرحله دو 15 روز و يک پنج روز در همان زمان سي روز در سه مرحله وقت صرف حل مساله مورد اختلاف مي شود. حالا در اينجا توجه کنيم آيا شاکي بيشتر در استرس و فشار است يا متشاکي؟ يعني هر کشوري که مدعي تخلف طرف مقابل است در عمل سه مرحله فشرده و اساسي را پشت سر گذاشته و کلي هزينه داده تا اثبات کند، طرف مقابل تخلف اساسي از برجام کرده است. حالا شما در نظر بگيرد کدام طرف احتمال بيشتري دارد از طرف مقابل به خاطر تخلفاتش شکايت کند؟ کدام طرف به بهانه جويي متوسل مي شود که در اين سه مرحله کلي بايد در برابر افکار عمومي پاسخ گو باشد. آيا مي شود باور کرد غرب در اين مرحله با توسل به بهانه هاي واهي ايران را تحت فشار بگذارد و کل توافق را برهم بزند؟ اين احتمال چند درصد است؟
براي تحليل مرحله چهارم رسيدگي به ادعاي تخلف از برجام ادامه متن قطعنامه را باهم بخوانيم:

«چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضايت طرف شاکي فيصله نيافته باشد، و چنانچه طرف شاکي معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پايبندي اساسي» مي باشد، آن گاه آن طرف مي تواند موضوع فيصله نيافته را به عنوان مبناي توقف کلي و يا جزئي اجراي تعهدات اش وفق برجام قلمداد کرده و يا به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ابلاغ نمايد که معتقد است موضوع مصداق «عدم پايبندي اساسي» به شمار مي آيد.»
دراين مورد دقت فرماييد هر هشت کشور مي توانند موضوع را به شوراي امنيت ارجاع دهند يا ارجاع ندهند! يعني در اينجا اگر کشور شاکي به هر دليل موضوع را به شوراي امنيت ارجاع ندهد مساله شکايت بردن به شوراي امنيت اجباري نيست! در اينجا دوستان منتقد معتقدند اين همان تئوري ماشه و برگشت پذيري ذلت آور تحريم ها است!
ببينيم در مرحله چهارم چه اتفاقي مي افتد؟
از سه حالت خارج نيست يا کشور شاکي متقاعد شده که نقض فاحش يا عدم پايبندي اساسي به برجام اتفاق نيافتاده است که مساله حل شده به مرحله چهارم نمي رسد. يا کشور شاکي همچنان معتقد است نقض فاحش اتفاق افتاده است دو راه در پيش رو دارد يا برمي گردد به وضعيت قبل يعني شش قطعنامه بارديگر به جريان ميافتند يا به شوراي امنيت ابلاغ مي کند که عدم پايبندي اساسي اتفاق افتاده است. در اين حالت چه وضعيتي پيش مي آيد؟
در بند 37 وضعيتي را که پيش مي آيد با يک پيچيدگي هنرمندانه تشريح کرده است با هم بخوانيم:

37. «متعاقب دريافت ابلاغ طرف شاکي، به نحو مشروح درفوق، همراه با توضيحي از تلاش هاي توام با حسن نيت آن طرف براي طي فرايند حل و فصل اختلاف پيش بيني شده در برجام، شوراي امنيت سازمان ملل متحد مي بايست منطبق با رويه هاي خود درخصوص قطعنامه اي براي تداوم لغو تحريم ها راي گيري نمايد.
چنانچه قطعنامه فوق الذکر ظرف 30 روز از تاريخ ابلاغ به تصويب نرسد، سپس مفاد قطعنامه هاي سابق شوراي امنيت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهند شد، مگر اين که شوراي امنيت سازمان ملل متحد به نحو ديگري تصميم گيري نمايد.
در چنين صورتي، اين مفاد درخصوص قراردادهايي که بين هر طرف و ايران يا افراد و نهادهاي ايراني قبل از تاريخ اعمال آن ها امضا شده باشد، داراي اثر عطف به ما سبق ندارد مشروط به اين که فعاليت هاي صورت گرفته وفق اجراي اين قراردادها منطبق با اين برجام و قطعنامه هاي قبلي و فعلي شوراي امنيت باشد.
شوراي امنيت سازمان ملل متحد، با ابراز نيت خود براي تصميم ‏گيري مبتني بر ممانعت ازاجراي دوباره و خودکار تدابير در صورتي که ظرف اين مدت موضوعي که موجب ابلاغ فوق شده است حل و فصل شده باشد، ديدگاه هاي طرف هاي اختلاف و هرگونه نظريه صادره توسط هيات مشورتي را ملحوظ خواهد داشت.
ايران بيان داشته است که چنانچه تحريم ها جزئي يا کلي مجددا اعمال شوند، ايران اين امر را به منزله زمينه اي براي توقف کلي يا جزئي تعهدات خود وفق اين برجام قلمداد خواهد کرد.»

