واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانه؛ نظم و امنيت عمومي
نویسنده : دكتر سعيد منتظرالمهدي *
مايلم در اين مجال نكاتي را در خصوص سهم و نقش رسانهها يادآور شوم. گر چه واقفم آنچه بر قلم من جاري ميشود، پيشتر نيز ممكن است از زبان و قلمي جاري شده باشد، اما آنها را يادآور ميشوم تا هم بر اهميت آنها مهر تأكيد و تصديق دوباره زده باشم و هم در آغاز اين مجلس و نشست «روانبنههاي» شكل گرفته در نظام شناختي و سامانه ذهني شما را فعال سازم.
و اما نكات:
يك- انديشمندان حوزه ارتباطات و «اطلاع رساني» كاركردها (فونكسيونها)ي پر شماري براي رسانهها معين ساختهاند و«نقشها»(رلها)ي پر تعدادي را در هر يك از شرايط زماني و موقعيتهاي مختلف اجتماعي براي رسانهها (media) برشمردهاند. ليكن همه آنان تأكيد كردهاند كه نخستين نقش و كاركرد رسانه «روشنگري» است. اين بدان معنا است كه رسانه از حيث دانشي و از منظر «آگاهيبخشي» هرگز نبايد در سطح «وضع موجود ذهني» جامعه خود را محصور و محدود سازد. چه، در آن صورت رسانه چيزي به «شعور جمعي» جامعه نميافزايد و لاجرم سهم و نقشي در ارتقاي فرهنگي جامعه نخواهد داشت و چه بسا، تراز ذهني و سطح پردازشگري شناختي عمومي را فرو ميكاهد (كاري كه رسانههاي زرد و شبكههاي اجتماعي نصب شده در تلفنهاي همراه و برخي فضاهاي مجازي انجام ميدهند). اما فراموش نكنيد كه روشنگري و ارتقابخشي تراز ذهني جامعه، عاري از «چالش» نخواهد بود. چون اساساً آگاهيبخشي و ابهامزدايي، گاهي و نه البته هميشه، مستلزم به چالش كشيدن برخي «ذهنيتها» است. ليكن، با بهرهگيري از استعدادهاي خلاقانه و طرح ايدههاي زيبا و نو و برگرفته از واقعيت و حركت در مدار حقيقتجويي و حقيقت طلبي ميتوان چالشها را فرو كاست و تنشها را از ميان راند. به ويژه لازم به يادآوري است كه يك رسانه غني و فاخر هنگام طرح نظر و ايده و دانشنو بايد نيم نگاهي به «نگرشهاي عمومي» داشته باشد و فرايند آگاهيبخشي را از حيطه «پذيرش» (آنجايي كه افكار عمومي خوش ميدارد) شروع كند. در حيطه «عدم التزام» (آنجايي كه براي مخاطبان چالشانگيز نيست) استمرار بخشد و سرانجام به حيطه «طرد» (آنجايي كه در آغاز مقاومت مخاطب برانگيخته ميشود) تسري دهد.
دو- سهم و نقش رسانهها در نظم و امنيت نيز در چارچوب كاركرد پيشگفته (يعني روشنگري هدفمند و عالمانه) قابل تبيين است. مراد من از اين دو مفهوم كليدي (يعني نظم و امنيت) هم سطح عيني آنها است و هم سطح ذهني آنها. سطح عيني يكي نرخ و ميزان واقعي نظمپذيري و منظمي جامعه مثلاً ميزان رعايت قوانين و مقررات و ضوابط پذيرفتهشده يا بالعكس آن، ميزان شيوع نظمگريزي و هنجارستيزي در جامعه است و ديگري نرخ اجتناب همگاني از دست يازيدن به كجرويها و جرائم و انحرافات يا بالعكس آن، نرخ واقعي و ملموس و مشخص ظهور و بروز جرائم و كژكاركرديهاي اجتماعي است. رسانهها با ورود به اين قلمروها و تحليل عالمانه و روشمند و دقيق پديدههاي پر شمار مربوط به اين حيطهها (و البته اجتناب از عرضه تحليلهاي سطحي و غيرعلمي و نيز پرهيز از ايجاد ابهام و سردرگمي در جامعه) ميتوانند هم به متوليان نظم و امنيت جامعه در بسط و تقويت و نظم و امنيت جامعه و در پيشگيري از وقوع يا حتي شناسايي موارد وقوع ياري رسانند و هم به جامعه و همگان ياد بدهند كه چگونه نظم و امنيت را محترم بشمارند و بينظمي و ناامني را بر نتابند. به زعم و باور من در چند سال اخير چگونگي ورود رسانهها به قلمروهاي انتظامي و امنيتي (يا به تعبير دقيقتر قلمروهاي مربوط به نظم و امنيت) به صورت محسوسي بهبود يافته و ارتقا پيدا كرده است. اما با وجود اين، همچنان نقص و كاستيهايي، هم از حيث محتوا و هم از حيث شكل و ميزان، در پوشش خبري و تحليلي رخدادهاي مربوط به نظم و امنيت در رسانهها ديده ميشود و لاجرم ضروري است به گونهاي برنامهريزي شده و متدرجاً براي از ميان راندن اين كاستيها طرح و تدبير نو در انداخته شود.
سه- به باور من سهم و كاركرد رسانهها در بعد «ذهني» نظم و امنيت مهمتر از بعد عيني است. بعد ذهني، همان گونه كه از نام آن پيداست چيز «دروني» و «ناملموس» است و اساساً متأثر از «برداشتها»ي شهروندان است. گر چه، اين بعد از «واقعيات» (نرخ وقوع رخدادها) نيز تأثير ميپذيرد، اما بيهيچ گفتوگويي سهم پديدههاي بيروني در شكلگيري، بسيار كمتر از سهم و نقش «پردازشها» و «برداشتها» است.
نيازي به حجت نيست كه رسانهها هم در نحوه شكلگيري اين پردازشها و برداشتها و هم در كيفيت آنها مؤثرند، پس هم مواد و اطلاعاتي كه رسانهها به خورد مردم ميدهند بر كيفيت پردازش و برداشت ذهني آنها، به ويژه در دو قلمرو نظم و امنيت تأثير ميگذارد و هم شيوه عرضه و ارائه و تحليل آن اطلاعات. مطالعات انجام شده در اين خصوص گوياي اين واقعيت است كه گزارش خبر وقوع يك حادثه هم ميتواند «هشداردهنده» باشد هم ميتواند «ترس برانگيز» باشد، هم ميتواند «اعتماد ساز» باشد و هم «اعتمادسوز». همه بر اين واقعيت اذعان داريم كه «برجستهسازي غوغاگرانه» و «بزرگنمايي هوچينمايانه» يك حادثه، گاهي شمار زيادي از شهروندان جامعه را دچار تروما (ضربه رواني) ميسازد و لاجرم التيام ترومايي كه با يك خبر و گزارش سطحي بزرگنمايي شده پديد آمده است، بسيار سخت و دشوار خواهد بود. فراموش نكنيد كه مراد من از اين بيان آن نيست كه رسانهها از كنار كژيها و كاستيها و نقصانها بگذرند و جامعه را از ظهور و بروز آنها آگاه نسازند بلكه مراد من آن است كه در تدوين و نشر هر خبر و گزارش از خود بپرسيم كه سود و زيان و نفع و خسران اين خبر، به ويژه در نظم و امنيت خود ما و آحاد جامعه چقدر است و بينديشيم كه گزارش را چگونه تنظيم كنيم كه موجب شكلگيري افكار منفي خطاآلود و سوگيريهاي شناختي در مخاطبان نشود. به ويژه وقتي مخاطب ما اقشار كم سن و سال جامعه هستند بايد مراقب باشيم كه در«حافظه پنهان» آنها رگههاي ناامني و هنجارستيزي و بياعتمادي شكل نگيرد.
چهار- ما در ناجا پتانسيلها و ظرفيتهايي داريم كه ميتوانيم در تعامل فزونتر از گذشته با شما اصحاب رسانه آنها را در اختيارتان قرار دهيم و هم آمادگي داريم تا به كمك و همراهي شما مدلي طراحي كنيم كه در چارچوب آن به بهبود «پردازش» و «برداشتها»ي شهروندان به ويژه در دو حوزه نظم و امنيت كمك كنيم.
* معاون اجتماعي ناجا
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]