واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۷ مرداد ۱۳۹۴ (۹:۴۵ق.ظ)
سياست سازش، مدارا و همکاري پکن-واشنگتن موج - گروه بين الملل خبرگزاري موج
نگاهي اجمالي به اخبار رسانه ها درباره کنش ها و واکنش هاي ايالات متحده و چين در سال هاي اخير، تجزيه و تحليل هاي متفاوتي را درباره روابط اين دو کشور به دست مي دهد. يکي از مهمترين موضوعات اين است که اين دو قدرت تلاش نمي کنند يکديگر را از عرصه قدرت بيرون کنند و اين موضوع گاه در اظهارات علني سياستمداران دو کشور نيز نمود مي يابد.
به عنوان مثال اخيرا وانگ يي، وزير امور خارجه چين در جريان مذاکرات خود با جان کري، همتاي آمريکايي اش در حاشيه اجلاس "آ.سه.آن" گفت که کشورش به هيچ وجه به دنبال بيرون کردن آمريکا از قاره آسيا نيست، اما انتظار دارد اين کشور با ديپلماسي و بر اساس منافع متقابل موارد و مشکلات موجود را حل و فصل کند.
از سويي ديگر سركيس نعوم، نويسنده و روزنامه نگار مشهور لبناني و از ستون نويسان روزنامه النهار نيز از قول يکي از مقامات کاخ سفيد مي نويسد که ايالات متحده همکاري دائمي با چين دارد و آمريکا دائما با چين مشورت مي کند. چين هم پس از دريافت اطلاعات ايالات متحده، آنها را بررسي کرده و ملاحظاتي را لحاظ مي کند.
در تجزيه و تحليل اين موضوع مي توان گفت که قدرت اين دو کشور در محيط بين الملل به اندازه اي نيست که بتوانند با اقتدار، طرف مقابل را از صحنه خارج کنند. بديهي است که تمامي کشورها تمايل دارند قدرت بلامنازع در محيط بين الملل باشند و تمامي سياست هاي آنها بدون کم و کاست عملي شود، اما؛ اين موضوع براي هيچ يک از دو قدرت چين و آمريکا شدني نيست. به اين ترتيب دو کشور، سياست سازش، مدارا و همکاري را در محيط بين الملل در پيش گرفته اند.
چه بسا اگر چين به اندازه کافي قدرت داشت از دخالت ايالات متحده در مسائل و اختلافات بين پکن و همسايگانش جلوگيري مي کرد و اجازه نمي داد که اين کشور با حمايت از کشورهايي که با پکن مشکل دارند، براي چين مشکل آفريني کند. از سويي ديگر برخي واقعيت ها را ايالات متحده در شرايط معاصر کنوني پذيرفته است. به عنوان مثال، در حال حاضر زمزمه هايي مبني بر پذيرش "رنمينبي" به عنوان ارز رايج صندوق بين المللي پول، از مسائلي است که ايالات متحده نمي تواند از آن جلوگيري کند.
اگرچه تجربه نشان داده است که همواره ايالات متحده بدون توجه به وجهه بين المللي خود در راستاي رسيدن به اهدافش در محيط بين الملل گام برداشته و در برخي موارد مانند حمايت بي چون و چرا از رژيم صهيونيستي، اعتبار خود را فداي منافعش کرده است، اما به نظر مي رسد اين کشور توان مقابله با واقعيت هاي اقتصادي معاصر را مبني بر قدرت گيري بيش از پيش چين ندارد.
به اين ترتيب با توجه به اهميت يافتن ارز ملي چين در محيط بين الملل و استفاده روز افزون از آن و از سوي ديگر قوانين صندوق بين المللي پول مبني بر بازبيني ساختار سبد ارزي، حق برداشت مخصوص صندوق بين المللي پول هر 5 سال يک بار و اضافه کردن ارزهايي که ارزش دارند به اين سبد، عرصه را بر آمريکا تنگ کرده است.
به اين ترتيب در شرايط فعلي پکن و واشنگتن در چارچوب سياست سازش، مدارا و همکاري با يکديگر ارتباط برقرار مي کنند، اما به نظر نمي رسد اين سياست در درازمدت ادامه يابد، به ويژه چين به عنوان يک قدرت نوظهور تمايل دارد با محکم کردن پايه هاي قدرت خود به وسيله مدارا با واشنگتن و وارد تنش نشدن با ديگر کشورها، به شرايط ايده آل قدرت در نظام بين الملل دست يابد. در صورتي که چين به شرايط مطلوب خود دست پيدا کند، دليلي براي سازش با آمريکا وجود ندارد، اما پيش بيني مي شود تا زماني که چين در حال قدرت گرفتن است به اين سياست نيز پايبند باشد.
از سوي ديگر پکن و واشنگتن هر يک با عوامل اصطکاکي مواجه هستند که از قدرت آمريکا مي کاهد و مانع قدرت گيري چين مي شود. اين عوامل اصطکاکي براي ايالات متحده، خدشه دار شدن وجهه اين کشور در ميان کشورهاي ديگر به ويژه نزد مردم کشورهاي مناطقي همچون آفريقا و خاورميانه است. سياست هاي ايالات متحده مبني بر جنگ افروزي در خاورميانه و آفريقا، پرورش تروريسم، حمايت بي مورد از سياست هاي زياده خواهانه رژيم صهيونيستي، مقابله با حقوق حقه برخي کشورها (مانند مقابله با حق قانوني ايران براي دستيابي به فناوري صلح آميز هسته اي) و ... وجاهت اين کشور را به عنوان قدرت هژمون از ميان برده است. اين مسائل موجب شده تا قدرت ايالات متحده در محيط بين الملل کاهش يابد و ديگر کشورها به عنوان يک کشور ميانجي، هژمون و قدرتمند به آمريکا نگاه نکنند.
از سوي ديگر روند قدرت گيري چين نيز با موانعي مانند قدرت هاي منطقه اي مواجه است. در اين ارتباط مي توان به تلاش هاي هند و ژاپن به منظور جلوگيري از تبديل شدن چين به ابرقدرت منطقه و چه بسا جهان اشاره کرد. به ويژه مشکلات مرزي چين با کشورهاي همسايه نيز يکي ديگر از مشکلات اين کشور براي تبديل شدن به قدرت برتر جهاني محسوب مي شود.
در اين ميان بايد منتظر ماند تا گذر زمان مشخص کند که تا چه اندازه ايالات متحده و چين مي توانند با غلبه بر موانع و مشکلات، عنان امور را در محيط بين الملل به دست گيرند.
شهربانو علي جمعه پور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]