در اين بند نيز چند موضوع اساسي مورد توجه قرار گرفته است:
1. فقط شاکي مي تواند موضوع را به شوراي امنيت ارجاع دهد نه کشور ديگري.
2. شوراي امنيت بايد براي تداوم لغو تحريم ها و نه خود تحريم ها راي گيري کند.
به اين نکته ظريف توجه دارند که تداوم لغو تحريم ها از آن جهت به راي گذاشته مي شود که چين يا روسيه نتوانند به حمايت از ايران مانع از بازگشت تحريم ها شوند. يعني غربي ها خواستند وضعيت لغو تحريم ها شکننده باشد و تا زماني که مطمئن نشدند ايران اقدام هاي توافق شده در برجام را انجام داده است، امکان بازگشت تحريم ها را از دست ندهند. به همين دليل موضوع تداوم لغو تحريم ها به راي گذاشته مي شود آن هم در صورتي که ايران واقعا تخلفي انجام داده باشد. پذيرش اين فرض که آن ها بخواهند به بهانه واهي چنين شرايطي را آن هم در چهار مرحله پيچيده و فشرده برقرار کنند بسيار اندک است.
از آن طرف چين يا روسيه تمايلي براي فشار آوردن بيهوده به بهانه هاي واهي عليه ايران ندارند و اين دو کشور مي توانند در هر چهار مرحله در صورتي که بخواهند مانع از بازگشت قطعنامه هاي قبلي شوند. البته اين احتمالش بسيارکم است چون چين و روسيه تا کنون با غرب هماهنگ بودند و حتي به قطعنامه هاي قبلي راي ممتنع هم ندادند. اما به دليل آنکه روسيه بر سر اوکراين و کريمه با آمريکا درگير است مي توان پيش بيني کرد روسيه دراين مورد رفتاري متفاوت نسبت به گذشته از خود نشان دهد.
3. ايران در صورت شکايت از تخلف احتمالي طرف مقابل بخوبي مي داند که موضوع را به شوراي امنيت ببرد از قبل معلوم است که کار برايش سخت تر مي شود. به همين دليل ايران لزومي ندارد 30روز ديگر صبر کند. به نظر مي رسد به نفع ايران است که اصلا مساله را به شوراي امنيت ارجاع ندهد و همان طور که به صراحت از قول ايران نقل شده است «ايران بيان داشته است که چنانچه تحريم ها جزئي يا کلي مجددا اعمال شوند، ايران اين امر را به منزله زمينه اي براي توقف کلي يا جزئي تعهدات خود وفق اين برجام قلمداد خواهد کرد.»
اين يعني ايران برمي گردد به وضعيت قبل از توافق ژنو در آذر 1392. در چنين صورتي چه کسي بيشترضرر مي کند؟ واقعا آمريکايي ها و غربي ها مي آيند با بهانه جويي هايي که منتقدين محترم نگران آن هستند وضعيت را به شرايطي بکشانند که يا جنگ با ايران است و يا بازهم تحريم هاي بيشتر و اينبار ايران ممکن است همکاري هاي خود را به طور کامل با آژانس هم قطع کند و غرب همين نظارت و کنترل را هم از دست بدهد؟
برخي از دوستان منتقد، نظام جمهوري اسلامي ايران را اين قدر سست و بي پايه مي بينند که غرب در چنين شرايطي مي تواند از طريق ايجاد نارضايتي داخلي حکومت ايران را سرنگون کند. همان خواب و خيالي که دو دهه است دنبال تحقق آن هستند.
واقعا در معادلات غرب که مدعي هستند ايران در عمل چهار پايتخت عربي را در دمشق، بيروت، بغداد و صنعا در حيطه نفوذ و اقتدار منطقه اي خود دارد ، اينقدر ساده انگار هستند که تصور کنند مي توانند از طريق ايجاد اختلاف داخلي با برجام کاري را که در فتنه 88 نتوانستند بکنند در سال 1394 با توافق هسته اي انجام دهند؟
اين عده از منتقدان محترم درباره جايگاه ايران مرتکب برآورد اشتباه شده اند. واقعيت آن است که ما در تحليل رفتار خودمان در منطقه و جهان نبايد اغراق کنيم و نبايد خود را دست کم بگيريم. هر دو بد است. بايد آن گونه که هستيم خود را ببينيم.
ايران کشوري است که شش قدرت جهاني آمدند پذيرفتند به خواسته هايش توجه کنند و بر سر مدلي دو جانبه و بر اساس منافع متقابل البته نه مساوي به تفاهم برسند. سرانجام بعد از سي و شش سال بر سر يک ساز و کاري که اسمش برجام است به مدلي براي همکاري و تفاهم دست پيدا کردند. اين اسمش ترکمانچاي نيست که در يک قلمش 17 شهر قفقاز از ايران جدا شد.
واقعيت آن است که بايد ابعاد کلان برجام را بيشتر بشکافتم تا روشن شود جزئيات اين توافق چقدر لايه هاي پيچيده و مهمي دارد. در اينجا فقط دو بند از برجام توضيح داده شد اگر توفيق رفيق نگارنده شود بندهاي ديگر برجام و قطعنامه بررسي و تحليل خواهند شد.

نويسنده: دکتر حسن بهشتي پور













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن